عبدالجبار کاکایی میگوید: ورود فرهنگ عامه در جاهایی باعث تخریب فرهنگ عاشورایی شده که این کار به نوعی تحریف خود حماسه عاشوراست.
این شاعر و ترانهسرا در گفتوگو با ایسنا، درباره تاثیر واقعه عاشورا بر ادبیات گفت: عاشورا یکی از بهترین داستانهای جهان است و اگر بخواهیم در چند جمله خلاصهاش کنیم یکی از بهترین قصههایی است که شاکله اغلب داستانهای حماسی و تراژیک جهان را تشکیل میدهد. عاشورا جلوههای مختلفی دارد که برخی از آنها جلوههای حماسی و عزاگونه آن است.
او در ادامه بیان کرد: عاشورا بهترین منبع الهامبخش برای ادبیات است و اگر نویسندگان و شاعران از این آبشخور بهره ببرند، آثار ارزندهای به وجود خواهد آمد. بویژه اینکه از دوره قاجار از طریق خلق برخی منظومهها مانند عمان سامانی این رویداد وارد بُعد عرفانی شد و جنبه جدیدتری گرفت.
کاکایی درباره عمق تاثیر عاشورا بر ادبیات اظهار کرد: ادبیات در تمام این دورهها مرهون این ماجراست. خیلی از داستانها که درباره عاشورا هستند به علت بزرگ بودن این حماسه درخشیدهاند. خلق حماسه ادبی باید از حماسههای بزرگ صورت بگیرد و اگر حماسهای کوچک باشد شاید ادبیات نتواند از عهده آن بربیاید.
او مقتلها را یکی از عوامل تحریف واقعه عاشورا دانست و متذکر شد: عاشورا به همان اندازه که بزرگ است در معرض تحریفهای فراوان نیز قرار داد. به خاطر نقل متون متفاوت به ویژه متون روایتی تاریخی که به مقتل معروف است، این تحریف بیش از یک واقعه معمولی صورت میگیرد. در واقع باید گفت که مقتلها بیشتر جنبه عاطفی دارند و لزوما روایتگر تاریخی نیستند.
این شاعر درباره ضرورت وجود مقتلها بیان کرد: البته وجود مقتلها برای فرهنگ شیعه لازم است و باعث تحریک احساسات و عواطف میشود، اما متاسفانه خود مقتلها زمینه تحریف تاریخی شدهاند. این مقتلها وارد فرهنگ عامه شدهاند و در منابر و تعزیهها، مردم خواننده و ایفاکننده نقش هستند، به همین علت امکان تحریف تاریخی زیاد شده است.
او ادامه داد: مقتلها یک روایت صرفا محققانه نیستند و به علت آنکه وارد فرهنگ عامه شدهاند امکان تحریف فراوان را فراهم میکنند. یکی از محدودیتها این است که زمانی که شاعر یا نویسنده مینویسد باید جنبه تحریف فرهنگ عاشورا را نیز در نظر داشته باشد.
کاکایی درباره دامنه تحریفها گفت: دامنه تحریف به حدی گسترده است که تأثیر خود را بر فرهنگ عمومی جامعه گذاشته است؛ به حدی که شاهد قمهزنی در برخی ملتهای شیعه هستیم، بهخصوص بخش شبه قاره عربی و کشورهای حاشیه و همسایه به شکل عجیبی خردهفرهنگها را در فرهنگ عاشورایی تلفیق کردهاند. خردهفرهنگهایی ایجاد شده که وهن مذهب و دین است.
او تحریفهای فرهنگی را بر تحریف خود حماسه عاشورا موثر دانست و بیان کرد: تمام سنتها و فرهنگهای عاشورا جزو خود عاشوراست. تحریف این گنجینه و سنتها کم از تحریف عاشورا نیست. قصهای به این بزرگی معمولا در دست تحریف قرار میگیرد؛ لذا باید بزرگان و اندیشمندان با سخنرانی و خلق آثار از تحریف و تخریب عاشورا جلوگیری کنند.
او همچنین درباره ملزومات نوشتن از عاشورا اظهار کرد: دانش نسبت به موضوعات عاشورا، هدف قیام، جزییات وقایع و جلوههایی از آن که جنبه تعلیمی و پند و اندرز را میتوان از آن استخراج کرد جزو ملزومات نوشتن از عاشوراست. جمعا باید گفت ملزومات نوشتن از عاشورا، دانش وسیع شاعر و نویسنده نسبت به واقعه کربلاست.
کاکایی در پایان درباره بهترین آثار این حوزه اظهار کرد: خیلی نمیتوان بر بهترین کار دست گذاشت، زیرا تعدد و تنوع اشکال و آثار در این حوزه زیاد است. در روزگار معاصر آثار موسوی گرمارودی و قیصر امینپور بیشتر مورد توجه هستند. پیشتر نیز منظومه عمان سامانی، محتشم کاشانی، بخشی از مقاتل شاعران سبک عراقی مانند عطار، سنایی، مثنوی مولوی، دیوان شمس و آثار شاعران پارسیگو بهخصوص شاعران شیعه آل بویه که به این موضوع توجه کردند وجود داشت. عاشورا این ویژگی را دارد که به آثار درخشش و بزرگی بدهد.