یادداشت دریافتی- محمد ماکویی؛ اگر از شما سوال شود که بازی های خیریه به چه قصدی انجام می شوند، قطعا پاسخ خواهید داد که به این قصد که با پولی که از انجام چنین بازی هایی عاید می شود، بخشی از مشکلات قشری از اقشار جامعه مرتفع گردد!
علیرغم اینکه پاسخ شما کاملا درست و منطقی است به نظر می رسد فدراسیون فوتبال و صدا و سیمای جمهوری اسلامی ایران نظری مخالف این عقیده را داشته باشند زیرا اگر چنین بود با پخش زنده بازی سعی نمی کردند کاری کنند که تا آنجا که ممکن است تماشاگر کمتری روانه استادیوم آزادی شده و مبلغ کمتری برای کمک در اختیار مبتلایان به ام اس قرار گیرد.
جالب اینکه این بازی می توانست دو روز زودتر و قبل یا بعد از بازی نفت هم انجام شود و موجب گردد که ضمن فراهم شدن در آمد بیشتر برای بیماران ام اس، تیم ایرانی بدون یار دوازدهم خویش به دیدار حریف عربی نرود!
اینکه صدا و سیما جدا از پولی که با تبلیغ آگهی ها به دست آورد، با پخش زنده بازی توانست تماشاگران عزیز را راضی و خشنود نماید و قادر شد به شمار برنامه های مطلوب و محبوب خویش بیفزاید را می توان دلیل اصلی پخش زنده بازی ستارگان ایران و جهان دانست؛ به ویژه اینکه ویژه برنامه نود نیز به یاری تلویزیون شتافت و به صدا و سیما کمک کرد چند ساعتی دیگر هم به برنامه های دوست داشتنیش اضافه نماید اما سوال اساسی اینجاست که آیا ستارگان ایران و جهان به خاطر تماشاگران تلویزیونی پا به میدان مسابقه گذارده بودند؟!
متاسفانه فدراسیون فوتبال نیز برای دعوت از ستاره های نامدار جهان تنها معروفیت ایشان را در نظر گرفته بود و نه آنطور که معمول است اینکه آنها دست اندر کار امور خیر نیز باشند که اگر چنین نبود برخی از ستارگان جهان می دانستند که کسانی که برای کمک به بیماران ام اس پای به کشوری می گذارند، نمی بایست خیلی هم به اینکه در کدام هتل اقامتشان داده اند خرده گرفته و خواستار تعویض مکانشان گردند! چرا که بابت این تغییر جا کلی پول روی دست فدراسیونی خواهند گذارد که هدفش از ترتیب دادن بازی کسب در آمد و نه پرداخت هزینه بوده است؟!
به همه اینها باید این نکته را افزود که نحوه گزارش گزارشگر بازی نشان می داد که نامبرده از ام اس تنها همینقدر که نام نوعی بیماری است را شنیده و حال آنکه صدا و سیمایی که با پخش زنده، خیلی از بینندگان را پای تلویزیون نشانیده بود باید قدر فرصت بدست آمده را بیشتر و بهتر از اینها می دانست و تا آنجا که در توان داشت در معرفی ام اس به مردم که موجب می شد آنها بهتر و بیشتر بیماران مبتلا را دریابند می کوشید!
در این زمینه برای اینکه آقای گزارشگر خیلی هم برای کسب اطلاع قبلی در زمینه بیماری ام اس به زحمت نیفتد، می شد از یکی از دست اندرکارانی که در مورد بیماری نامبرده دستی بر آتش دارند دعوت به عمل آورده و از ایشان خواست که در میانه گزارش یکی دو دقیقه ای برای مردم صحبت کرده و توجه ایشان را به بیماری و هر آنچه در باره آن شنیدنی است جلب نماید!
قطعا مردم خوب و فهیم کشورمان نیز از چنین امری استقبال می کردند و چندان اهمیت نمی دادند که برای یکی دو دقیقه نام "فیگو"،"ویتور بایا" و یا بدتر از همه "روبرتو کارلوس" را نشنوند!
ذکر این نکته نیز کاملا بجاست که گزارشگر صدا و سیما ظاهرا با قبول این موضوع در همان ابتدای بازی عنوان کرد که این بازی، بازی خاصی است و لذا نحوه گزارش آن نیز باید کاملا خاص باشد!
با تمامی این احوال حقیقتا بسیار خوشحال خواهم شد که بدانم صدا و سیما به شمار پول های ناماخوذه از تعداد تماشاگرانی که در صورت عدم پخش زنده بازی به استادیوم آزادی می رفتند وجدان خویش را راحت نماید که موجبات دریافتی کم آنها را فراهم نساخته است اما شاد تر خواهم گردید اگر بدانم که منبعد ما ایرانی ها در اواسط حرکت به سوی یک هدف، هدف خویش را تغییر نداده و به قول دکتر ظریف اسب مسابقه مان را عوض نمی کنیم!
به این ترتیب از این به بعد اگر بخواهیم که به عنوان مثال به مبتلایان ام اس کمک مالی کنیم و یا موجبات خوشنودی و رضایت آنها را فراهم کنیم، فقط به اینکه به چنین هدفی نائل شویم می اندیشیم و خدای ناکرده فکر نمی کنیم که شماره بینندگان تلویزیونی بیشتر از تعداد مبتلایان به ام اس است و بنابراین در هر حال می باید هوای آنها را بیش از کسانی داشت که مسابقه و عواید حاصل از آن در نهایت تنها به پای آنها نوشته شده و به حساب ایشان واریز خواهد شد!؟
دو بازی با فاصله کمتر از 24 ساعت تو آزادی ممنوعه.نمیشه