یادداشت دریافتی- سیدمحمدصادق محمدی وفایی؛ جناب لقمان به حدی محبوب خدا و مکتب رسول الله (ص) است که سورهای از قرآن کریم به نام اوست و بندگان برگزیدهی خداوند حکمتهایی از او نقل کردهاند او انسانی امین و بسیار اهل تفکر بود.
به او گفته شد آیا مقام قضاوت و داوری در میان مردم را میپذیری؟ فرمودند اگر دستوری است از طرف خداوند چارهای جز پذیرش ندارم انشاالله او کمکم خواهد کرد و اگر پذیرش این مقام اختیاری است هرگز قبول نمیکنم چون عافیت را برخطراتی که این پست و مقام دارد برتری میدهم! اگر در دنیا سر به زیر باشم ولی در آخرت سربالا باشم بهتر از این است در دنیا سربالا ولی در آخرت سر به زیر باشم.
در عصرما به برکت خون شهدا و ایثار ایثارگران و استقامت مردم و رهبری خردمندانه و مومنانه امام خمینی «ره» و نایب مجاهدش مقام معظم رهبری نظام جمهوری اسلامی شکل گرفت. هر چند از عمر این نظام مقدس دهها سال میگذرد ولی همچنان مصداقی است برای فرمودهی استاد قرائتی که: «شعار میدادیم نه شرقی و نه غربی؛ جمهوری اسلامی و اکنون نه شرقی هستیم و نه غربی و با آن جمهوری اسلامی نیز فاصله داریم»
به یقین درصد بالایی ازاین فاصله که گاه باعث تبدار شدن نظام و آزرده خاطرشدن تودههایی مردم میشود به خاطر کاردار شدن برخی نااهلان است.
مقامدار شدن نااهلان هرچند اندک هم باشد زیبندهی نظام مقدسی چون جمهوری اسلامی ایران نیست. از اینرو علاوه بر انتخاب افراد اصلح و رهنمودهای فرمانده کل قوا، نظارت و در صحنه بودن مردم انقلابی و نهادها و دستگاههای نظارتی امری ضروری است. این نهادها باید در دفع و طرد نااهلان (بدون در نظر گرفتن مسائل باندی و جناحی) مجاهدانه و خستگی ناپذیر عمل کنند.
امام على (ع) در نامهاى به یکی از فرماندارنش نوشتهاند: «وَإِنَّ عَمَلَكَ لَيْسَ لَكَ بِطُعْمَة وَلكِنَّهُ فى عُنُقِكَ أَمانَةٌ؛ پست و مقامى كه به دست تو افتاده شكارى در چنگال تو نيست؛ بلكه، امانتى است كه بر گردنت سنگينى مىكند!»
و چون شخصی از حضرت پیامبر (ص) پستی را طلب کرد و گفت: «اَلاتَسْتَعْمِلنُى؛ آيا يكى از پستهاى مهم را به من واگذار نمىكنى؟!» پيامبر (ص) دست بر شانه او زد و فرمود: «أِنَّكَ ضَعيفٌ، وَإِنَّها أَمانَةٌ (وَ الاَْمانِةُ ثَقيلةٌ) وَإِنَّها يَوْمَ الْقِيامَةِ خِزْىٌ وَنَدامَةٌ، إِلاّ مَنْ أَخْذَها بِحَقِّها وَأَدَّى الَّذى عَلَيْهِ فيهآ!؛
تو ضعيف هستى، و اين پستها امانت است (و امانت الهى سنگين است) و روز قيامت مايه رسوائى و پشيمانى مىگردد، مگر كسى كه آن را به حق بگيرد، و وظيفه خود را درباره آن ادا كند!»
