یادداشت دریافتی- سیدعلی سجادی؛ در اروپا و امریکا مدتهاست که بنیان خانواده سست گشته و جامعه در حال از هم گسیختگی است. رشد منفی جمعیت باعث شده تا امریکاییان با توسل به پذیرش مهاجران از طریق قرعه کشی (لاتاری) با دستچین کردن مهاجرین اسیایی و افریقایی و امریکای مرکزی و جنوبی در فکر چاره باشند و اروپاییان با راه انداختن جنگ در خاورمیانه و افریقا ضمن دستیابی به اهداف سیاسی دراز مدت از طریق تخلیه کشورهای در حال جنگ و ناارام از سکنه مهاجرینی را جذب کنند که هستی خود را رها کرده برای زندگی بهتر انواع خطرات را بجان میخرند و با زن و کودک به دریا و بیابان میزنند تا به بهشت موعود برسند.
غافل از اینکه اروپاییان این جنگ را وسیله قرار داده اند تا افراد کاری و نخبگان جهان عرب و افریقا را که جرات و توان مبارزه تا رسیدن به مقصد را دارند وادار به مهاجرت کنند و این کشورهای ناارام از نیروی کار موثر تخلیه گردد.
تصور اینکه اروپاییان بدون ایجاد چنین شرایطی حاضر به باز کردن درها و پذیرش مهاجر میشدند دور از تصور است چون در ان صورت کاهلان دنیای عرب و افریقا به سوی اروپا سرازیر میشدند و نخبگان و باعرضهها در کشورشان میماندند و زندگی عادی خود را میگذراندند.
اکنون در چنین شرایطی مهاجران از طبقه متفکرو کاری برای نجات جان خود و خانواده و برای دستیابی به زندگی بهتر به اروپا میروند ضمن اینکه پذیرش این مهاجران در شرایط فعلی ایجاد هر گونه ادعا برای رفاه و شغل مناسب را از مهاجر سلب میکند و مهاجر پذیرای هر گونه شرایطی برای اخذ اقامت در اروپا خواهد بود و تن به انجام پست ترین کارها خواهند داد، کارهایی که در حال حاضر به دلیل کمبود نیروی کار روی زمین مانده است.
با اعمال این سیاست افزایش زاد و ولد و ارتقای نرخ رشد جمعیت میسر خواهد شد ضمن اینکه نسلهای بعدی این مهاجران مطمئنا تا چندین نسل نیروی انسانی مورد نیاز بازار کار را فراهم خواهد ساخت.
تجربه کشور های اسکاندیناوی بخصوص سوئد که در دهه هشتاد میلادی دربها را بر روی مهاجران خاورمیانه ای به خصوص ایران و عراق در حال جنگ برای ارتقا نرخ باروری و افزایش جمعیت گشودند مطمئنا الگوی عملکردی اروپاییان در این برهه بوده. ضمن اینکه اینبار اروپاییان از مشکلات فراروی مربوط به پذیرش ازاد مهاجران و ادعاهای اتی انان برای داشتن امکانات رفاهی معادل انچه سایر شهروندان از آن برخوردارند نیز در امان خواهند بود.