مرداد ١٣٩٤ خورشیدی، ٤٣سال از درگذشت بزرگترین واقف و اهداکننده تاریخ معاصر ایران میگذرد. سه ماه پس از آن هم با فرارسیدن آبان ١٣٩٣ خورشیدی، کتابخانه و موزه ملی ملک، بزرگترین موقوفه فرهنگی ایران هفتاد و هشتمین سال وقف خود را پشتسر میگذارد و وارد دوره تازهای از فعالیت خود میشود. بنیانگذاری این گنجینه بیبدیل فرهنگ و هنر ایرانی- اسلامی اما به بیش از ٧٨سال پیش بازمیگردد.
کتابخانه و موزه ملی ملک، نخستین موزه خصوصی ایران و یکی از ٦کتابخانه بزرگ در زمینه نسخههای نفیس خطی بهشمار میآید. این مجموعه گنجینهای از بهترین نسخههای خطی و آثار تاریخی ایران را نگهداری میکند. این موسسه در قلب فرهنگی- تاریخی تهران، «محوطه تاریخی باغ ملی» قرار دارد و روزانه تعداد زیادی از پژوهشگران، دانشجویان و گردشگران از امکانات کتابخانهای و موزهای آن بهره میگیرند. این مجموعه، دو بخش کتابخانه و موزه را با گنجینهای از نفایس فرهنگی ایران ازجمله نسخههای خطی، سکهها، تمبرها، قالیها و تابلوهای نقاشی تاریخی به همراه برترین آثار خوشنویسی و نگارگری تاریخ ایران در خود جای داده است.
سفری به ١١٥سال پیش با بزرگترین واقف فرهنگی ایران
کتابخانه و موزه ملی ملک از سال ١٢٧٨ خورشیدی که نخستین اندیشه درباره گردآوری کتاب و تشکیل یک کتابخانه به ذهن حاجحسین آقا ملک راه یافت، تا امروز که ١١٥سال از آن روزگار میگذرد، دورههای مهمی از دگرگونیهای اساسی را از سرگذرانده است. بنیانگذار و واقف کتابخانه و موزه ملی ملک آنگونه که در گفتوگو با روزنامه اطلاعات در تاریخ ٣٠ اردیبهشت ١٣٤٥ روایت کرده است، برای نخستین بار در سال ١٢٧٨ از راه آشنایی با یک دیوان خطی شعر به اندیشه گردآوری کتاب افتاد.
«در سال ١٣١٧ هجری قمری [١٢٧٨ خورشیدی] که به اتفاق مرحوم پدرم حاجمحمدکاظم ملکالتجار برای دیدن املاک خراسان به مشهد رفتیم در بازگشت، در نیشابور نیرالدوله حاکم این شهر از ما که عده همراهانمان به ٤٠٠ نفر میرسید، استقبال باشکوه و پذیرایی ١٥ روزه کرد. من در نیشابور نسخهای از دیوان ابن یمین را پیدا کردم و در این ١٥ روز از روی آن نسخهای برای خود نوشتم. از آن پس این فکر در من قوت گرفت که یک کتابخانه بزرگ دایر کنم».
تشکیل کتابخانه اما بهزودی رنگ واقعیت نگرفت. نخستین اقدام ٦سال بعد صورت پذیرفت: «٦سال بعد، از طرف پدرم مامور خراسان شدم. در آنجا کتابخانه شیخعبدالحسین پسر شیخعبدالرحیم بروجردی را خریداری کردم. بعدا هم کتابهای میرزا ارسطو منشی کنسولگری روس را خریدم و کتابخانه خود را با این کتابها بهوجود آوردم پس از آن هر کجا میشنیدم که کتاب خطی هست به سراغش رفتم. در این راه شهرتی بهم زدم، بهطوریکه برای فروش کتاب قدیمی و خطی به من مراجعه میشد، هرکس هر چه کتاب داشت میخریدم».
