35سال پیش یکی از روزنامهنگاران اصفهانی قبل از مرگ وصیت کرد تا در حیاط
منزل خانهاش به خاک سپرده شود؛ منزلی که بهعنوان اولین خانه موزه ایران
برای انجام فعالیتهای فرهنگی، هنری و روزنامهنگاری توسط مالکش «امیرقلی
امینی» وقف شد. تا پس از 30سال فعالیت روزنامهنگاری چراغ خانهاش همچنان
برای روزنامهنگاران اصفهانی روشن باشد.
خانهای زیبا به سبک معماری سنتی
که در سال 1319 توسط هنرمندان اصفهانی ساخته شد و سالها ایوان و حیاطش با
سروهای سر به فلککشیده پاتوق روزنامهنگارانی بود که ساعتها در مهتابی
خانه مینشستند از زمین و زمان با هم صحبت میکردند؛ روزنامهنگارانی که
خاطرات سالهای جوانی خود را در لابهلای کاشیها و نقاشیهای دیوارهای
حیاط و سقف بنیاد امیرقلی امینی به امانت گذاشتهاند. اما این روزها ساکنان
جدید وقتی هنگام ورود به حیاط از کنار قبر صاحب خانه عبور میکنند،
آدمهای غریبهای هستند که بنیاد امیرقلی امینی برای آنها شاید تنها یک
خانه فرسوده قدیمی است که بهتر است شهرداری آن را مانند دهها خانه تاریخی
دیگر خراب کند و بهجای آن پاساژ و آپارتمان بسازد.
آذر 1378 گروهی از روزنامهنگاران و نویسندگان اصفهانی بهمنظور پیگیری
مطالبات خبرنگاران و روزنامهنگاران انجمن صنفی روزنامهنگاران استان را
تاسیس کردند؛ انجمنی که با وجود صاحب خانهبودن چندسالی است خانه به دوش
شده است و گویا هیچکس نیست که مطالبات آنها را پیگیری کند.
فضلالله
صلواتی یکی از قدیمیترین روزنامهنگاران و نویسندگان اصفهانی که از
سالهای 1335-1334 همکاریاش را با مرحوم امیرقلی امینی و نوشتن مقالات
انتقادی در روزنامه اخگر آغاز کرده است، درخصوص انجمن میگوید: «با توجه به
وصیت مرحوم امینی منزل ایشان با اسباب و وسایل برای تبدیلشدن به بنیاد
فرهنگی وقف شد. پس از تاسیس انجمن صنفی روزنامهنگاران با توجه به وقفنامه
با همکاری مجید زهتاب مدیرکل فرهنگ و ارشاد اسلامی وقت دفتر انجمن در بنیاد
فرهنگی امیرقلی امینی مستقر شد.»
تا قبل از انتخاب آقای سقاییاننژاد بهعنوان شهردار اصفهان فعالیت انجمن
طبق روال عادی انجام میشد اما پس از مدیریت ایشان بر شهرداری اصفهان انجمن
برای فعالیت با محدودیتهای بسیاری روبهرو شد. صلواتی درخصوص
کارشکنیهای شهرداری میگوید: «بخشی از فضای بنیاد امیرقلی امینی برای
انجام فعالیتهای پژوهشی در اختیار اداره فرهنگ و ارشاد و بخشی در اختیار
انجمن بود اما با تغییر مدیریت شهرداری برخلاف وقفنامه گروههای دیگری در
بنیاد مستقر شدند؛ گروههایی که فعالیتهای آنها بیشتر جنبه سیاسی داشت تا
فرهنگی.
صلواتی معتقد است: نیروهای امنیتی نیز با شهرداری در ایجاد محدودیتها
همکاری داشتند. با ورود این گروهها محدودیتها برای انجمن بیشتر شد تا
جایی که شهرداری با این عنوان که قصد بازسازی و مرمت بنیاد را دارد از ورود
اعضا و هیاتمدیره انجمن به داخل بنیاد ممانعت کرد و عملا اکنون حدود
سهسال است که دفتر انجمن توسط شهرداری اصفهان تعطیل شده است.
صلواتی میگوید: شهرداری طی دولت نهم و دهم با ایجاد محدودیتهای مختلف
در واقع انجمن صنفی روزنامهنگاران اصفهان را به قول مولوی به «شیر بییال و
دم و اشکمی تبدیل کرده است که عملا قادر به انجام هیچ کاری نیست» و دلیل
این اتفاق نبود مدیریت قوی و مقتدر در اداره کل فرهنگ و ارشاد اسلامی است
زیرا مدیران ارشاد در زمان دولت احمدینژاد با این توضیح که نمیتوانند
هزینه بازسازی بنیاد را تامین کنند، عملا همه اختیارات را به شهرداری
واگذار کردند.
