اصولگرايان به استراتژی غلط خود باختند/ اصولگرایان باید جنبههای مردم سالاری خود را تقویت کنند
«مردم تهران نیامدند که به اصلاح طلبان رای دهند؛ بلکه آمدند به اصلاح طلبان رای دادند تا اصولگرایان که تهدید تلقی شده بودند در مجلس حضور نداشته باشند و از این منظر اصولگرايان به استراتژي غلط خود باختند نه به اصلاح طلبان.»
فرارو- یک فعال سیاسی اصولگرا با تشریح اشتباهات اصولگرایان در انتخابات هفتم اسفند گفت: «مردم تهران نیامدند که به اصلاح طلبان رای دهند؛ بلکه آمدند به اصلاح
طلبان رای دادند تا اصولگرایان که تهدید تلقی شده بودند در مجلس حضور
نداشته باشند و از این منظر اصولگرايان به استراتژي غلط خود باختند نه به
اصلاح طلبان.»
نتایج بدست آمده در انتخابات دهمین دوره مجلس شورای اسلامی نشان می دهد اصلاح طلبان توانسته اند علاوه بر تهران در سراسر کشور نیز از اصولگرایان با چند کرسی بیشتر پیشی بگیرند. با این حال برخی خبرگزاری ها نامزدهایی که به لحاظ فکری اصولگرا بوده اما در لیست اصولگرایان قرار نداشتند و به صورت مستقل در انتخابات شرکت کرده و پیروز شدند را نیز به عنوان اصولگرا معرفی کرده و بدین صورت نتیجه می گیرند که اصولگرایان پیروز انتخابات هستند. لذا این سوال مطرح است که کدام جریان توانست در انتخابات هفتم اسفند موفقیت را نصیب خود کند؟
دکتر امیر محبیان، تحلیل گر، فعال سیاسی و نظريه پرداز اصولگرا در گفتگو با فرارو گفت: «درباره نتیجه انتخابات مجلس باید حساب تهران را از استان ها و شهرستان ها جدا کرده و دو تحلیل متفاوت ارائه نمود. در کشور رقابت نزديكي میان دو جریان اصولگرا و اصلاح طلب وجود داشت اما در مجموع می توان گفت با توجه به پيروزي خارج از تهران اصولگرايان، آنان می توانند اکثریت لرزاني را در مجلس شکل دهند.»
وی با بیان اینکه البته این موضوع به دو عامل بستگی دارد گفت: «عامل اول نتیجه انتخابات در مرحله دوم است که اگر اصلاح طلبان بتوانند آرای بیشتری کسب کنند چه بسا اکثریت لرزان را آنها شکل دهند؛ که البته با توجه به انگیزه پایین برای حضور در مرحله دوم از سوی اصلاح طلبان احتمال این امر قوي نيست مگر آن كه اصولگرايان اشتباهي را كه در تهران انجام دادند در دور دوم در ساير مناطق هم انجام دهند.»
وی افزود: «اما عامل دوم بحث جذب نمایندگان مستقل است که باید دید آیا مستقل می مانند یا به سمت ائتلاف دولت و اصلاح طلبان یا ائتلاف اصولگرایان می روند که البته من حدس می زنم آقای لاریجانی احتمالا بتواند در مجلس خط میانه ای بوجود بیاورد که در جایگاه متعادل کننده قرار گرفته تا علاوه بر اصولگرایان، اصلاح طلبان هم او را بپذیرند و به ریاست مجلس برسد.»
این تحلیل گر مسائل سیاسی اظهار کرد: «اما در مورد شهر تهران طبیعتا مشخص بود که آرا به لیست ها گرایش داشت و اصلاح طلبان توانستند پیروز این رقابت باشند. اما من معتقدم اصولگرايان بیش از آنکه از اصلاح طلبان شكست بخورند مغلوب اتخاذ راهبرد اشتباه خود شدند.»
محبیان با غلط خواندن این تحلیل که "برتري لیست اصلاح طلبان موجب جذب آرای مردم توسط آنها شد، در حالی که اصولگرایان قادر به چنین کاری نبودند"، گفت: «من این تحلیل را قبول ندارم چون تناظر یک به یک نامزدهای دو لیست نشان می دهد 75 درصد لیست اصلاح طلبان ناشناخته بودند و فقط 25 درصد آن برای مردم شناخته شده بود در حالی که در طرف اصولگرایان فقط ١٥ درصد ناشناخته بودند و درصد شناخته شده ها 85 درصد بود.»
وی با طرح این سوال که چرا با چنین شرایطی، چنین نتیجه ای رقم خورد اظهار داشت: «برداشت من این است که استراتژي غلط اصولگرایان یک فضای دوقطبی را در جامعه شکل داد که تصمیم گیری مردم را بر اساس انتخاب لیست ها و نه افراد قرار داد.»
موسس حزب نوانديشان در تشریح استراتژی غلط اصولگرایان گفت: «اول اینکه تصویر نادرستی از اصولگرايان به مردم انتقال پیدا کرد که این امر محصول دو حرکت بود: یکی اینکه 47 درصد از لیست اصولگرایان به جبهه پایداری و 27 درصد به جمیعت ایثارگران و رهپویان و 12 درصد به موتلفه تعلق گرفت و مابقی را به افراد دیگر دادند.»
