«أسما جابر» در جمعه شب 13 نوامبر، همان شبی که تروریستهای داعش در 7 نقطه از پاریس دست به عملیات انتحاری زدند و 130 کشته و 200 زخمی بر جا گذاشتند، در استادیوم حضور داشت و در حال مشاهده فوتبال بود.
او همزمان پرچم فرانسه را نیز در دست داشت و بالای سر خود به اهتزاز در آورده بود. در نیمه اول بازی صدای سه انفجار شنیده شد؛ اما بازی ادامه یافت اما وقتی جابر مشاهده کرد که نیروهای امنیتی سراسیمه اولاند را از استادیوم خارج کردند، فهمید که اتفاقی افتاده است. خبر آنچه اتفاق افتاده بود کم و بیش به تماشاچیان میرسید اما ترس وقتی شروع شد که 75 هزار تماشاچی، استادیوم را ترک کردند و به خیابانها روی آوردند. جابر و دوستانش مانند بقیه به سرعت برق شروع به دویدن کردند اما نمیدانستند به کجا میروند.
جابر میگوید: «فهمیدیم اتفاقی افتاده است. بعد پی بردیم که حملهای تروریستی رخ داده است. کابوس وحشتناکی بود.» جابر 25 ساله و زاده فرانسه است هرچند پدر و مادرش سوریتبار هستند. او در حال تحصیل در رشته دکترای علوم سیاسی است. او میگوید: مسلمانان اکنون در سیبل قرار گرفتهاند چرا که برخی در غرب به این باور رسیدهاند که اسلام خشونتطلب است. او میگوید راست افراطی فرانسه هم سوار بر موج اسلامهراسی شده و برای اینکه به قدرت برسند حاضرند مسلمانان را قربانی آمال خود کنند. او میگوید: «اسلامهراسی راه حلی آسان است که تندروها به آن دامن میزنند. اما ما نباید بترسیم. باید رویکردی باز در پیش بگیریم و ثابت کنیم که نه اسلام دین خشونت است و نه ما از مباحثه میهراسیم.»
جابر میگوید: همه ما باید دست در دست هم بدهیم و به جنگ گروههایی مانند داعش برویم. یک زن مسلمان 19 ساله که به دلایلی نام خود را فاش نمیکند، میگوید: «بهعنوان یک مسلمان فرانسوی، نگرانم که قتل عامهای 13 نوامبر از سوی سیاستمداران بهعنوان ابزاری برای هدف گرفتن جامعه مسلمان فرانسه تبدیل شود.» بسیاری از مسلمانان میگویند: اسلامهراسی سالها است که در جامعه فرانسه وجود دارد اما «حالتی زیرپوستی داشت». بسیاری از زنان و مردان مسلمان میگویند: شارلی ابدو نقطه عطفی در اسلامستیزی و اسلامهراسی در جامعه غرب بهویژه فرانسه بود. «محمد الخوان»، 24 ساله و دانشآموخته روابط بینالملل میگوید: این اولین باری است که چنین حملهای در فرانسه انجام میشود. او میگوید: «از این نگرانم که جامعه مسلمان فرانسه با واکنشهای منفی و سخت مواجه شود.»
الجزیره (نسخه آمریکا) مینویسد: اکنون احساسات ضد اسلامی در جامعه فرانسه در حال افزایش است. راست افراطی در اروپا به دنبال بهانه است تا با ناامن نشان دادن جامعه سوار بر موج اسلامهراسی شده و قدرت را قبضه کند. بسیاری از مسلمانان از روی کار آمدن راست افراطی در اروپا میترسند و میگویند اگر چنین نیروهایی مجال ظهور و بروز پیدا کنند احتمال افزایش فشار و محدودیت بر مسلمانان افزایش مییابد. آصف عارف، 28 ساله و مدیر جامعه اسلامی احمدیه در پاریس میگوید: انتظار داریم حمله علیه مسلمانان در آینده بیشتر شود. او به الجزیره میگوید: «این چیز غیرمعمولی است. بیتردید شاهد افزایش حمله علیه مسلمانان نه فقط در فرانسه بلکه در تمام اروپا خواهیم بود.»