کتابخانه مشهوری که حاجحسین آقا ملک ایجاد کرده بود تا پیش از درگذشت پدر در مشهد جای داشت: «در سال ١٣٣٦ قمری [١٢٩٧ خورشیدی] که پدرم درگذشت این خانه را که خود من در آنجا متولد شدهام به کتابخانه اختصاص دادم... کتابها را تا نخواندهام به کتابخانه تحویل ندادهام». کتابخانه ملی ملک که اکنون به پایتخت آمده، با حضور در بازار حلبیسازهای تهران، به دورهای تازه از زندگیاش وارد شده بود. این اما پایان اندیشه بزرگ حاجحسین آقا ملک و کتابخانه مشهورش نبود. او که با درگذشت پدر بازرگان و زمیندار، میراثدار ثروت بیکران او شده بود، به واسطه کتابخانه، به گسترهای تازه از فعالیت فرهنگی رویآورد؛ راهاندازی موزه: «انگیزه من از تأسیس موزه سکه، فرش، قلمدان، نقاشی و... که هنوز در دست تکمیل است این بود که بعضی از مراجعان به کتابخانه من محققان خارجی هستند. آنها سوال میکردند که سکههای قدیم ایران یا خطوط تاریخی و قلمدانها را که همگی نشانه تمدن کهن ما است کجا میتوانند تماشا کنند. من برای سهولت کار آنها و نیز استفاده ملت ایران دست به ایجاد این موزه زدهام». او که توانسته بود نخستین موزه خصوصی ایران را بنیاد گذارد، به روایت خودش، در سال ١٣١٤ کتابخانه و موزه ملی ملک را تأسیس و سازماندهی کرد.
سال ١٣١٦ خورشیدی؛ تقدیم گنجینه بر آستان قدس رضوی
اقدام مهم بعدی حاجحسین آقا ملک در سال ١٣١٦ صورت گرفت. او در این سال که با راه اندازی موزه ایران باستان از سوی دولت همزمان بود، خانه پدری را به همراه كليه اموال موجود در آن که کتابخانه و موزه ملی ملک را دربرمیگرفت، بر آستان قدس رضوي وقف كرد تا «شعبهاي از كتابخانه مقدسه رضويه باشد كه كافه و عامه افراد سكنه ايران بدون رعايت مليت حق استفاده داشته و هر يك از افراد در خور استعداد خود عندالحاجه» از آن بهره بگیرند. حاجحسین آقا ملک در سالهای بعد اموال و زمینهای فراوانی را بهویژه در خراسان بر آستان قدسرضوی وقف کرد تا بودجه کتابخانه و موزه از محل درآمدهای آنها تأمین شود؛ بدین ترتیب بنیاد این موقوفه را بر خودکفایی مالی گذاشت. او همچنین به موجب وقفنامه، تولیت موقوفات را تا زمان وفات به خود اختصاص داده و پس از آن به تولیت آستان قدس رضوی سپرده بود.
مهاجرت از بازار بینالحرمین به قلب فرهنگی- تاریخی پایتخت
حاج حسین آقا ملک ٣٥سال پس از وقف کتابخانه و موزه، در سال ١٣٥١ درگذشت و تولیت موقوفات بهویژه کتابخانه و موزه ملی ملک مستقیما در اختیار آستان قدس رضوی قرار گرفت. کتابخانه و موزه ملی ملک پس از درگذشت واقف، به فعالیت خود در همان مکان و گستره جغرافیایی در بازار تهران ادامه داد. در سالهای پس از انقلاب اسلامی ١٣٥٧، بافت جمعیتی، فرهنگی و اجتماعی بازار تهران به دگرگونیهایی اساسی دچار و بدین ترتیب تداوم حیات فرهنگی کتابخانه و موزه ملی در آن فضای جدید با تردیدهایی روبهرو شد. با دریافت همین مساله، آستان قدسرضوی، از وجود قطعه زمینی در محوطه تاریخی میدان مشق (باغ ملی کنونی) بهره جست که حاج حسین آقا ملک در زمان زندگی خویش با هدف گسترش کتابخانه و موزه در آنجا تدارک دیده و وقف کرده بود.
عملیات ساختمانی در سال ١٣٦٤ آغاز شد و ساختمان تازه با کاربری کتابخانه و موزه در هفت طبقه با بهرهگیری از معماری اسلامی در سال ١٣٧٥ گشایش یافت. کتابخانه و موزه ملی ملک بدین ترتیب ٢٤سال پس از درگذشت بنیانگذار و واقف، به ساختمان نو در محوطه میدان مشق منتقل شد. کتابخانه و موزه ملی ملک از آن روزگار تا امروز در این ساختمان زیبا که جلوههایی تحسینبرانگیز از معماری ایرانی- اسلامی را به نمایش گذاشته است، به مخاطبان کتابخانه و موزه خدمات فرهنگی ارایه میدهد.