احسان پیربرناش در روزنامه قانون نوشت:
چند وقتی است چند سایت زوم
کردهاند روی روزنامه قانون و اصرار دارند بچههای طنزنویس روزنامه قانون
بیادب هستند. البته بیشتر روی سخنشان با احسان پیربرناش، دبیر صفحه
طنزانه است. ما به عنوان برادر کوچک دبیر صفحه میتوانیم شهادت دهیم که حرف
دوستان زنجیرهای درست است و این احسان چقدر بیادب است. متاسفانه وزارت
ارشاد دست و بال ما را بسته است و نمیتوانیم کوچکترین مثالی بزنیم اما شما
به ما اطمینان کنید و بدانید این بشر واقعا بیادب است.
یکی از همین سایتهایی که اصرار دارد احسان پیربرناش بیادب و بینزاکت
است، روز گذشته یک یادداشت منتشر کرده بود در خصوص حجاب که بخشی از آن به
این صورت بود: «زمانی که روسری اقتصاد کمی کنار رفت و مانتوی سیاست کمی تنگ
و کوتاه شد و نظام اداری چکمه پوشید و سیستم قضایی گردن و بازویش را برهنه
کرد، به طور طبیعی این واقعیتهای تلخ در تصویر زنان کوچه و خیابان خودشان
را نشان میدهند. قضیه همین قدر ساده است. باور کنید.» فکر جوان مردم را
نمیکنند با این یادداشت نوشتنشان. نمیگویند پسر مجرد میآید توی سایت.
یعنی چی روسریاش رفت کنار، مانتوش تنگ شد، روی ساپورتش چکمه پوشیده بود و
گردن و بازویش برهنه بود؟ خدا را شکر مطلبشان کوتاه بود وگرنه معلوم نبود
به کجاها میرسیدند.
یادداشت روز بعد این سایت به این صورت خواهد بود: «وقتی وزارت بهداشت شب
دیر به خانه میرود و کنار تختی که مدیریت شهری رویش خواب است میایستد،
چشمش به مدیریت شهری است اما حواسش پیش سیاست خارجی. یا زمانی که ورزش
لباسش به اندازه شورت ورزشی کوتاه است و فناوری هستهای ابروهایش را هشتی
برمیدارد. وقتی روابط بینالملل شینیون موهایش را اینقدر بلند میکند که
گویی کیلیپس سرش گذاشته. هنگامی که صداوسیما با آن قیافه هم آرایش میکند
چرا مردم کوچه و خیابان نکنند؟ وقتی ناخنهای وزارت اطلاعات مانیکور شده و
بر بازوی برهنه سیستم قضایی چنگ انداخت، دیگر چه سود؟ آیا بدحجابی مردم به
خاطر لِگ پوشیدن تامین اجتماعی نیست؟ قضیه همینقدر ناموسی و هیجان انگیز
است!»
این هست معنی طنز که بدی ها رو برای اصلاح آن نشان میده؟ شما که بدتر کردی!