وی ادامه داد: «این اقدام حاوی یک پیام بود و این فرصت را برای اصلاح طلبان فراهم کرد که با توجه به اینکه جبهه پایداری به درست یا غلط به عنوان یک جریان تندرو در مجلس شناخته شده بود به جامعه بگویند اصولگرایان کنترل خود را به دست تندروهای سیاسی داده اند.»
وی افزود: «از سوی دیگر این پازل را یک حرکت نادرست دیگر تکمیل کرد و آن اینکه در آستانه انتخابات چالشی بین برخی افراد و آقای لاریجانی ایجاد شد که اینگونه به جامعه القا کرد که لاریجانی به عنوان یکي از چهره هاي شاخص معتدل و مصلحت گرا دیگر در جریان اصولگرایی جایی ندارد و امثال کاظم جلالی و نعمتی را به همین دلیل کنار گذاشته اند.»
این استاد دانشگاه تصریح کرد: «این موضوعات تصویری از اصولگرایان به جامعه انتقال داد که واقعی نبود؛ اما حاصل كاركرد شورای ائتلاف اصولگرايان بود. این تصویر یکپارچه منفی شرایطی بوجود آورد که جریان اصولگرا را برای مردم تهران یک تهدید معرفی کرد و لذا باید گفت مردم تهران نیامدند که به اصلاح طلبان رای دهند؛ بلکه آمدند به اصلاح طلبان رای دادند تا اصولگرایان که تهدید تلقی شده بودند در مجلس حضور نداشته باشند و از این منظر اصولگرايان به استراتژي غلط خود باختند نه به اصلاح طلبان.»
وی ادامه داد: «اگر اصولگرایان با تعقل و درايت بیشتری عمل می کردند و دوقطبی شکل نمي گرفت و خردگرایاني چون لاریجانی را کنار نمی گذاشتند و علیه آنها موضع نمی گرفتند و پیام تندخویی نمی دادند و یک لیست قابل دفاع ارائه می کردند چنین نتیجه ای رقم نمی خورد.»
وی با بیان اینکه در فضاي غيرقطبي نيز 20 تا 30 درصد ليست اصولگرايان امكان پیروزی و راي آوري داشت گفت: «سطح تخصصی و فنی همين لیستِ قابل انتقاد اصولگرايان نيز بسیار برتر از لیست اصلاح طلبان بود و مسلما مجلسی که امثال مصباحي مقدم، توکلی و حداد عادل را از دست بدهد نيروهاي قابلي را از دست داده است. اینها نیروهاي باتجربه ای بودند که با شکل گیری فضای دوقطبی مبتنی بر عوامل روانی و احساس تهدید که مقصر هم مردم نبودند کنار گذاشته شدند.»
محبیان در پاسخ به این سوال که آیا عملکرد اصولگرایان در مجلس نهم در شکست آنها در انتخابات تاثیر نداشت؟، گفت: «عملكرد اصولگرایان در مجلس نهم را باید تفکیک کرد. بخشی از اصولگرایان مانند توکلی نقد می کردند و نقد آنها هم غیرمنطقی و جنجال آفرین نبود. اما در عین حال تعدادی هم بودند که با فضاسازی های جنجالي و تحرکات غیراصولی نقدهای تخصصی دسته اول را هم تحت الشعاع قرار دادند.»
وی با بیان اینکه این دسته اخیر نیز در این انتخابات یا رای نیاوردند یا اساسا در لیست اصولگرایان نبودند گفت: «اما اصولگرایان نتوانستند این موضوع را به جامعه انتقال دهند که حساب خود را از این افراد جدا کرده اند و حتي ليست پيام معكوس داد.»
محبیان در پاسخ به این سوال که آیا پیروزی اصلاح طلبان در انتخابات نتیجه اقدامات آنها نبود؟، گفت: «اصلاح طلبان توانستند با جذب برخی اصولگرایان و کسانی که مستقل بوده و اصلاح طلب محسوب نمی شوند مانند آقای مطهری، تصویری مثبت از خود نشان دهند که این اقدام هوشمندانه بود؛ هرچند آنها اختلافاتی جدي هم در درون خود داشتند.»
محبیان در پاسخ به این سوال که بالاخره کدام جریان را می توان پیروز انتخابات مجلس نامید؟، گفت: «نوع ارزیابی ها در این باره مختلف است که البته هیچکدام آنها غلط نیست. مثلا از لیست اصلاح طلبان کاظم جلالی و مطهری به مجلس رفتند و اگر اینها را چون در لیست اصلاح طلبان قرار داشتند اصلاح طلب محاسبه کنیم کفه ترازو به سمت اصلاح طلبان خواهد چربید.»
وی ادامه داد: «اما اگر اینها را اصولگرای مهاجر بدانیم چنانکه بعید است در رای گیری برای ریاست مجلس میان آقای عارف و لاریجانی به سرلیست اصلاح طلبان رای دهند، آنگاه نتیجه دیگری بدست می آید. لذا تا زمانی که نمایندگان در مجلس حضور پیدا نکنند و رسما مواضع خود را اعلام نکنند قطعا نمي توان گفت هر یک از دو جریان چند درصد کرسی های مجلس را تصاحب کرده است.»
وی افزود: «هرچند همانطور که پیشتر عرض شد دو موضوع نتایج انتخابات در مرحله دوم و بحث جذب مستقل ها در پیروزی نهایی هر یک از دو جریان اهمیت دارد.»
