عضو شوراي مرکزي حزب مؤتلفه اسلامي در نامهاي سرگشاده خطاب به دبير مجمع تشخيص مصلحت نظام مطالبي را در خصوص بحث دولت وحدت ملي عنوان کرد.
حبيب الله عسگر اولادي در نامه سرگشاده خود به محسن رضايي مطالبي را بيان کرده است که متن کامل آن در زير ميآيد:
برادر ارجمند جناب آقاي محسن رضايي(دامت افاضاته)
سلام عليکم
نامه سرگشاده جنابعالي را از طريق سايتهاي خبري و رسانهها ملاحظه کردم. ضمن تشکر از دلسوزي جنابعالي نکاتي را از باب آنچه حضرتعالي «قضاوت عجولانه» در خصوص دولت وحدت ملي يا دولت ائتلافي ناميديد، تقديم ميدارم.
نظريهپردازي در مورد نوع مدل رقابت و رفاقت سياسي در جمهوري اسلامي چه در عرصه ملي و چه در عرصه جناحي امري ميمون و مبارک است. اگر اين نظريهپردازي معطوف به کارآمدي نظام و رعايت حقوق سياسي ملت باشد بايد به ديد خريداري به آن نگاه کرد و اعتنايي جدي به آن نمود.
اينکه «دولت ائتلافي کارآمد و متعهد» با «دولت وحدت ملي» چه تفاوتهايي دارند و جنابعالي مرزهاي اين دو دولت را چگونه توصيف مينماييد مهم است. همان طور که در نامه خود تصريح فرموديد: «کشور درشرايطي نيست که دولت وحدت ملي پيگيري شود» لذا جنابعالي با بنده و آقايان باهنر و حبيبي در نفي آن در شرايط کنوني هم عقيدهايد. لذا به نظر ميرسد «قضاوت عجولانهاي» در نفي آن صورت نگرفته است. ما اکنون در شرايط عادي بسر ميبريم، بحراني در کار نيست تا نياز به تشکيل دولت وحدت ملي باشد.
اگر نمودار رقابت در انتخابات رياست جمهوري را طي سه دهه گذشته درست ترسيم کنيم ميبينيم که بعد از انتخابات دوره اول رياست جمهوري از يک رقابت يک ضلعي به دوضلعي و از آنجا به يک رقابت چند ضلعي رهنمون شديم. انتخابات دور نهم رقابتيترين انتخابات بود که به شکل چند ضلعي برگزار شد. مردم نيز در يک مشارکت وسيع نهايتاً رأي خود را در مورد يکي از نامزدهاي مطرح اعلام کردند.
سخن از «وحدت» و «ائتلاف» در خصوص نوع چينش اعضاي هيأت دولت بعد از انتخابات، به نظر ميرسد ناديده گرفتن حقوق سياسي فردي است که انتخاب شده و مورد اعتماد مردم قرار گرفته است.
همچنين سخن از «وحدت» و «ائتلاف» چه درون جناح و چه بيرون از آن قبل از برگزاري انتخابات نيز اگر مقدور يا مطلوب بود حتماً به نتيجه ميرسيد و نيازي به بگو مگوهاي سياسي و چالشهاي برنامهاي يا غير برنامهاي نبود، خرد جمعي در درون جناح يا بيرون جناح به يک فرد ميرسيد و انتخابات تقريباً به صورت رفراندوم برگزار ميشد.
به نظر ميرسد وقتي انتخابات رياست جمهوري در يک فرد يا دو فرد متعين نيست انتخابات به طور طبيعي از حالت يک ضلعي و دو ضلعي خارج ميشود و لذا ناظر يک انتخابات پرشور چند ضلعي با حضور علائق و سلايق گوناگوني که هر کدام دغدغه کارآمدي نظام و پيشرفت کشور را دارند، خواهيم بود.
درچنين شرايطي عقلانيت سياسي حکم ميکند به منتخب مردم احترام بگذاريم و رقابتها را در درون جناح و برون جناح پايان يافته تلقي کنيم و دوره رفاقت و همکاري را آغاز کنيم، نه اينکه با رويکرد سهمخواهي خود را آماده حضوري مجدد در ميدان قدرت نمائيم.
البته اگر رئيس دولت براساس يک عقلانيت سياسي وسعه صدر و بلند نظري همان رقبا را دعوت به همکاري کرد امري مطلوب است. اما اگر نکرد نميتوانيم او را متهم به برهم زدن «وحدت ملي» يا «ائتلاف ملي و جناحي» کنيم.
همچنين اگر او دعوت به همکاري کرد نبايد به گونهاي برخورد شود که يک دولت با چند رئيسجمهور داشته باشيم، قطعاً با چنين رويکردي نه تنها وحدت و ائتلافي صورت نميگيرد بلکه برعکس شاهد ناکارآمدي هم خواهيم بود.
