یادداشت دریافتی- دکتر سعید صادقیه اهری؛ جناب اقای دکتر روحانی ریاست محترم جمهور
با سلام و تشکر از زحمت های شما برای توسعه وپیشرفت کشور عزیز ایران ، نکاتی را که به ذهن حقیر ،می توانند نهاد دانشگاه را در تسریع حرکت کشور به سوی توسعه فعال تر نمایند به استحضار می رسانم
دانشگاه های کشور با میزبانی میلیون ها دانشجو ، استاد و کارمند ، می توانند به فرایند توسعه کشور کمک شایسته ای رابنمایند.همانطور که می دانید نهاد دانشگاه صرفا یک نهاد اموزشی و پژوهشی خالی نیست و در درجه اول نهادی اجتماعی است وباید به وظایف اجتماعی خود در توسعه فرهنگی اجتماعی ، در کنار توسعه علمی کشور نیز عمل نماید.
بارها حضرتعالی از دانشگاهیان برای مشارکت در فرایند های مرتبط با توسعه مانند محیط زیست ، سلامت و اقتصاد دعوت نموده اید ولی در حال حاضر عموما دانشگاهیان خود را محدود به کار در محیط دانشگاه نموده اند و اقبالی نظام مند هم از سوی وزارتین علوم و بهداشت برای ترویج مشارکت دانشگاهیان در فرایند های خارج دانشگاهی مشاهده نمی شود.
تشویق ها و امتیازات صرفا به نشر مقالات علمی در مجلات علمی اختصاص داده شده است که عموما به جز نفع شخصی برای ارتقا مرتبه استاد ،احتمالا نفع ان چنانی برای توسعه کشور نداشته است .گواه این ادعا ناسازگاری تعداد مقالات رو به رشد کشور با جمعیت رو به رشد فقیر کشور است.
جامعه ایران امروز بیش از هرگونه تحقیق و پژوهش در حوزه های خاصی مانند نانو ، نیازمند تلاش نظام مند و علمی برای ترمیم و ارتقای سرمایه اجتماعی است و دانشگاهیان به گواه مطالعات متعدد در میان مردم از بالاترین اعتماد برخوردار هستند.
از این پتانسیل می توان برای ارتقای سرمایه اجتماعی و ارتقای دانش عمومی مردم بهره برد.
اولین گام برای این کار ایجاد کانال گفتگو بین مردم ودانشگاهیان است که امروزه تقریبا قطع می باشد.برای بهبود وضع موجود توصیه های موکد شما و وزارتین بهداشت و علوم برای نشر مطلب توسط دانشگاهیان در روزنامه ها و سایت های علمی معتبر می تواند جریان اطلاعاتی را بین دانشگاهیان و مردم فراهم نماید.
این به این معنی نیست که فردا برای چاپ مقاله در روزنامه امتیاز ارتقا مرتبه یا پژوهانه تخصیص داده شود، بلکه تشویق معنوی اساتید برای حضور در صحنه های گفتگو با مردم مانند مطبوعات است.به عنوان مثال وجود چنین گفتمانی می تواند به روشنگری بیشتر مردم برای تصمیم گیری درست تر، درصحنه های مهم تصمیم گیری جمعی مانند انتخابات های متعدد بیانجامد.
در این رابطه پیشنهادات زیر ارائه می گردد:
1- دانشگاه ها در مجلات علمی پژوهشی خود بخشی را برای انتشار مطالب برای مخاطب عمومی شهر و جامعه اختصاص دهند و به نوعی تعدادی از مجلات در پیشخوانروزنامه فروشی ها ارائه شود.
2-بخشی از سایت های الکترونیک دانشگاه برای انتشار نظرات دانشگاهیان در مورد مسائل روزمره جامعه اختصاص داده شود.
2- بخش روابط عمومی دانشگاه ها با استفاده از نظرات اساتید در مورد مسائل روز جامعه یک هفته نامه یا حداقل ماهنامه برای مخاطب عام غیر دانشگاهی منتشر نمایند.
تحقق پیشنهاد های سه گانه فوق ممکن است نیازمند زمان بندی و مطالعات امکان سنجی باشد ولی انچه مهم است وجود تلاشی نظام مند برای بهبود ارتباط بسیار محدود کنونی دانشگاهیان با مردم فهیم کشور است تا بتوانند از ارای جامعه دانشگاهی که بیشتر مورد وثوق انان هستند مطلع گردند.
*دانشیار گروه پزشکی اجتماعی دانشگاه علوم پزشکی اردبیل