محبیان در پاسخ به این سوال که آیا با توجه به عدم اقبال عمومی به اصولگرایان، آنها نباید تغییرات مهمی در رویکرد کلی خود (و نه تاکتیک های انتخاباتی) ایجاد کنند؟، گفت: «من معتقدم اصولگریان باید تعریف مجددی از اصولگرایی ارائه کنند. این چه تعریف موسعی است که برخی احمدي نژاد را اصولگرا می دانند و برخی دیگر نمی دانند و در مقابل آن دیگران لاریجانی را اصولگرا نمی دانند و برخی دیگر می دانند؟!»
وی ادامه داد: «ما اکنون در تعریف اصولگرایی مشکل داریم و باید مجددا بازتعریف شود و از لحاظ ساختاری نيز باید سازماندهي دوباره ای صورت گیرد. وقتی جریان تازه تاسيسي همچون جبهه پایداري که منتقدان جدی دارد 47 درصد لیست اصولگرایان را به خود اختصاص می دهد نشان دهنده وجود اشکالات بزرگ در ساختار اصولگرايان است.»
وی افزود: «اینکه برخی پشت درهای بسته تصمیم گیری کنند و لیستی بیرون دهند و بگویند هر کس به این ليست رای ندهد اختلاف افکنی کرده مسلما کار درستی نیست. لذا من معتقدم اصولگرایی به عنوان یك جریان اصیل انقلاب باید به بازتعریف خود و تقویت جنبه هاي مردمسالارانه و توجه بیشتر به شهرستانها بپردازد و دغدغه آن فقط لیست تهران نباشد؛ ظرفيت هاي فكري بالايي در استان ها و شهرستانها وجود دارد كه ناديده گرفته مي شود. مثلا در همين فضايي كه اصولگرايان، تهران را سي - هيچ به رقيب وانهادند اصولگرايان در مشهد و .. پيروز شدند؛ اگرچه شاید اگر در شهرستان ها هم مانند تهران عمل می کردند به همین نتیجه کنونی نیز نمی رسیدند.»
%50مردم تهران در انتخابات شرکت نکردند...20% مردم تهران پای نظام اسلامی ایستاده و حاضرند فداکاری نمایند...30% مردم تهران از روی احساسات به رابطه با آمریکا و سیاستهای رژیم گذشته رای داده اند... اصلاح طلبان بدانند این را ی متعلق به آنها نیست و آنها واسطه ای جهت واگذاری نظام به آمریکا هستند وبا آمدن استکباراولین قربانی نیز خود آنها هستند....
علیرضا
۱۳:۰۵ - ۱۳۹۴/۱۲/۱۳
دوست عزیز. معتقدم شما باید خدا رو شکر کنید که اون پنجاه درصد در انتخابات شرکت نکردند و ما سی درصد احساساتی به اصلاح طلب ها رای دادیم. اون پنجاه درصد تا اونجایی که من می دونم می خوان سر به تن اصولگراها نباشه جسارتا.
پرونده ویژه : دلایل شکست اصلاح طلبان در مشهد ؛ اگر فرصت کردین این موضوع رو هم بررسی کنید
مردم مشهد در انتخابات ریاست جمهوری سال 92 به درخواست رئیس دولت اصلاحات به آقای روحانی رای دادند . چه اتفاقی افتاد که مردم مشهد علی رغم درخواست مجدد رهبر اصلاح طلبان مبنی بر رای به نامزد لیست امید چنین کاری نکردند و اصولگرایان در انتخابات پیروز شدند .
به زعم اینجانب سوء مدیریت دولت در قضیه شرکت پدیده و ظلمی که در حق سهامداران این شرکت شد موجب شکست اصلاح طلبان در مشهد گردید.حدود نیم میلیون نفر ( 120 هزار سهامدار شرکت و 30 هزار کارگر و کارمند که برای شرکت کار میکردند به همراه خانواده هایشان ) که اکثریت آنها در مشهد زندگی می کنند درگیر موضوع پدیده هستند . امیدوارم دولت در اسرع وقت در این خصوص به فکر افتاده و مشکل سهامداران این شرکت را حل کند تا در انتخابات ریاست جمهوری سال 96 مجدد رای مردم مشهد را در سبد خود داشته باشد
بحث اصولگرایان نیست استاد
اصلا رای مردم تهران درقالب جریانات سیاسی نبود
رای مردم فراتر از این حرفها بود که اگه بگم کامنتم سانسور یا غیرقابل انتشار میشه
فقط مردم دیدن فعلا اصلاح طلبا میتونن منافعشون رو تامین کنن در این راستا
با اینکه دلتون رو خوش کردین که ایران تهران نیست اما بقیه شهرهای ایران هم دارن در مسیر تهرانی ها حرکت میکنن
ناشناس
۰۱:۲۰ - ۱۳۹۴/۱۲/۱۳
تهرانی ها که فعلا در مسیر شمالن!!!!!!!
حمید
۰۹:۴۹ - ۱۳۹۴/۱۲/۱۳
از این موضوع غافل نشید که مانند مجلس ششم که با باطل کردن آرای یکی از منتخبین آقای حداد رو به مجلس فرستادند الان هم همون سناریو رو دارند ... اصولگرایان هیچوقت قوانین بازی رو رعایت نمی کنند
مجتبی
۱۱:۵۴ - ۱۳۹۴/۱۲/۱۳
از آنجایی که اصلاح طلب ها و اعتدالیون هیچ اصول خاصی ندارند و صرفا مواضع شان را در واکنش به اصولگرایان و افراط گرایان تنظیم می کنند، می شود با استراتژی (افراط بیشتر) آنها را آرام آرام به سمت گفتمان انقلاب اسلامی و نظام کشاند.
