کد خبر: ۲۲۳۹۷۰

دمکراسی واقعی و بازگشت دولت قبل!

محمد یزدی‌زاده

تاریخ انتشار: ۱۲:۴۸ - ۲۹ بهمن ۱۳۹۳
یادداشت زیر را آقای محمد یزدی‌زاده به پایگاه خبری فرارو ارسال نموده‌اند


باسمه تعالی


برگ زرین سی و ششمین سال انقلاب شکوه‌مند اسلامی ایران هم رقم خورد. امام خمینی (ره) در ترسیم آینده نظامِ برخاسته از انقلاب با لحنی قاطع و مثال زدنی بیان داشتند: «جمهوری اسلامی نه یک کلمه بیشتر و نه یک کلمه کمتر!»

یعنی جمهوریت بدون اسلام و یا اسلام بدون جمهوریت هردو برخلاف اهداف والای انقلاب و محکوم به شکست هستند. به سخن دیگر، جمهوریِ تنها، دور شدن از اهداف اسلامی انقلاب و اسلامِ بدون جمهوری هم دورشدن از اهداف دمکراتیک و غیردیکتاتوری را به دنبال خواهد داشت.

دمکراسی واقعی ابزاری دارد که یکی از مهم‌ترین آن‌ها برگزاری انتخابات منظم و سالم درعرصه‌های مختلف است، که در نظام جمهوری اسلامی به بهترین وجه و شاید کم نظیر‌ترین شکل و تقریبا سالی یک بار به وقوع پیوسته و بدین ترتیب آحاد مردم را در تصمیم گیری‌ها و مدیریت نظام سهیم نموده است. لکن برای استقراردمکراسی واقعی این به تنهایی کافی و وافی نیست.

یکی دیگر از ابزارهای مهم و حیاتی جهت برقراری دمکراسی واقعی مسئولیت پذیری (Accountability) مسئولین و حاکمان نظام و پاسخگویی (Responsibility) نسبت به همه اعمال و رفتار و برنامه‌ها و سیاست‌هایشان به ویژه در طرازهای عالیست.

این پاسخگویی نسبت به رفتار و اعمال همه منسوبین و منصوبین و وابستگان و زیرمجموعه‌ها هم خواهد بود.

البته ناگفته نماند که وجود احزاب واقعی و منسجم و مقتدر، موجب بارور‌تر و بالنده‌تر شدن این ابزار حیاتی است که شوربختانه پس از گذشت سی وشش سال هنوز نتوانسته‌ایم احزاب مسئول و پاسخگو به معنای واقعی کلمه داشته باشیم.

یکی از مصداق‌هایی که این روز‌ها برسر زبانهاست، موضوع شانه خالی کردن و عدم پاسخگویی رئیس جمهور سابق نسبت به فساد مالی معاون اول خود است. البته کسی که دولت خود را پاک‌ترین دولت تاریخ انقلاب نامیده بود که بیشتر به طنزی تلخ شباهت داشت؛ رئیس دولتی که در زمان زمامداری خود از هرگونه تعقیب قضایی فرد مذکور ممانعت کرده و کابینه خود را خط قرمز حکومتش نامیده بود؛ که این خود نیز فسادی دیگر را رقم می‌زد.

تبعات سیاسی و اجتماعی و اقتصادی رفتار‌ها و برنامه‌ها و سیاست‌های دولت‌های نهم و دهم را هم اگر بخواهیم مطرح کنیم، مثنوی هفتاد من کاغذ خواهد شد که دراین مجال نمی‌گنجد و خود فرصتی دیگر می‌طلبد؛ لکن تلخی ماجرا اینجاست که توگویی «نه خانی آمده و نه خانی رفته»!