سازمان «همه با هم علیه اسلامهراسی» (CCIF) که در پاریس مستقر است و اقدامات اسلامهراسانه را رصد میکند، در ماه سپتامبر گزارشی ارائه داد که در آن اشاره شده بود حملات فیزیکی علیه مسلمانان در فرانسه رشد 500 درصدی داشته است و اقدامات توهینآمیز و تخریب گرانه علیه مسلمانان هم رشد 400 درصدی داشته است. این آمار مربوط به 6 ماه پیش از حمله به شارلی ابدو است. این گزارش میافزاید: نکته مهم این است که تعداد اندکی دست به شکایت از این اقدامات میزنند. در گزارش CCIF آمده است: «قربانیان اغلب بر این باورند که نیروهای پلیس خیلی تمایلی به بررسی این شکایتها ندارند و به ندرت پیش آمده که مرتکبان متهم شوند؛ اگر هم چنین اتفاقی رخ دهد این محکومیت «بسیار ناچیز» است.» در این میان سیاستمداران فرانسوی هم بیتقصیر نیستند. برخی از همین سیاستمداران سخن از «ستون پنجم» در فرانسه به میان آوردهاند. «کریستینا استروسی»، شهردار نیس و از دوستان نزدیک نیکولا سارکوزی، در توییتر خود نوشت: «این حملات ما را به یاد حضور ستون پنجم در فرانسه میاندازد.»
نادین مورانو، یکی دیگر از وزرای سابق فرانسوی، هم به همین راه رفته و حضور ستون پنجم در فرانسه را تقبیح کرد. به گزارش Middle East Eye، اشاره به «دشمن درونی» یا ستون پنجم در فرانسه چیز جدیدی نیست. طی جنگ جهانی دوم، همین اتهام علیه کمونیستهایی زده شد که «چشمان مسکو» لقب گرفته بودند. همچنین یهود ستیزها هم از این عبارت برای تقبیح یهودیان فرانسوی که در جامعه ادغام نشده و دائم به دنبال توطئه بودند، استفاده میکردند. این گزارش میافزاید: «آیمریک شوپراد»، سیاستمدار راستگرای فرانسوی، کسی بود که پس از حملات شارلی ابدو در ماه ژانویه، ابتدا عبارت ستون پنجم یا «دشمن درونی» را خطاب به مسلمانان فرانسه بهکار برد و آنها را «همراه با تروریسم» توصیف کرد. در فرانسه، اسلامهراسی آن قدر قوی است که میتوان آن را به هر چیز بیارزشی حتی دستور پخت یک غذا در رستوران تسری داد. ماه گذشته در رستوران «لو مارمیتون» یک بسته نفرت انگیز و نژادپرستانه پست شد که به «دستور العملهای آشپزی شرقی» به شدت حمله کرده بود. البته دشمنی در حال فزونی فرانسویان نسبت به مسلمانان فراتر از کلمات میرود.
«میدل ایست آی» به نقل از «همه با هم علیه اسلامهراسی» (CCIF) مینویسد: «اقدامات اسلامهراسانه» مانند حملات فیزیکی، توهینهای کلامی و آسیب به اموال پس از حملات شارلی ابدو رشدی 5/ 23 درصدی داشته است. «سَمی دِبا»، مدیر این موسسه، این افزایش را نشانهای از بیماری در فرانسه میداند: «هرگز در چنین دوره کوتاهی شاهد افزایش اینگونه اقدامات اسلامهراسانه نبودیم؛ مساجد دائم مورد حمله قرار میگیرند؛ اما تنها تعداد محدودی متهم میشوند که آنها هم بلافاصله آزاد میشوند.» «میدل ایست آی» مینویسد: در فرودگاههای پاریس و نمازهای جمعه این اقدامات اسلامهراسانه نمودی چشمگیر دارد. این اقدامات نه تنها شامل مسلمانان میشود، بلکه پرسنلی را هم که از دستورات سر باز بزنند، شامل میشود. بهطور مثال، از یکسو مسلمانان زیر ذره بین نهادهای امنیتی در فرودگاهها و مراکز عمومی قرار گرفتهاند و از سوی دیگر برخی پرسنل که «رفتارها و اقداماتشان» با «الزامات ایمنی بخش ضروری» سازگار نبود، از کار برکنار شدند. در دانشگاهها هم وضع چندان مطلوب نیست. مثلا استاد از شاگرد میخواهد راجع به اصول سکولاریسم و جنگهای مذهبی در فرانسه صحبت کند اما وقتی پوشش دانشجو اعم از روسری یا دامن بلند او را میبیند نه تنها اجازه سخن گفتن به او نمیدهد، بلکه ممکن است با تندی هم با او برخورد شود.