به عنوان مثال وقتی در مجلس شورا با علی مطهری و کاظم جلالی و در خبرگان با ری شهری و ... ائتلاف می کنند اگر کمی بیشتر افراط کنیم بعید نیست پس فردا از ترس ما افراطیون با کوچک زاده و مصباح یزدی نیز ائتلاف کنند.
فلذا زنده باد تندروی و افراط در صراط مستقیم انقلاب اسلامی.
اصولگرایان برای اینکه در دل مردم جا باز کنند در مورد 3 چیز باید تجدید نظر اساسی و تغییر رویه بدهند.
1) حقوق شهروندی 2) مسائل حقوق بشری و 3) در مورد رابطه سیاسی و اقتصادی با امریکا و غرب. الان اکثر مردم ایران خواهان رابطه سیاسی و اقتصادی خوب و منطقی و معقول و با عزت هم با غرب و هم بخصوص با امریکا هستند اما اصولگرایان به زور میخواهند بگویند که ما باید تا ابد الدهر با امریکا و غرب دشمن باشم و بجنگیم و این خلاف خواسته اکثریت قریب به اتفاق مردم ایران است.
ناشناس
۱۵:۲۱ - ۱۳۹۴/۱۲/۱۲
عارف 49.55 درصد آراء رو گرفته. این نمیشه اکثریت !
ناشناس
۱۵:۳۳ - ۱۳۹۴/۱۲/۱۲
دوران کهنه پرستی واستفاده ازفرهنگ لمپنی ومردم رانادان انگاشتن به پایان رسیده وآگاهی های مردم مثل آب زیر کاه دارد راه خودراپیدا می کندومردم ما بسیار پررمز وراز شده اند وبدنبال آرامش وکارورفاه نسبی هستند وبخصوص نسل های جوان از طریق سیستم های مجازی ارتباط جمعی مانند جامعه ای که سخت کتابخوان شده وتشنه کسب آگاهی است راه خودرامی یابد ودیگر به نسل پیر با ترفند های فریبکارانه اعتماد ندارد ونمی خواهد کس یا کسانی نقش نیابتی رابرایش بازی کنند ودست آخرسرش کلاه بگذارندواصولگرایان درتمام دوران گذشته راهی رارفته اند که مردم راآدم حساب نکرده اند وحقیقت رابخواهید دروغ وفریب ونیرنگ رادرتمام ابعاد بخورد جامعه داده اند..
ناشناس
۱۵:۵۷ - ۱۳۹۴/۱۲/۱۲
خواسته قریب به اتفاق مردم ایران را از رای 50 درصدی رای دهندگان تهران به لیست امید فهمیدی؟!!
ناشناس
۱۶:۰۳ - ۱۳۹۴/۱۲/۱۲
مسائل حقوق بشری؟!!
یعنی آقای عارف و اصلاح طلبان با احکام دین هم مخالف هستند؟!!
مرتضي
۱۶:۲۷ - ۱۳۹۴/۱۲/۱۲
تا صحبت از تجديد نظر اساسي بشه، اونا به ياد تغيير قوانين و مقررات اساسي به نفع خودشون ميافتند!
ناشناس
۱۸:۳۵ - ۱۳۹۴/۱۲/۱۲
دلیل اصول گرایان برای دشمن تراشی غیر منطقی و و تمایل به هر چیزی که باعث بحران داخلی و خارجی میشود به این دلیل است که حکومت بر یک کشور منزوی و بحران زده بسیار ساده است.بنا بر این تغییر سیاست به معنی از دست دادن قدرت و پاسخگویی در مقابل مردم است که آنها از این کاره خوششان نمی آید!
