عوض مي شوم! در طي اين مدتي كه حقير يك مدرك دكتري دست و پا کردم و با نام "دکتر میم فه" به فرارو برگشتم واکنشهایی از خوانندگان دیدم که مسلمان نشوند کافر مبیناد! چپ و راست تهمت که این میم فه تقلبی است و ضعیف است و بی کفایت است و چندتا است دیگر!
در همین راستا یک فشاری در این مدت از طرف شما خوانندگان همیشه در صحنه به من آمد که اگر نصف همین فشار در دورهی اصلاحات از پایین وارد میشد آقای حجاریان و رفقای اصلاح طلبشان میتوانستند تا حد تغییر نظام در بالا چانهزنی بکنند! امان از دست مردمی که نمی دانند چی را کجا، چقدر، کی و از کدام جهت وارد بکنند! واقعا حالا می فهمم دکتر کردان از دست شما جماعت چی کشید!
به هر حال من دیگر طاقتش را ندارم. آقا من تسلیمم. دکتر میم فه مُرد! خوب شد؟ طنزها را هم مثل قدیم خودمانی مینویسم و خودم هم سعی میکنم شدیدا زیر دیپلم و خاکی باشم. چه می شود کرد؛ این چهار سال اثرش را بدجوری بر سلیقهی مردم گذاشته است!
یک خبر خوب؟! یک خبر خوب دارم؛ منتها معلوم نیست برای کیست. خودم یا شما یا دشمنان نظام یا دلسوزان نظام یا خود نظام! آن هم این است که قرار شده این ستون را از اول بهمن 87 روزانه بنویسم. احتمالا اولین ستون طنز روزانهی وبسایتهای داخل نظام بشود. طبع آدمیزاد این طوری است دیگر... هی دوست دارد رکورد بشکند و اولین باشد و اختراع کند و افتخار بیافریند. البته بعضی از افتخارآفرینیها بودار میشود؛ مثل خبر تولید گوشت از کاه و یونجه توسط دانشمندان جوان ایرانی که می توانید مشروح خبرش را
آنجا بخوانید اما تصورش را همینجا بکنید!
وارفتهام چو موم، مترسان ز آتشم هیچ فکرش را کردهاید طنزنویسی سیاسی در آیندهای نزدیک ممکن است چقدر سخت شود؟ ممکن است بپرسید مگر الان ساده است که قرار است بعدا سخت بشود؟ این نشان می دهد که شما دارید به جنبه ی داغ و درفشِ طنز سیاسی فکر می کنید که البته از این نظر حق با شماست! اما من دارم به جنبهی سوژهیابیاش فکر می کنم. فکرش را بکنید به جای جرج بوش که از هر انگشتش هنر میبارید (البته برای ما طنزنویسها) اوباما رفت به کاخ ریاست جمهوری که بعید نیست واقعا رییس جمهور معقولی باشد و نتیجهی انتخابات سال آینده در ایران را هم که کسی چه می داند!
این است که یک طنز نویس عاقل -البته اگر همچو چیزی وجود خارجی داشتهباشد!- باید این احتمال را بدهد که از سال آینده، بحران اقتصاد جهانی به عرصهی طنزنویسی هم برسد و از این رو بهتر است طنزها را به عرصههای غیر سیاسی کشاند.
از این رو، در همین روز منحوس (باز هم برای طنزنویسها) که اوباما به کاخ ریاست جمهوری میرود با نهایت تاثر اعلام می کنم که این ستون طنز کاملا سیاسی نخواهد بود! و اگر به طرفداران آقای خاتمی برنخورد می خواهم با بغضی فروخفته و چشمانی اشکبار بگویم "وارفتهام چو موم مترسان ز آتشم".
اوهو اوهو اوهو چیلیک چیلیک چیلیک... (توضیح: اوهو اوهو، صدای گریه و چیلیک چیلیک، صدای شاتر زدن عکاسان میباشد!)
یک مطلب دخترانهدر همان راستای فوق (فکرش را بکنید: هم راست است و هم فوق!) به بیان دایره المعارف دخترانه میپردازیم. قاعدتا حدس زدهاید که وجود چنین مطلبی در اینجا کاملا بیربط است و اینجای طنزهای من تا پیش از این سرقفلی کسانی چون آقای احمدینژاد، کردان، فاطمه رجبی، بذرپاش و به خصوص نوگل باغ آشنایی مهرداد بذرپاش است. اما از آنجایی که به احتمال قریب به یقین و به زودی با تغییر دولت باید از این سوژههای تاریخی طنز دل بکنیم، آن چیزی را که قرار است بعدا بکَنیم همین الان میکَنیم که بعدا زیاد دردمان نیاید. در عین حال رسالت تاریخی یک طنزپرداز پرداختن به سوژههای حساسیتزا و درست کردن درد سر برای خودش و همکارانش است. بنابراین به سراغ دخترخانمهای عزیز –به خصوص دم بختهایشان - میرویم که اگر مطلب خندهدار نبود لااقل برای آقا پسرها مفید باشد:
وقتی یک دختر خانم میگوید... | منظورش این است که... |
نمیخوام | میخوام |
یه لحظه صبر کن | اینقدر وایستا تا زیر پات علف سبز بشه |
خانوادهی من فرهنگی هستند و مسائل مالی زیاد برامون مهم نیست | وضع مالیمون خوب نیست. جهاز بی جهاز! |
ایییش | اوووف! |
بالاخره بی هیچی که نمیشه | بابات مایه تیله داره دیگه؟! اگه نیست وقت منو نگیر... |
نه دیرم نمیشه | تا بوق سگ می تونیم با هم توی پارک بشینیم! |
ما امروزی فکر میکنیم | دوستان زیاد هستند! |
نکن همچین | ادامه بده! |
بگم ها: ادامهی تحصیل واقعا برام مهمه | یه سال بعد از عروسی یه بچهی کاکل زری برات میارم قد گوساله! |
نه دیگه دیرم شده، پاپا نگران میشه | لامصب ساعت چار صبحه، بابام میکشه منو! |
نمیشه | میشه |
ژانگولرخب همانجور که می بینید برای جلب رضایت شما همه جور کاری از ما برمیآید. البته همه جور کاری که نه! بعضی کارهای کامران و هومنی دیگر از ما گذشته... منظورم کارهایی در همین حد است که دیدید. فوق فوق در حد پایین که مربوط است به حل بحران گازی اروپا بین روسیه و اوکراین :

پوتین: به فکر یک گازیام که اروپا رو گرم کنه...!