در این میان، زنان مسلمان بیش از مردان در معرض خطر قرار دارند. زنان به دلیل پوشش اسلامی هویتی آشکارتر از مردان دارند. سَمی دِبا میگوید: «زنان مشخصتر از مردان هستند؛ چرا که پوشش اسلامی آنها عیانتر است. حملات، بیشتر بخشهای آسیب پذیر جامعه را هدف میگیرد.» با این حال، برخی رسانهها گزارش «همه با هم علیه اسلامهراسی» (CCIF) را زیر سوال برده و میگویند آمارهای آنها بیش از آمارهای دولتی است. دبا، مدیر سازمان CCIF میگوید: «آمارهای وزارت کشور مبتنی است بر شکایتهایی که در پلیس ثبت میشود؛اما بسیاری از قربانیان نزد پلیس نمیروند؛ زیرا روابط میان محلات مسلماننشین با نیروهای پلیس ملغمهای از بیاعتمادی و خصومت است.» با این حال، هستند دیگر کارشناسانی که از اسلامهراسی با عنوان «نژادپرستی پنهان» یا «نژادپرستی انکار شده» نام میبرند. آصف عارف اما به این نکته هم اشاره میکند که اگرچه فضای مجازی جولانگاه افراد بسیاری شده است، اما هستند کسانی که نسبت به حمله به مسلمانان فرانسوی در فضای مجازی اتخاذ موضع کرده و میگویند اقدامات تروریستها را به حساب تمام مسلمانان ننویسید. او میگوید: «اتفاق بزرگی در حال رخ دادن است: اینکه همه باید در کنار مسلمانان بایستند.»
مانوئل والس، نخستوزیر فرانسه، اخیرا اعلام کرد که «اسلام مساله مهمی در انتخابات ریاست جمهوری 2017 خواهد بود.» او معتقد است که بحث بر سر «ارزشها و هویت» است. والس به همراه برخی دیگر از سیاستمداران فرانسوی وقتی ماجرای سر بریدن در «ایزر» پیش آمد از «برخورد تمدنها» سخن به میان آورد که در آن اسلام یک طرف و تمدن غربی در سوی دیگر ایستاده است. با این حال، برای سیاستمداران سخنانی از این دست راحت است.
«دبا» میافزاید: آنها پشت این سخنان هم مسائل اقتصادی را پنهان میکنند و هم میخواهند به راست افراطی بگویند که ما هم مانند شما از اینگونه اقدامات نگرانیم. برخی مانند امانوئل تاد، متفکر فرانسوی اسلامهراسی را «بیماری واقعی فرانسوی» میداند. او میگوید: ترافیک رهبران جهان در پاریس پس از حادثه شارلی ابدو یک «لحظه اقتدارگرایانه» است. او در کنفرانسی که در سن دنی، حومه پاریس و پس از اتفاقات اخیر، برگزار شد، اعلام کرد که «ظهور اسلامهراسی هیچ ربطی به اسلام ندارد.» او میگوید اسلامهراسی «پز روشنفکری طبقه متوسط فرانسه» است و «ضرورت» جامعه فرانسه. او میافزاید: «ما به بیکاری 10 درصدی رسیدهایم. با این حال، رسانهها و سیاستمداران فقط از اسلام و سکولاریسم سخن میگویند. جامعه ما دیوانه شده است. جامعه به مرحله هذیانگویی تمام عیار و خالص رسیده است.»