ناشناس
۱۹:۵۱ - ۱۳۹۴/۱۲/۱۲
جناب محبیان
1-اصولگرایان اصولا جز منفعت شخصی خود که با شعار مبارزه با غرب و ... معنی پیدا می کند از اصل دیگری تبعیت نمی کنند
2-در ذات اصولگرایی و تفکرات منجمد دوستان شما چیزی به نام حقوق شهروندی و حق مردم بر حاکمیت به رسمیت شناخته شده نیست
3-عملکرد سیاه دوستان اصولگرای شما در دوران تلخ محمود بر این وقایع تاثیر گذار بود
4- اصولگرایان در جریان وقایع معمولا بیست سالی از مردم عقب تر هستند و حاضر به قبول این پارادوکس هم نیستند
ناشناس
۲۱:۰۲ - ۱۳۹۴/۱۲/۱۲
شما نماینده اکثریتی؟
اون امریکایی که تو ازش دم میزنی تغییر رویکرد علیه کشورمون داده یا هم چنان با ما دشمنی داره؟نکنه ما باید کوتاه بیایم و از همه چیز دست بکشیم و اونها رو تکریم کنیم اقای نماینده اکثریت؟
خدا پرست از چالوس
۲۳:۳۳ - ۱۳۹۴/۱۲/۱۲
دوست گرانقدر و عزیز درخصوص علل شکست اصولگرایان عمده تحلیل هایی که امروز صورت میگیرد مبتنی بر احساس و هیجان است .البته مراد از این جمله به مفهوم نبودن اشکال در موضع گیریهای انها نیست .اما اینکه برای جا باز کردن در دل مردم نیاز به تجدید نظر در موارد پیشنهادی شما باشد حد اقل در خصوص بند دو با به وبژ برقراری رابطه با امریکا با شما هموطن گرامی موافق نمی باشم . در خصوص رابطه با غرب از ناحیه ما هیچگاه مشکلی نبود اگر مشکلی ایجاد شد در نتیجه فشار امریکاییها بود که انها با ما قطع رابطه کردند از جمله در خصوص سلمان رشدی و.....اما در خصوص رابطه با امریکا ، در این خصوص ما مشکل ذاتی با امریکا نداریم اما نکته اینجاست که کشوری که بدهکار است امریکاست نه ایران و لازمه بهبود رابطه پرداخت این بدهیست .مواردی چون کودتا علیه دولت ملی مصدق ، حمایتهای بیدریغ از رژیم مستبد پهلوی، تحریک صدام به جنگ با ایران وحمایتهای سیاسی ونظامی مستقیم از عراق در جنگ ،دخالت مستقیم در جنگ و به اتش کشیدن چاهها وسکوهای نفتی ایران ، سرنگونی هواپیمای مسافربری ، غرق کردن کشتی بازرگانی وغیر نظامی ایران اجر ، بلوکه کردن ومصادره داراییهای ایران ، تنبیه شرکتها وبانکهایی که بدون اجازه امریکا با ایران رابطه ای داشته باشند ، تحریم ایران به بهانه مسئله هسته ای که بارها صلح امیز بودن فعالیتهای ان توسط آژانس انرژی اتمی اعلام شد وکارشناسان اژانس و دوربینهایشان کاملا فعالیتهای ایرانیها را 24 ساعته تحت نظر دارند . از طرفی به صورت موردی در مواردی چند به صورت موضوعی در خصوص عراق و افغانستان دولتهای وقت ایران با انها همکاری د اشتند که بعدها از ناحیه امریکاییها اعلام شده بود این همکاری از سر نیاز ایران بود وامریکاییها از این همکاری صادقانه سوء استفاده کرده وحتی ما را به عنوان محور شر اعلام کردند و بارها بی اعتمادی امریکاییها در طی 37ساله اخیر به اثبات رسید واخرین مورد هم همکاری صادقانه اخیر در جریان مسئله هسته ای بود که با انعطاف ایران ،جریان فعالیتهای هسته ای در مواردی تعطیل و در مواردی کتد شد ودر نهایت در نتیجه این انعطاف برجام به امضا رسید .انچه در خصوص تعهدات ایران بود به سرعت غیر قابل باور عملیاتی شد که به تایید آژانس نیز رسید لیکن هنوز از ناحیه طرف غربی حرکت خاص و محسوسی صورت نگرفت که مهمترین دلیلش کارشکنی امریکاییها بود .دیگر اینکه علیرغم اینکه دولت امریکا طبق برجام تعهداتی را پذیرا شد لیکن کنگره و مجلس نمایندگان امریکا دائما در حال تصویب طرح جدیدی برای تحریم مجدد ایران هستند و یا اینکه هنوز انتخابات نشده کاندیداهای ریاست جمهوری امریکا از جمله نخستین برنامه هایشان را لغو برجام اعلام میکنند ، دوست گرامی با چنین کشوری چگونه میتوان رابطه داشت ایا گام اول و رفتار اعتماد آفرین را امریکاییها باید بردارند یا ایران؟
احسان
۱۰:۰۴ - ۱۳۹۴/۱۲/۱۳
با حرفهای جناب خداپرست از چالوس کاملا موافقم. من هم طرفدار روابط معقول و عزتمندانه با غرب و آمریکا هستم ولی در مورد آمریکا ایشون درست میگن و باید گفت حرف حساب جواب نداره.
حتی اگر اقداماتی آمریکا بعد از انقلاب بر ضد ایران رو (به دلایلی) ندید بگیریم، بابت اقدامات قبل از انقلابش بسیار به ما بدهکاره.
کودتا بر ضد دولت دکتر مصدق (که اگر مصدق سرنگون نمیشد مسیر تاریخ ایران بسیار متفاوت از امروز بود)، حمایت تمام قد از حکومت مستبد و دیکتاتور شاه، بلوکه کردن اموال ایران بعد از انقلاب و حمایت تمام قد از حکومت صدام در جنگ 8 ساله.
آمریکا باید این اشتباهات رو بپذیره و عذرخواهی کنه...
میدونید دلیل اصلی شکست اصولگرایان چیه؟
امسال متولدین 1376 حق رای داشتن
کسانی که نه انقلاب رو دیدن نه جنگ و نه حتی دوران سازندگی
اینا یه نسل جدید هستن با خواستهای مدرن
تا 10 سال دیگه تو سراسر ایران اصولگراها با همین طرز تفکر حتی یه صندلی هم در مجلس نخواهند داشت مگر تغییر کنن!
ناشناس
۱۵:۲۰ - ۱۳۹۴/۱۲/۱۲
خواسته های مدرن!! بازی با کلمات ارزشی به کلمات شما نمی دهد.
ناشناس
۱۵:۵۹ - ۱۳۹۴/۱۲/۱۲
50 درصد رای دهندگان تهران به لیست امید رای دادند همین!