نه کسی جوابگوی مشکلات بزرگ و بعضا عقب ماندگی‌های کشور در هشت سال دولت اصولگراست؛ و نه هیچ مرجع و ارگانی به دنبال یافتن مسببین آن همه بی‌تدبیری و سوء مدیریت و اختلاس و فساد و بسیاری دیگر از معضلات بوجود آمده است؛ و صد البته دلیلش کاملا واضح است وآن هم فقدان احزاب واقعی است که خواه ناخواه مسئولیت عواقب همه کار‌ها وبرنامه‌ها وسیاست‌هایشان را می‌پذیرفت.

زمانی ماجرا به طنزی بسیار تلخ و زننده بدل می‌شود، که رئیس پاک‌ترین دولت تاریخ که کارنامه‌اش برای همگان همچون روز روشن است، با ایجاد فضای مجازی و رسانه برای خود و سخنرانی در جاهای مختلف کشور به انتقاد از وضع موجود پرداخته و خود را منزه و مبرا از همه بدی‌ها بداند و چنان سخن بگوید که تو گویی آماده برگشتن به قدرت و شاید هم فرشته نجات کشور است!

سوال اساسی اینجاست؛ آیا دمکراسی واقعی این است که به کسی که چنان کارنامه و سابقه‌ای دارد، اجازه دهیم به راحتی لبخند ملیح ومعروف خود را به همگان نشان داده و گذشته و عملکرد خود را نادیده بگیرد و کسی نباشد که بپرسد مگر در هشت سال ریاست دولت چه کردی که امروز به آن افتخار می‌کنی و قصد داری با برگشتنت به افتخاراتت بیفزایی!

دریکی از کشورهای توسعه یافته غربی، چند سال پیش احزاب مخالف دولت (Opposition) متوجه شدند که زمانی که نخست وزیر حاضر که درگذشته وزیراقتصاد بوده، در حوزه مسئولیتش فساد مالی (Scandal) به میزان یک میلیون دلار رخ داده؛ که البته به جیب کسی هم نرفته و وی هم نقشی در این زمینه نداشته، بلکه برای تبلیغات خودمختاری یکی از بخش‌های کشور هزینه شده است. چه اتفاقی افتاد؟ نخست وزیر برای رای اعتماد مجدد به مجلس کشانده شد و درحالیکه دو سال از زمان نخست وزیری‌اش باقی مانده بود، عزل و انتخابات زود هنگام برگزار گردید. و هیچگاه هم نخست وزیر معزول به احترام ملتش درهیچ انتخاباتی شرکت نکرد.

دمکراسی واقعی زمانی استقرار می‌یابد، که همه ابزار و لوازم آن همزمان و هماهنگ و بی‌هیچ کم و کاستی به کار گرفته شود. دمکراسی واقعی آن نیست که منتقد منصف دلسوز نظام و انقلاب را کنارزده و میدان را از او سلب کنیم؛ و به کسانی که موجبات عقب ماندگی‌های کشور از آرمان‌های والای انقلاب اسلامی و امام خمینی (ره) و منویات رهبری انقلاب را فراهم نموده‌اند، میدان داده و راه‌های بازگشتشان به قدرت را باز بگذاریم؛ تا ساختار نحیف و نزار بنیان‌های اقتصادی و اجتماعی و سیاسی کشور هشت سال دیگر زیر ضربات و لطمات نا‌مهربانان روزگار قرار گیرد؛ چه اینکه نه مردم و نظام و انقلاب ما دیگر تحمل ادامه چنین حال وهوایی را دارد؛ و نه این رویکرد در قاموس دمکراسی واقعی که برخاسته از آرمان‌های اصیل و مقدس انقلاب اسلامی است، می‌گنجد و جایی دارد.


ناشناس
Iran (Islamic Republic of)
۱۲:۵۰ - ۱۳۹۳/۱۱/۲۹
اینجا ایران است!
انتشار یافته: ۱
ناشناس
Iran (Islamic Republic of)
۱۲:۵۰ - ۱۳۹۳/۱۱/۲۹
اینجا ایران است!
bato-adv