bato-adv
کد خبر: ۲۵۷۷۹۱
دانشگاه؛ نهاد دوران صنعتی

اسباب‌کشی پژوهشگران از دانشگاه‌ها

تاریخ انتشار: ۱۱:۲۳ - ۱۴ دی ۱۳۹۴
فرارو- دکتر رسول رمضانیان؛ پیش از انقلاب صنعتی، صاحبان قدرت و سرمایه علاقه‌ای برای آنکه نیروهای کار جامعه تحصیل کند نشان نمی‌دادند و نقل است که پادشاهی دادگر چون انوشیروان سواد آموختن را در انحصار شاهزادگان می‌دانست.

در دوران کشاورزی، جامعه انسانی به دو دسته صاحبان زمین و دسته رعایا تقسیم می‌شدند و سواد نیز محدود به حکومت‌داری، حسابرسی، جنگاوری و دانش طب می‌شد.

صاحبان زمین نیازی نمی‌دیدند که رعایا حتما تحصیل دانش کنند زیرا که تحصیل قدرت و ثروت توسط آنها در گرو تحصیل دانش توسط رعایا نبود، بلکه برعکس هر چقدر رعایا کمتر از حساب و کتاب می‌فهمیدند بیشتر به نفع صاحب قدرت و ثروت بود.

اما پس از انقلاب صنعتی، پادشاهی خودرای‌ چون رضاخان برای تربیت متخصص صنعتی به همگانی کردن تحصیلات، تاسیس دانشگاه‌ها و بورسیه جوانان برای تحصیل به فرنگ همت گماشت،زیرا نیاز به نیروی متخصص با عنوان مهندس، آموزگار و ... بود تا چرخ صنعت بچرخد و اینبار تحصیل قدرت و ثروت توسط سرمایه‌داران در گرو تحصیل علم توسط نیروهای کار بود.

این همگانی کردن آموزش سبب به وجود آمدن گروهی میانی به نام طبقه متوسط شد. در همین دوره بود که ماهیت امروزی که ما از دانشگاه می‌شناسیم شکل گرفت، و دانشگاه نهاد برخاسته از نیازهای دوران صنعتی است.

دانشگاه‌ها، تا همین دو دهه گذشته، در سراسر جهان، پایگاه روشنفکری و آگاهی بخشی بودند، و قشر دانشجو و دانشگاهی پیش از همه اقشار دیگر جامعه به اندیشه‌های نو، اخبار و اطلاعات دسترسی داشت و نقش پیشرو و آوانگارد را در تغییرات و تحولات اجتماعی-سیاسی بازی می‌کرد.  تا به امروز که فناوری اطلاعات این پیشرو بودن را آهسته آهسته از قشر دانشجو و دانشگاهی می‌گیرد.

فناوری اطلاعات سبب شده است که دسترسی به اطلاعات و اندیشه‌های نو (که قبلا تنها در دانشگاه‌ها تولید و مصرف می‌شد) به بطن جامعه منتقل شود و هر کسی در شبکه اجتماعیی که در آن عضو است آگاهی و اندیشه تولید کند و اطلاعات را منتقل کند.

برای همین، برخلاف انقلاب‌ها و تحولات اجتماعیِ قرن بیستم که دانشجویان و دانشگاهیان نقش پیشرو را در آنها بازی می‌کردند، در تحولات اجتماعی- سیاسیِ بهار عربی، دیگر دانشگاه‌ها پایگاه آگاهی بخشی نبودند و به کمک فناوری اطلاعات آگاهی بخشی، هماهنگی، خلق اندیشه‌ها و ایده‌های نو در بطن جامعه رخ می‌داد.

به این ترتیب، یکی از کارکرد‌های اجتماعی که دانشگاه‌ها در اثر انقلاب فناوری اطلاعات از دست داده‌اند، کارکرد پایگاه روشنفکری و پیشرو بودن در تحولات اجتماعی-سیاسی است.

پیش‌تر آگاهیِ قشر دانشجویی و دانشگاهی بسیار بالاتر از آگاهی دیگر اقشار جامعه بود، اما در حال حاضر با همه‌گیر شدن آگاهی و دسترسی آسان به اطلاعات، آگاهی و روشن‌اندیشی دیگر اقشار اجتماعی به همان اندازه قشر دانشجویی و دانشگاهی است و اقشار دیگر اجتماعی دیگر دانشگاهیان را به عنوان پیشرو فکری در نظر نمی‌گیرند؛ بلکه اندیشه‌ها در شبکه‌های اجتماعی به صورت کلونی‌وار تولید و مصرف می‌شوند، و همانگونه که عسل را زنبورها به صورت گروهی تولید و مصرف می‌کنند، تولید اندیشه و آگاهی نیز، به علت فناوری اطلاعات، از ماهیت متمرکز به ماهیت نامتمرکز تغییر شکل داده است.

برای تاکید بیشتر بر اثرگذاری شبکه‌های اجتماعی، به غیر از تحولات بهار عربی می‌توان به مراسم مرتضی پاشایی اشاره کرد که جامعه‌شناسان را غافلگیر کرد.

در واقع اگر پیش‌تر این محفل‌های دانشگاهی بودند که می‌توانستند منشا گردهمایی و ایجادکننده اتفاقات اجتماعی- سیاسی باشند، اکنون این شبکه‌های اجتماعی هستند که این نقش را از دست محفل‌های دانشگاهی خارج کرده‌اند.