ناشناس
۱۷:۵۵ - ۱۳۹۴/۱۲/۱۲
درسته که اصولگرایان باید یک سری تغییرات داشته باشن اما به نظرم باید نسل جدید هم با یک سری اصول که پایه های کشور روی آن بنا شده آشنا بشه و در فضای کنونی کشور این کار خیلی سخته
ناشناس
۱۸:۰۶ - ۱۳۹۴/۱۲/۱۲
آفرین
درست ترین نظرو دادی
ناشناس
۱۱:۵۰ - ۱۳۹۴/۱۲/۱۳
حالا مثلا چار سال قبل متولدین 1372 که حق رای داشتن انقلاب یا جنگ رو دیده بودند؟؟؟!!
با سلام
آقای محبیان مثل اینکه هنوز پیام مردم را درک نکرده اند و دارند تفکر خود را به نام مردم بیان میکنند یعنی همان مطلبی که باعث رویگردانی مردم از اصولگرایان شده است.اقای محبیان لطفأ توضیح دهند آقای توکلی که خیلی هم به ایشان مینازید بعد از 12 سال حضور در مجلس چه گلی به سر این ملت زده است؟لیست اصولگرایان هم که منتشر شد من ندیدم یکی از شماها به آن اعتراضی بکنید یعنی اینکه همه اصولگرایان از جمله جنابعالی با این لیست موافقت داشته اید.وقتی آقای حداد و آقای توکلی قبول کردند که در کنار آقایان کوچک زاده و بذرپاش قرار بگیرند تبعات آن را هم باید بپذیرند.با این تحلیلها به جایی نمیرسید.
دليل شکست انها اختلاس ها طرفداري بي چون و چرا از محمود احمدي نژاد سرو صداي زيادي سر برجام بي اهميت بودن مردم برايشان ممنوع التصويري خاتمي حصر موسوي و کروبي و قرار گرفتن افرادي همچون حداد در کنار بذر پاش که حجم تبليغات انتخاباتي زيادي داشتند اتوبانها پر بود از ال اسحاق و بذر پاش هر 50 متر يک تبليغ طرفداري مداحان از اصولگرايان به هم زدن زود هنگام جلسات اصلاح طلبان فحش دادن به فاطمه معتمد اريا در کاشان که نقش زيادي به طرفداري هنرمندان از اصلاح طلبان داشت و عوامل زياد ديگري که همان هفتاد من مثنوي ميخواهد که روحاني گفت
وقتی که جناح حاکم به شخصی که تقریبا در منظر عموم جامعه دارای اعتباره ؛ بشدت حمله میکنه و تحت هیچ شرایطی بهش اجازه دفاع کردن رو نمیده ؛ اون شخص در موضع مظلومیت قرار میگیره و طبیعتا محبوب تر میشه
تمام کارشناسان اصولگرا علت شکستشونو استراتژی بد انتخاباتیشون میدونن و هیچکدوم حاضر نیستند که بگن مردم به حرف بزرگان اصلاحات اعتماد کردن چون اگه حرفشون برو نداشت شاید باز هم اصلاحات اکثریت رو میگرفتند ولی صد در صد یک لیست مورد اشارشون انتخاب نمیشدند
با آقای محبیان هم نظر هستم که در قبال 25درصد چهره شناخته شده در بین کاندید های اصلاح طلبان در تهران ،85 درصد از فهرست اصولگرایان در تهران برای مردم شناخته شده بودند اما به چه چیز شناخته شده بودند؟محتوی این شناخت از درصد آن ،تاثیرگذار تر است.آنها به مخالفت با خواسته مردم بیشتر خود را شهره کرده اند تا دفاع از اصول. شاید بد نباشد در تعریف مجددی که به قول آقای محبیان از اصولگرایی لازم است بعمل آید ، مشخص شود این اصولی که اصولگرایان به آن گرایش دارند اهم و مهمش کدامند ؟گرایش به این اصول برای یک جریان سیاسی با چه حدی از قابلیت انعطاف میتواند و خرد مندانه است که همراه باشد.اگر مثلا یکی از این اصول این باشد که مردم حق اشتباه کردن ندارند و ما وظیفه مندیم که از اجرایی شدن خواسته های مردم که از دید ما اشتباه است جلوگیری کنیم .چنانچه این پیشگیری ما ، به هزینه زیر پا گذاشتن اصولی باشد که به آنها هم باور و اعتقاد قلبی داریم ، چه کنیم؟اگر این مردمی که توقع داریم با رای خود ما را تایید کنند، شاهد لگد مال شدن اعتقادات ما آنهم توسط خودمان باشند،چگونه پایبندی و اعتقاد ما را به اصول دیگرمان قبول و باور کنند. صورت خالی از محتوی به سادگی فریبندگی خود را از دست خواهد داد، فرقی نمیکند اسمش چه باشد ،اصولگرا باشد یا اصلاح طلب یا هر چیز دیگر ، اگر نام و ظاهر با محتویی در خور و شایسته نام همراه نباشد ، ماندگار نخواهد ماند.
متاسفانه ماهیت اصول گرایان خودبینی وخودرا تمام وکامل دانستن وبه حساب نیاوردن منتقدین وبلکه کافر دانستن آنها وفقط خودرامقرب درگاه الهی میدانند وبه خود شیفتگی مبتلا می باشند.لذاتقویت کننده جنبه مردم سالاری این است که به مردم (ناس) روی آورند که همانا روی آوردن به رب الناس خواهد بود.