پيغمبر گرامى اسلام (ص) به تمام امرا و فرماندهان شديداً هشدار داده است: «اایُما وال وَلِىَ الاَْمْرَ مِنْ بَعْدى اُقيمَ عَلى حَدِّ الصِّراطِ وَنَشَرَتِ الْمَلائِكَةُ صَحيفَتَهُ فَإِنْ كانَ عادِلاً أَنْجاهُ اللّهُ بِعَدْلِهِ وَإِنْ كانَ جائِراً إِنْتَفَضَ بِهِ الصِّراطُ حَتّى تَتَزايَلَ مَفاصِلُهُ ثُمَّ يَهْوى إِلَى النّارِ؛
هر كس بعد از من ولايت و منصبى را بپذيرد، روز قيامت او را در كنار صراط نگه مى دارند؛ و فرشتگان نامه اعمال او را مىگشايند، اگر عادل بوده خدا او را به بركت عدالتش نجات مى دهد، و اگر جائر و ظالم بوده، صراط آنچنان فشارى بر او وارد مىكند كه تمام مفاصلش از هم جدا مىشود سپس در آتش سرنگون مى گردد!»
در جمهوری اسلامی هر چند بسیاری از کارگزاران و کارمندان نظام امین هستند و بیتالمال را طعمهی شخصی نمیدانند اما برخیها نیز وجود دارند که برای تصرف کمترین مقامی از خط قرمزها عبور میکنند و به چهرهی بیت المال و مسولیتها با دید طعمه نگاه میکنند.
این گروه از افراد به پستی که میرسند خویشاوندسالاری و باندبازی را جایگزین شایسته سالاری میکنند. و در یک کلمه به این امانت الهی خیانت میکنند.
درد آور تر از همه این که بسیاری از افراد در چنین مواردی به امر به معروف و نهی از منکر روی نمیآورند. این در حالی است که نظام مقدس تاریخ انقضایی چند ساله ندارد تا نسبت به خادم و خائن بودن برخی از مدیران و کارمندان آن بیخیال باشیم.
به یقین اگر همهی کارگزاران و کارمندان نظام در فکر خدمت به خلق باشند و مسولیتها را امانت بدانند نه طعمه، و بادیدی الهی مسولیت پذیر شوند، کوخ نشینان جامعه با دلی آرام و قلبی مطمئن به ادارات مراجعه میکنند. پارتیبازی و فسادها میمیرند، رانتها شکل نمیگیرند و امیرخسرویهای جدید متولد نمیشوند.
شيخ انصارى، برادرى داشته است به نام شيخ منصور، كه از دانشمندان بزرگ و گرامى بوده است، ولى بسى تنگدست و فقير. روزى، مادر شيخ، به حالش رقت كرد و به برادر بزرگترش، شيخ انصارى، كه در آن هنگام، مرجع يگانه شيعه بود، گله كرد و زبان به اعتراض گشوده و گفت: تو مى دانى كه بردارت، منصور، با اين عائله سنگين، در شدت فقر به سر مى برد و ماهانهاى كه به او مىدهى، احتياجات او را رفع نمىكند، در صورتى كه اين همه اموال، در دست تو است و مىتوانى به او بيش از ديگران كمك كنى!
شيخ كليد اتاقى را كه وجوه شرعى در آن بود تحويل مادر داد و با لحنى مودبانه و خاضعانه، گفت: مادر! بيا اين كليد را بگير و هر چه پول براى منصور مىخواهى بردار، به شرط اين كه در برابر آن، من مسئوليتى نداشته باشم
مادرم! اگر پاسخى براى فرداى قيامت دارى، هر چه مى خواهى انجام ده، ولى بدان كه حسابى در پيش است بس دقيق و سخت و هولناك و بدون كمترين مسامحه!.
مادر شيخ چون اين را شنيد، از خوف خداوند لرزه بر اندامش افتاد و از گفته خويش توبه كرد و در حالى كه كليد را به فرزند تقديم مى كرد، از او پوزش طلبيد و مستمندى منصور را به فراموشى سپرد.
پيغمبر اكرم (ص) مى فرمايد: «إِذا ضُيِّعَتِ الاَْمانَةُ إِنْتَظِرِ السّاعَةَ قيلَ يا رَسُولَ اللّهِ وَما أَضاعَتْها؟ قالَ: إِذا أَسْدِىَ الاَْمْرُ إِلى غَيْرِ أَهْلِهِ فَانْتَظِرِ السّاعَةَ:
هنگامى كه امانت ضايع گردد منتظر پايان جهان باش! عرض كردند: اى رسول خدا! منظور از ضايع كردن امانت چيست؟ فرمود: هنگامى كه كارها به دست غير اهلش سپرده شود، منتظر پايان جهان باش!»