علی راعی رییس انجمن صنفی روزنامهنگاران استان اصفهان نیز با بیان اینکه
اقدام شهرداری درخصوص تعطیلی دفتر انجمن با توجه به نیت واقف برای استفاده
فرهنگی و مطبوعاتی از منزل خلاف شرع، قانون و عرف است، میگوید: در حالی
شاهد این رفتار شهرداری اصفهان هستیم که مدیریت شهری طی سالهای گذشته تلاش
کرده وجه فرهنگی قابل قبولی از خود نمایش دهد. اما اقدام شهرداری در تخلیه
دفتر انجمن و ممانعت از ورود اعضا به داخل بنیاد بهخوبی بیانگر تفکر
جناحی و نگاه سیاسی شهرداری اصفهان به فعالیتهای صنفی است.
راعی با اشاره به اینکه شهرداری در برخورد با تشکلهای صنفی نگاه کاملا
سیاسی و حزبی دارد، میگوید: حدود سهسال قبل گروهی تحت عنوان انجمن نخبگان
استان زیر نظر استانداری شروع به فعالیت کردند اما گویا به دلایلی بین این
انجمن و استاندار وقت آقای علیرضا ذاکراصفهانی اختلافنظرهایی پیش آمد،
در این زمان با توجه به اختلافهایی که بین شهرداری و استانداری اصفهان
وجود داشت، شهرداری از این انجمن حمایت و بر خلاف وقفنامه بنیاد امیرقلی
امینی بخشی از بنیاد را برای فعالیت در اختیار انجمن نخبگان قرار داد در
واقع با ورود انجمن نخبگان شخص شهردار تصمیم خود برای تعطیلی انجمن صنفی
روزنامهنگاران را عملا اجرا کرد.
راعی در پاسخ به این پرسش که اقدام انجمن
برای بازگشت به بنیاد امیرقلی امینی چیست، میگوید: طی دوسال گذشته بارها
در جلسات حضوری یا از طریق نامهنگاری با معاون هماهنگی امور مناطق و
سازمانهای شهرداری اصفهان پیگیر موضوع شدیم اما تاکنون هیچ پاسخی از سوی
شهرداری دریافت نکردهایم.
راعی میگوید: در حالی مرمت و بازسازی بنیاد امیرقلی امینی توسط شهرداری
حدود سهسال است به طول کشیده که سالانه بودجه شهرداری اصفهان حدود
یکهزارو400میلیاردتومان است؛ بودجههایی که از جمع کل بودجههای
دستگاههای اجرایی استان بیشتر است و97درصد آن توسط شهروندان پرداخت
میشود. اما همه شهروندان اصفهانی حق استفاده از این بودجه را ندارند.
صلواتی میگوید: هرچند با وجود همه کارشکنیهای شهرداری چراغ انجمن صنفی
روزنامهنگاران استان اصفهان هنوز روشن است، اما مانند این است که این چراغ
در نور روز روشن باشد. با وضعیت موجود هرچند جلسات انجمن بهطور منظم
ماهانه در دفاتر روزنامههای استان برگزار میشود، اما این نور نمیتواند
روشنگر و هدایتکننده باشد.
مگر اینکه شعار اعتدالی که آقای روحانی عنوان کردند، در استان اصفهان هم
شنیده شود و مسوولان با یک چشم به همه نگاه کنند و بپذیرند که همه ما
فرزندان حکومت و ملت هستیم.
وقتی پیگیریها برای شنیدن نظرات شهرداری اصفهان بدون نتیجه ماند و رییس
انجمن طی تماس تلفنی عنوان کرد که شهرداری خواسته تا انجمن صنفی
روزنامهنگاران درخصوص وضعیت بنیاد امیرقلی امینی که خانه قانونی انجمن است
اظهارنظر نکند، یادداشت باستانیپاریزی درخصوص مرحوم امینی را که سالها
قبل در یکی از نشریههای انجمن منتشر شده بود در ذهن مرور شد: «چنانکه
میدانیم روزنامه اخگر از کودتای 1299 شمسی به مدیریت وزیرزاده شروع و تا
سال 1307شمسی بهصورت کجدارومریز منتشر میشد و از این سال به بعد مرحوم
امینی آن را منتشر کرد که تا سال 1322 شمسی که قوامالسلطنه همه روزنامه را
تعطیل و درواقع یک کودتای کاغذی کرد، این روزنامه هم تعطیل شد.» و امروز
پس از 72سال که از تعطیلی اخگر میگذرد، شهرداری اصفهان خانه و قبر
صاحبخانه را توقیف کرده است.