اصولگراها اگر تغییر کنن میشن اصلاح طلب یا نزدیک به اصلاحات مثل مطهری، جناب محبیان مردم تهران اصلا نگاه به لیست اصولگراها نکردن و حتی نگاه به لیست اصلاحات نکردن که مقایسه کنن ببینن چند درصد از جبهه پایداری هست و کی بهتره، کدام با تجربه تره، مردم تهران آمدن و به گفتمان اصلاحات رای دادن با توجه به اینکه اکثر افراد شاخص این جریان حذف شده بودن، تا تحلیلگران اصولگرای واقعیت رو به درستی تشخیص ندهن وضعیت همین هستش در ضمن در تهران 50 درصد در انتخابات شرکت نکردن که اگر شرکت کرده بودن وضعیت برای اصولگراها بغرنج تر میشد. در پایان یادآوری این نکته لازم است که اصولگراها پایگاه مردمی خود را در تهران از دست ندادن در دوره گذشته جناب حداد تقریبا با همین میزان رای نفر اول تهران شدن و سایر اصولگراها هم تعداد رایشان مانند دوره قبل می باشد وقت در این دوره بخشی از مردم تهران که در دوره های قبل به هر دلیل پای صندوق رای حاضر نمیشدن یا اگر هم رای میدادن نماینده مدنظرشان کاندید نبود رای هدفمندی نمیدادن، اما این دوره اصولگراها دیگر باید رقابت میکردن با حریفی که هر چند دست بسته بود ولی رقابت بود
من خیلی خوشحالم از این جور تحلیلهای یه مشت به اصطلاح کارشناسو استاد دانشگاه اصولگرا.چون مشخص میکنه هنوز تگرفتن که دلیل شکستشون عملکردشون در حوزه های مختلفه وگرنه برای اکثر مردم تفاوتی بین حداد عادل و آقا تهرانی وجود نداشت که حالا با جدا شدن از لیست کاری صورت بگیره.اون نیروهای فنی و تخصصی که جناعالی میفرمایید رو فقز خودتون قبول دارید وگرنه به کدوم تخصص حداد عادل تکیه کنیم اخوی
در انتخابات مشهد بایستی برسی بیشتر شود .
عیب بزرگ اصول گرایان این است که:
1- خود را قیم مردم میدانند
2-جهت اداره کشور حرف نوعی ندارند
3-مخالف احساسی عدم رابط با غرب هستند و بر عکس رابط با روسیه را مستحکم میکنند
4-مشکلات مردم را جدی نمیگیرند
البته نتیجه این حرکات در دراز مدت دوری مردم از دین است
هنوزم در رگ ما، خون «امید» جاریست/با عاشقان فردا، نه غم نه سوگواریست
خدا پرست
۰۸:۲۰ - ۱۳۹۴/۱۲/۱۳
شاهنامه آخرش خوشه.تجربه حکومت این دوستان را در زمان خاتمی هم داشتیم که در نهایت علیرغم ان همه همراهی با امریکا در جریان حمله به افغانستان بوش ایران را محور شر اعلام کرد و یا در جریان حمله آمریکا به عراق دوستان شما پیشنهاد همراهی با صدام در جریان مقابله با امریکا را میدادند که با درایت و هوشیاری رهبر معظم انقلاب در این دام قرار نگرفتیم.
آقای محبیان نقش شورای نگهبان در شکست اصولگرایان را نباید نادیده بگیرد. سیاست های قیم مابانه شورای نگهبان در احراز صلاحیت ها و تلاش آنها برای تعیین ترکیب مجلسین آتی و مهندسی انتخابات و حمایت و بهره مندی اصولگرایان از عملکرد آن شورا نقش بسیار مهمی در شکست اصولگرایان داشت.
من که نفهمیدم چی گفت! فقط همینقدر می دونم که اینها همشون از پشت بوم به مردم نگاه می کنن و فکر می کنند مردم بچه هستند که گول این القاب و اصطلاحات رو بخورن.
جناب آقاي دکتر امیر محبیان،
اكثــر تحليـل شما درست نيست،
اكثـريت اصولگرايان طوري فكر ميكنند كه انگاري همــه چيــز و حتي خداوندمتعال هم فقط به آنهـا تعلق دارد ! آنهــا فكرميكننـد كه داناتر ازآنان كسي وجود ندارد! آنان از زور استفاده مطلق ميكننــد! ملت اينهـا را ميفهمــد وخوب هم ميفمـد، آقاي خاتمي باوجود اينكه راديو وتلويزيون را از ايشـان دريخ كرديد! در روزنامه ها اسمـشو نبــر بود! ديديم وديديد با يــه پيــام از يكي ازشبكه هاي مجازي چــه كرد؟ آري نميشود كاري كرد وقتي ملت كسي را عزيز ميدارد...!
البتــه اصولگراها چون اكثر پست ومقامهاي انتصابي را دارند كاري با ملت ندارند!!!
انگار این حضرات در جامعه ایران زندگی نمیکنند که چنین تحلیلهای ابکی ارئه میکنند ظاهرا این اقایان در ارتباط باین همه مفاسد دردهه اخیر که همفکرانشان یکه تاز میدان سیاست ومدیرت کشور بودند خودرا به خواب میزنند از مفاسد اقتصادی گرفته تا مظالم سیاسی واجتماعی فاعتبروا یا اوللابصار.