ما دولت نهم را خالي از اشکال و انتقاد نميدانيم ما رئيس محترم دولت نهم را معصوم نميدانيم. اما شهادت ميدهيم او در شکلگيري کابينه خود به اندازه فهمي که از وحدت ملي و ائتلاف داشت از همه نيروها استفاده کرد. اما بعضي از نيروهايي که به کار گرفته شدند آزمون خوبي در همگرايي و همکاري با رئيس جمهور از خود نشان ندادند، هر چند ممکن است رئيس جمهور نيز در مديريت و همکاري با آنها خطاهايي داشته باشد، اکنون در درون کابينه نهم و نيز در بدنه اجرايي دولت کساني حضور دارند که صددرصد با رئيس جمهور همراه نيستند و اين حکايت از سعه نظر رئيس جمهور در بکارگيري نيروها دارد.
به نظر ميرسد نقد تلويحي جنابعالي به رئيس جمهور در خصوص «عدم جمع گرايي»، «خودمحوري»، «تکروي»، «عدم استفاده از همه ظرفيتها و نخبگان» خالي از اشکال نباشد. آنچه به بنده و آقايان باهنر و حبيبي نسبت داده شده بود اين بود که؛ [ما معتقديم «کشور نه با اين رئيس جمهور و سياستهاي آن قابل اداره کردن است و نه احمدي نژاد قابل اصلاح !» و با همين اعتقاد به روحانيت مبارز رفتيم براي شکل گيري دولت وحدت ملي!
خوب اين گزاره صددرصد خلاف واقع و يک جفا به ما و رئيس جمهور منتخب مردم است. ما به طور جد اعتقاد داريم خدمات و کارآمدي دولت اگر از دولتهاي پيشين بيشتر نباشد قطعاً کمتر نيست.
ما معتقديم دولت اکنون گفتمان امام و انقلاب را مديريت ميکند و رئيس دولت از اينکه از ارزشهاي انقلاب و امام دفاع کند جدي است و خجالت نميکشد.
ما معتقديم دولت کنوني در خدمت به مردم رکوردهاي جديدي را بويژه در حوزه پيشرفت علمي و اقتصادي به جاي گذاشته که بيسابقه است، لذا ناديده گرفتن خدمات دولت نوعي جفا به انقلاب و مردم است.
صورت مسئله رقابت در انتخابات رياست جمهوري دهم بايد مورد بازخواني دقيق قرار گيرد به نظر ميرسد با صورت مسئله رقابت در انتخابات رياست جمهوري نهم در درون اصولگرايان و بيرون اصولگرايان متفاوت است.
برخي با القاء اين مطلب که دولت نهم هيچ دستاوردي نداشته است با سياه پردازي در صدد اثبات عدم کارآمدي اصولگرايان در مديريت قوه مجريه هستند تا در داخل اين شکاف، تنور انتخابات را گرم کنند و نان رأي خود را بپزند.
آنها با تئوري دل فريب «دولت وحدت ملي» يا «دولت اسلامي کارآمد و متعهد» به ميدان آمدند و با سربازگيري از خوديها در صدد بازسازي آرايي هستند که در چند انتخابات آن را از دست دادند.
هيچ عقل سليمي با وحدت ملي وائتلاف و کارآمدي و تعهد مخالف نيست اما بايد ديد جغرافياي طرح اين بحث چيست و زير عناوين زيبايي اين چنين، چه اتفاقي ميافتد.
کساني که اين تئوري پردازيها را باب کردهاند، «ائتلاف» و «وحدت» سهم همه را در قدرت ميبينند الا سهم دکتر محمود احمدي نژاد و آراء ميليوني که مردم به او دادهاند! احمدي نژاد اکنون به عنوان يک رجل سياسي و مذهبي در سپهر سياست انقلاب و ايران يک واقعيت انکار ناپذير است آيا به عقيده شما اين جفا به مردم نيست با طرح دولت ائتلافي و يا وحدت ملي حضور او را در صحنه تخفيف دهند يا به کلي حذف کنند. به نظر ميرسد ما دولت وحدت ملي را بايد در سر انگشت هدايت رأي مردم جستجو کنيم و دولت ائتلافي کارآمد و متعهد را در همکاري و همياري با رئيس جمهور منتخب و تدبير صحيح امور ببينيم.
لذا بايد تن به يک رقابت اخلاقي و جدي و در عين حال چند ضلعي داد تا مردم با آراء خود در توليد و توزيع قدرت نقش اول را ايفا کنند. اين نقش را نميتوان از مردم گرفت و به تکنوکراتها و بروکراتها و نخبگاني سپرد که هر کدام بر حسب منافع خود در يک يا چند ستاد انتخاباتي سازماندهي شدهاند.
از خداوند متعال براي جنابعالي توفيق خدمت به اسلام و مسلمين آرزومندم و براي خودم و دوستانم در حزب مؤتلفه اسلامي و جبهه پيروان خط امام و رهبري توفيق عمل به وظيفه مسئلت دارم.