اتهام رانندگي بد، اتهام هميشگي و همواره به خانمهاست. در شلوغي خيابان، ترافيکهاي سنگين، کوچهها و اتوبانها، معمولا مردهاي رانندهاي هستند که به رانندگي خودرو روبهرويي اعتراض کنند و اگر مشکل یا تصادفي پيش بيايد اولين جملهای را که به زبان میآورند؛ «رانندهاش زن است». حالا حتي ممکن است اين راننده زن نباشد، اما اولين حدس، حدس جنسيتي است و باور دارند، زنها رانندگان خوبي نيستند و بهتر است فرمان در دست نگيرند.
بدتر از اين ماجرا، دقيقا لحظاتي است که تصادفي اتفاق ميافتد و اگر راننده يکي از خودروها زن باشد، نگاه عابران و راننده خودرو ديگر، اين است که «مقصري». حالا بايد پليس بيايد تا ثابت کند مقصر واقعي کيست و تا زمان رسيدن پليس، فقط به دليل يک اتهام قديمي و نامعلوم، زنان راننده مقصرند. از نظر تحقيقات و کارشناسيها، رانندگان، به ۲ گروه زنان و مردان تقسيم نميشوند و همين است که معلوم نيست، اين انگ و باور قديمي، چقدر درست است، اما بر اساس نظر کارشناسان حوزه اجتماعي و محققاني که درباره اين کليشه قديمي پژوهش کردهاند، اين اتهام، يکي از نامربوطترين اشتباهات دنياي مردانه است كه دکتر فربد فدايي، روانپزشک درباره آن توضيح ميدهد.
روی نگاههای سنتی خط قرمز بکشیم
هيچکس نميتواند به اين کليشه و اتهام بياساس مطمئن باشد و اين نظريه کاملا اشتباه است. براي اينکه قبول کنيم خانمها رانندگان بدي هستند، بايد ۳ مورد را در نظر بگيريم؛ آگاهي از قوانين و مقررات رانندگي، مهارت و تجربه فني، واکنش جامعه و مسائل محيطي. اگر قبول کنيم تمام رانندگان ايراني از واحد آموزش و سنجش يکساني عبور ميکنند و همه قوانين و مقررات رانندگي را در کلاسهاي آييننامه آموزش ديدهاند و مهارت و تجربه فني را در کلاسهاي عملي رانندگي گذراندهاند، ديگر نميتوانيم بگوييم در اين دو مورد، آموزش خانمها ناقص و اشتباه بود.
اما درباره مورد سوم که واکنش جامعه و مسائل محيطي است، خانمهاي راننده اوضاع متفاوتي با آقايان دارند و برخلاف تمام آن تفکرات کليشهاي و سنتي، خانمها در اين مقوله سوم، نهتنها مشکلي ندارند که از آقايان بهتر هم هستند. واقعيت اين است که زنان در رعايت قوانين راهنمايي و رانندگي، محتاطترند و باتوجه به تعداد رانندگان زن ايراني، اگر نسبت مرد و زن با يکديگر تراز شود، در آمارها، جرایم و تخلفات زنان، از مردان کمتر است. به همين دليل نهتنها ميتوانيم روي آن کليشه و نگاه سنتي يک خط قرمز پررنگ بکشيم بلکه حتي ميتوانيم بگوييم رانندگي خانمها مطمئنتر و بيخطرتر از آقايان است.
افسانهای دیرینه
مساله نارسايي زنان در رانندگي، افسانهاي است که توسط برخي مردان مطرح شده تا احساس شرم آنها از اينکه زنان محتاطتر رانندگي ميکنند، پوشيده شود. احتياط زنان در رانندگي باعث شده جرایم آنها کمتر شود و آنها خوب ميدانند دير رسيدن، بهتر از هرگز نرسيدن است. اتفاقي که در خيلي از مردان، چندان مورد توجه قرار نميگيرد. با اينکه دهها سال از رانندگي خانمها ميگذرد، اما هنوز هم مردان اين موضوع را يک موضوع تازه تلقي ميکنند و انگار از اينکه به زنان اجازه ورود به قلمروشان داده شده، ناراحت هستند. به همين دليل زنان را در رانندگي مسخره ميکنند و از اينکه هيچوقت زني را در جادهها و اتوبانها نميبينند که با سرعت غيرمجاز رانندگي کند يا حرکات نمايشي انجام دهد و... به اين نتيجه ميرسند که زنان رانندگان خوبي نيستند.
نقصی که ناشی از جامعه است
گاهي ممکن است احتياط بيش از اندازه زنان در رانندگي، باعث خطراتي شود و يک ترمز نابهنگام از سراحتياط، کار دست خودروهايي بدهد که رانندگاني سهلانگار و بياحتياط به قوانين دارند. از نظر اجتماعي معمولا يکي از دلايلي که زنان بيش از اندازه در رانندگي احتياط ميکنند، اين است که باتوجه به شرايط اقتصادي خودرو متعلق به خانم راننده نيست و به همين دليل، ميزان احتياطي که به خرج ميدهد هم بيشتر ميشود.
اين نقص کار زنان نيست؛ نقص شرايط اجتماعي است که استقلال مالي زنان را کمتر از مردان ميکند و همين باعث ميشود واکنشهاي زنان در محيط اجتماعي غلطانداز شود. براي تغيير اين نگاه و اشتباه، بايد کليشهها را تغيير داد. از يک طرف خانمها نبايد اجازه دهند اين نگاه اجتماعي غلط، در زندگي آنها تاثير بگذارد و بهعنوان جامعهاي که تحت اين نگرش اشتباه قرار گرفتهاند، خودشان هم تحت تاثير قرار بگيرند و باور کنند رانندگي کاري مردانه است. از طرف ديگر آقايان بايد بدانند و باور کنند خداوند زن و مرد را يکسان، انسان، آفريده است و هيچ مردي بر هيچ زني برتري ندارد.
منبع: شهروند