bato-adv
کد خبر: ۱۹۱۳۸۱

حجتی کرمانی: چرا مهدوی را آیت‌الله ننامیم؟

تاریخ انتشار: ۱۱:۲۱ - ۰۲ خرداد ۱۳۹۳
حجت‌الاسلام و المسلمین محمدجواد حجتی کرمانی در مراسم گرامیداشت دکتر احمدی مهدوی دامغانی گفت: چرا آدمی مانند دکتر احمدی مهدوی دامغانی که در دنیای غرب به معنای واقعی حجت اسلام و آیت الله است، نباید آیت الله نامیده شود؟ استاد مهدوی در زمینه آیت اللهی همه چیز دارد، فقط عمامه ندارد.

به گزارش خبرنگار مهر، مراسم رونمایی از کتاب «سایه سرو» و بزرگداشت مقام علمی دکتر احمد مهدوی دامغانی عصر دیروز پنجشنبه اول خرداد با حضور جمعی از مقامات فرهنگی و چهره های ادب و اندیشه کشور از جمله غلامعلی حداد عادل، سیدکمال خرازی، مهدی محقق، حسین انتظامی، مهدی فیروزان، حجت‌الاسلام و المسلمین سیدمحمد موسوی بجنوردی، محمدرضا شفیعی کدکنی، بهاالدین خرمشاهی و سیدعلی موسوی گرمارودی در موسسه فرهنگی شهر کتاب برگزار شد.

حجت‌الاسلام و المسلمین سیدمحمد موسوی بجنوردی در این مراسم گفت: دکتر احمدی مهدوی دامغانی، فرزند دانشمند معظم و ادیب توانا آشیخ کاظم دامغانی است. به نظرم پدر دکتر مهدوی بسیار مظلوم مانده است. بنابراین قصد دارم درباره ایشان حرف بزنم. حوزه علمیه مشهد از تقریبا 100 سال پیش تا امروز، جمعی از بزرگترین فلاسفه اسلامی را تربیت کرده است. پدرم هنگام تعریف کردن ماجراهای حوزه مشهد، از ملک‌الشعرای بهار و ایرج میرزا می‌گفت. از بعضی از شعرهای ایرج میرزا که بگذریم، نباید او را دست کم بگیریم. او در روانی و سرعت در شعر، یکی از شاعران بزرگ است.

وی افزود: پدرم تعریف می کرد یک بار که ایرج میرزا از مسیر بازار سرشور تا مدرسه نواب گذر می‌کرد، تصویر زنی را روی دیوار کشیده بودند و مردم داد و فریاد به راه انداخته بودند. ایرج میرزا بعد از دیدن ماجرا در مسیری که از بازار تا مدرسه طی می کرد، قصیده ای را سرود که هنگام رسیدن آن را برای پدر خواند. پدرم وقتی مطلب یا شعری را یک بار برایش می خواندند، حفظ می کرد و بعد از حفظ کردن، شعر را برای من خواند. من هم برای اینکه فضای جلسه تغییر کند، آن را شعر را برای شما می خوانم. ایرج از شاگردان ادیب نیشابوری اول بود. آشیخ کاظم هم از شاگردان ادیب نیشابوری اول بود. خلاصه مطلب اینکه بزرگان زیادی در حوزه و مدرسه مشهد بودند و اکثر کسانی که امروز در کشور مرجع تقلید هستند یا در شرف مرجعیت هستند، از شاگردان آشیخ کاظم دامغانی هستند.

این محقق در ادامه گفت: فرزند ارشد آشیخ کاظم در ادبیات عرب نابغه بود و در این زمینه اجتهاد می کرد. حتی می توان گفت از ادیب نیشابوری دوم چیزی کم نداشت. در مجموع، حوزه علمیه خراسان تعداد زیادی از افراد ارزشمند را تربیت کرد و از این نظر بر حوزه قم، متقدم بود. خراسان مرکز ادبیات، فقه و اصول بود. ما قم را روی سرمان می گذاریم و بعد از نجف، اعلی علیین حوزه جهان تشیع است ولی نباید خراسان را فراموش کنیم. شما از آشیخ کاظم دامغانی اطلاعات زیادی ندارید ولی ایشان از ادبا و فقهای بزرگ بود. حالا نقل فرزندانش: دکتر احمد، آشیخ محمدرضای مهدوی دامغانی که مجتهد است، محمود و حسین که اینجا حضور دارد. هر کدام از این افراد یک رکن از ارکان علمی کشور هستند. حالا کمی درباره دکتر احمد صحبت کنم.

موسوی بجنوردی گفت: ایشان به حق در فقه و اصول مجتهد است و هم در ادبیات و فلسفه هم تا حدودی. اما در ادبیات به معنای واقعی مجتهد است. یعنی در ادبیات عرب اجتهاد می کرد و می کند. من، ادیب نیشابوری دوم را درک نکردم ولی می گویند که دکتر احمد در حوزه ادبیات عرب از او بهتر است. ایشان در دانشگاه هاروارد، بسیار منشا اثر است و با دایره المعارف بزرگ اسلامی نیز در ارتباط است. باید همه دعا کنیم تا خدا طول عمرش بدهد و بیت مهدوی دامغانی همیشه فروزان باشد.

سخنران بعدی این مراسم حجت السلام محمدجواد حجتی کرمانی بود که گفت: یک عالم پزشک با علم پزشکی خود، بشریت را نگه می دارد و سلامت انسان را حفظ می کند. آن هایی هم که این علم را ندارند، به وسیله اش نگهداری می شوند. تمام کسانی که دارای علم مهندسی هستند، با معماری خود بشریت را از گزند آب و آفتاب و طبیعت نجات می دهند. ما هم که علم آنها را نداریم، به وسیله علم شان حفظ و نگهداری می شویم. سایر علوم همین وضعیت را دارند تا به علم الادیان می رسیم. کسانی که دارای علم دین هستند، هم خودشان را حفظ می کنند، هم دیگران را. منتهی این حفظ، حفظ و نگهداری معنوی است.

مولف کتاب «جلوه مسیح» افزود: بشریت مقصدی بالاتر از زندگی مادی دارد. انبیا و عالمان هم انسان را به خلیفه اللهی بودن و ارزش معنوی اش دعوت می کنند. استاد دامغانی، بقیه السلف ادبیات گذشته است و کسی را مثل او نمی شناسم که تا این اندازه نسبت به ادبیات گذشتگان وفادار باشد. مخاطب وقتی مقاله ای از استاد را می خواند، محظوظ می شود و به استاد آفرین می گوید.

وی در بخش پایانی سخنانش گفت: بسیاری از آیت‌الله های ما، بعد از لفظ آیت الله، عنوان دکتر دارند. حالا چرا آدمی مانند دکتر احمدی مهدوی دامغانی که در دنیای غرب به معنای واقعی حجت اسلام و آیت الله است، نباید آیت الله نامیده شود؟ این چه نوع انحصارطلبی است که ما آخوندها داریم که عنوان آیت الله را فقط برای خودمان می خواهیم؟ من می خواهم گلایه کنم. استاد مهدوی در زمینه آیت اللهی همه چیز دارد، فقط عمامه ندارد. پیشنهاد می کنم این مساله را به ایشان بگوییم. البته شاید از بس که ما گل کاشته ایم، آقایان دوست ندارند که به آن ها عنوان آیت الله اطلاق شود.
bato-adv
مجله خواندنی ها
bato-adv
bato-adv
bato-adv
bato-adv