از طرفی دیگر، فناوری اطلاعات سبب به وجود آمدن غول‌های سرمایه‌داری شده است که تاکنون جهان به چشم خود ندیده است. فرض کنید شما صاحب شغلی باشید که هر روز، هر انسان روز زمین، پنج تا تک تومانی به حساب شما واریز کند، اگر از این پنج تومان، تنها یک تومان آن سود خالص شما باشد، این یعنی روزی بیش از هفت میلیارد تومان شما سود خالص خواهید داشت.

فناوری اطلاعات سبب شده است که یک فرد بتواند تعداد مشتریانش را به حدود میلیارد برساند و با تولید محصولات نرم، در یک چشم به هم زدن محصول را در سراسر دنیا به فروش برساند.

در حال حاضر، ابرسرمایه‌دارانی چون گوگل، مایکروسافت، فیس‌بوک، یاهو و ... در حال فتح دنیا هستند بطوریکه مشتریانی از سراسر دنیا دارند که هر روز صبح تنها پنج تا یک تومانی ناقابل را نصیب این شرکتها می‌کنند و آنها را ثروتمندتر می‌کنند.

در فضای صنعتی، چنین امکانی وجود ندارد، نه تعداد مشتریان اینقدر وسیع است و نه هزینه تولید و حمل و نقل محصولات سخت (چون ماشین لباس‌شویی و ...) پایین است. به همین علت، ابرسرمایه‌دارانی چون گوگل، پی‌پل، مایکروسافت و ... نتیجه دوران فناوری اطلاعات هستند.

این ابرسرمایه‌داری سبب شده است که خود این شرکتها به دنبال تحقیقات و پژوهش باشند و پژوهشگران زیادی در آمریکا هستند که کار کردن برای این شرکتها را به هیات علمی بودن دانشگاه‌های آمریکا ترجیح داده‌اند.

این شرکتها با بلندپروازی به دنبال پروژه‌هایی چون ساخت خودروهای بی‌راننده، سفر به مریخ، فرستادن ماهواره در اطراف زمین، و حتی تحقیق در مورد احیای مصنوعی مغز انسان در پس از مرگ هستند. در واقع، آنقدر ثروت در این شرکتها جمع شده است که سرمایه‌گذاری‌های پژوهشی می‌کنند که در هیچ دانشگاهی صورت نمی‌گیرد.

به همین دلیل می‌توان گفت که اگر پیش‌تر دانشگاه‌ها به عنوان مراکز پژوهشی و نوآوری نقش آوانگارد را در دنیا بازی می‌کردند آهسته آهسته این آوانگارد بودن به مراکز تحقیق و توسعه شرکتهای ابرسرمایه‌ منتقل می‌شود و پژوهشگران در حال اسباب‌کشی از دانشگاه‌ها به این مراکز هدفمند هستند.

به غیر از پژوهش، تغییر دیگر منتج از فناوری اطلاعات در سیستم آموزش است. دانشگاه یک نهاد متمرکز با تعدادی دانشکده است که دوره‌های طولانی کارشناسی چهار ساله ارائه می‌دهد و باید برنامه درسی ارائه شده توسط دانشگاه گذرانده شود تا به فرد مدرک کارشناسی داده شود. فناوری اطلاعات سبب نامتمرکز شدن آموزش شده است.

در حال حاضر سایتهایی چون coursera وudemy دوره‌های آموزشی متخلفی را به صورت آنلاین با ارائه مدرک در اختیار کاربران اینترنت در سراسر جهان می‌گذارند.

می‌توان گفت این سایتها دانشگاه‌های آموزشی آینده هستند که این امکان را برای کاربران فراهم کرده‌اند که درس‌های متنوعی را با روشهای مختلف و تنوع زیاد در اساتید از سراسر جهان توسط گوشی هوشمند موبایل خود بگذرانند و برای آن مدرک تحصیلی بگیرند.

دیگر دوران دانشگاه با گچ و تخته، و یک سری استاد که دروسی را به نام خود زده‌اند و سی سال آن درس‌ها را هر سال بدون تغییر ارائه می‌دهند گذشته است.

به جای سی سال تکرار، می‌توان ویدئو درس را یکبار ضبط کرد و در اینترنت، در رقابت با صدها ویدئو دیگر، در دسترس همه قرار داد.  

در حال حاضر، جوینده دانش که به زبان انگلیسی مسلط است، برای آموختن یک درس، به ده‌ها دوره مختلف با اساتید مختلف از سراسر جهان دسترسی دارد و حق انتخاب وسیعی دارد. آموزش در آینده نزدیک نامتمرکز و جهانی خواهد بود و این یک تغییر بزرگ در ماهیت آنچه ما از دانشگاه می‌شناسیم است.

در پایان، همانطور که در گذر از دوران کشاورزی به دوران صنعتی، عقلانیت سودگرای سرمایه‌داری تحصیل دانش را از انحصار خارج کرد و دانشگاه‌ با ماهیت کنونی شکل گرفت، گذر از دوران صنعتی به دوران فناوری اطلاعات نیز سبب تغییر ماهیت دانشگاه می‌شود.

در دوران صنعتی دانشگاه در تحولات اجتماعی- سیاسی، آموزش و پژوهش نقش آوانگارد را بازی می‌کرد اما در دوران فناوری اطلاعات، آوانگاردی در تحولات اجتماعی- سیاسی به شبکه‌های اجتماعی، در پژوهش به شرکتهای ابرسرمایه و در آموزش به سایت‌های آموزشی نامتمرکز در حال منتقل شدن است.

bato-adv
مجله خواندنی ها
bato-adv
bato-adv
bato-adv
bato-adv