اول فرارو ثابت کند این آقای محبیان اصول گرا ست بعد تحلیل ایشان را در بوق و کرنا کند!و بعد اصول گرایان نه تنها نباختند بلکه اکثر شهر ها نماینده های اصول گرا انتخاب شدند . سایت های اصلاح طلب چرا دارند از رای فله ای تهران سو ء استفاده می کنند؟!
جناب آقای محبیان؛ مردم به عقلانیت رأی دادند؛ طی 8 سال گذشته هم دولت و هم مجلس جولانگاه تند روها و دلواپسها بود؛ عایدی آنها برای مردم ؛ تحریم؛ تورم؛ منزوی شدن ایران در جهان؛ فسادهای بی سابقه و ... بود!! مردم عاقلند و هزینه فایده می کنند؛ بنظر من عقلای اصولگرا باید راه خود را از دلواپسهای خود برتر بین جدا کنند.
عده اى در كشور با هر نامى معتقدند كه بخش (غيرخودى) مردم صغير و اصلا بيخود ميكنند كه وجود دارند.مگر ميشود يك بخش اعظمى از ملت را نديد.خوب اونوقت انتظار چه پاسخى از همين ملت بنظر شما صغير داشتيد؟
با سلام، اصولگرایان به بی اصولی خود، به افترا و تهمت زنیهای خود، به بی ادبیها و پرخاشگریهای خود، به پشت پا زدن خود به مردمی که به لطف آنها به قدرت رسیده اند، به ناداوریهای خود، به اقتدارگرایی خود باختند نه چیز دیگر
حود کرده را تدبیر نیست
پیام انتخابات واضح بود.....هیچوقت به یک اصلاح طلب توهین نکنید ،هیچگاه بزرگ و سید این جناح را بی دلیل ممنوع التصویر نکنید، هیچگاه بی دلیل گروه بزرگی را رد صلاحیت نکنید، مردم در این دوره تکلیف چند دوره انتخاباتهای بعدی را هم مشخص کردند
من به عنوان یک شهروند چند خواسته برام مهمه که من رو به اصلاح طلب ها نزدیک تر میکنه و از اصولگراها کاملا دور میکنه. 1_ رابطه باغرب و بویژه امریکا، بنده هیچ اعتقادی به دشمنی با غرب ندارم 2_ حقوق مدنی و اجتماعی، ذات اصولگرایی و ارزشمداری در مخالفت با حقوق اجتماعی من شهروند هست من از برخورد قیم مابانه اصولگراها با زنان متنفرم 3_ فساد، به طور مطلق نهادهای انتصابی کشور تماما در دست اصولگراهاست ،این نهادها عمدتا پاسخ گو نیستند و هیچ گزارشی به جامعه ارايه نمی کنند. در ذهن من این مسئله بشدت بغرنج است چرا که وقتی اونها نهاد انتخابی مانند دولت رو در زمان احمدی نژاد بدست آوردند از نظر فساد فاجعه آفریدند وای به نهادهایی که دیگه اصلا معلوم نیست اون تو چه خبره ! 4_ ارزش های انقلاب، معتقدم باید در این مورد صحبت کرد که ارزش های انقلاب دقیقا چه هستند؟ آیا همگی درست هستند؟ خروجی آنها برای کشور چیست؟ آیا بعد از سی وهفت سال واقعا معتقدیم اشغال سفارت امریکا یا اجباری کردن حجاب کار درستی بود؟ اصولگرا ها نه به خودشان و نه به دیگران اجازه چنین صحبت هایی را نمی دهند.
راستی بزرگان اصولگرا معنی رای شانزدهمی احمد جنتی رو هم فهمیدند؟ علت رای نیاوردن رئیس مجلس خبرگان رو چطور؟ علت رای نیاوردن پدر معنوی جبهه پایداری رو چطور؟
"...و مسلما مجلسی که امثال مصباحي مقدم، توکلی و حداد عادل را از دست بدهد نيروهاي قابلي را از دست داده است..."
تو خود حدیث مفصل بخوان از این مجمل...!
وا اسفا که حداد عادل رو از دست دادیم !
اصولگرا میرزمد فتنه به خود میلرزد.روزی میرسه شما اصلاچیا رو از از تهران و حومه ان به سمت غرب و زوایای تاریک تاریخ هل میدهیم.مطمعن باشید جواب ما سخت و کوبنده خواهد بود.مبارزه ما از کوچه های سوریه تا کوچه پس کوچه های تهران ادامه دارد
مردم مشهد در انتخابات ریاست جمهوری سال 92 به درخواست رئیس دولت اصلاحات به آقای روحانی رای دادند . چه اتفاقی افتاد که مردم مشهد علی رغم درخواست مجدد رهبر اصلاح طلبان مبنی بر رای به نامزد لیست امید چنین کاری نکردند و اصولگرایان در انتخابات پیروز شدند .
به زعم اینجانب سوء مدیریت دولت در قضیه شرکت پدیده و ظلمی که در حق سهامداران این شرکت شد موجب شکست اصلاح طلبان در مشهد گردید.حدود نیم میلیون نفر ( 120 هزار سهامدار شرکت و 30 هزار کارگر و کارمند که برای شرکت کار میکردند به همراه خانواده هایشان ) که اکثریت آنها در مشهد زندگی می کنند درگیر موضوع پدیده هستند . امیدوارم دولت در اسرع وقت در این خصوص به فکر افتاده و مشکل سهامداران این شرکت را حل کند تا در انتخابات ریاست جمهوری سال 96 مجدد رای مردم مشهد را در سبد خود داشته باشد