از زمانی که برخی فعالان محیطزیست و گردشگری روند رو به رشد از بین رفتن
یوز ایرانی را مشاهده کردند، هرکدام به گونهای درصدد بهبود اوضاع زندگی
این نوع یوزپلنگ بودهاند؛ از تذکرهای زیست محیطی و ایجاد انجمنهای
داوطلبانه گرفته تا تلاش برای بردن یوز به جامجهانی تا بیمه کردن این
حیوان.
وقتی از مردادماه ایده طرح یوزپلنگ روی لباس تیم ملی فوتبال شکل
گرفت، شاید کمتر کسی به این فکر میکرد که مسیر دستیابی به این هدف، مهمتر
از خود هدف باشد؛ مسیری که موجب شد عموم مردم ورزشدوست، علاقهمند به
محیطزیست و سفر، بیش از هر زمانی نام «یوزپلنگ آسیایی» را بشنوند.
حالا زمزمههایی شنیده میشود که قرار است بالاخره سایه یوزپلنگ در
جامجهانی بر سرتیم ملی باشد یا دقیقتر، روی لباس بازیکنان تیم ملی
کشورمان. پس از آنکه خبرگزاری «میراث فرهنگی» از رد قرار گرفتن لوگوی یوز
ایرانی روی لباس تیم ملی در بازیهای جامجهانی 2014 خبر داد، مسوولان
فدراسیون فوتبال این خبر را رد کردند و گفتند قرار است این طرح در تار و
پود لباس تیم ملی نقش بندد. به این خاطر گویا درج عین لوگوی یوزپلنگ آسیایی
خلاف بند 7 ماده 11 آییننامه مربوط به وسایل بازیکنان مصوبه هیات رئیسه
فیفا است.
به گزارش خبرگزاری «میراث فرهنگی»، «علی کفاشیان» رئیس فدراسیون
فوتبال ایران خبر داد: «تاکنون هیچ مخالفتی با این موضوع صورت نگرفته است.
این نماد روی لباس ملی پوشان چاپ میشود. ما این لباس را به فدراسیون
بینالمللی فوتبال فرستادیم و آنان نیز آن را تایید خواهند کرد.»
اما «محمدرضا ملامحمد» رئیس کمیته فرهنگی و مسوولیتهای اجتماعی
فدراسیون فوتبال نیز در خصوص چگونگی قرار گرفتن طرح یا لوگوی یوز ایرانی
روی پیراهن تیم ملی در بازیهای جامجهانی به خبرگزاری «میراث فرهنگی» گفت:
«در واقع قرار گرفتن طرح یوز به صورت برجسته همانند یک آرم روی لباس تیم
ملی از سوی فیفا رد شده است اما دوستان دست اندر کار پس از این موضوع چند
نمونه کار دیگر برای فیفا ارسال کردند. در واقع آنچه مورد تایید فیفا قرار
گرفت، طرح یوز ایرانی در تار و پود لباس تیم ملی است.»
او همه چیز را به روز 12 بهمن موکول کرده؛ روزی که قرار است از لباس
تیم ملی رونمایی شود. رئیس کمیته فرهنگی و مسوولیتهای اجتماعی فدراسیون
فوتبال، همچنین تصریح کرد: «قصد داریم از لوگوی یوز ایرانی در لباس
تماشاچیان و بستههای فرهنگی و همچنین کارت دعوت خبرنگاران استفاده کنیم.»
به گزارش «دنیای اقتصاد»، پیش از این، مبتکر این پروژه به این روزنامه گفته
بود: «به آژانسها و تورگردانانی که در جریان مسابقات برزیل، گردشگران
ایرانی را به آن کشور میبرند، پیشنهاد میکنم از محصولات کمیته مذکور در
تور خود بهره بگیرند و آنها نیز گامی در شناساندن یوز ایرانی (آسیایی) به
مردم جهان بردارند.» حالا به نظر میرسد نقش آژانسها رو به پررنگتر شدن و
حالا توپ در زمین آنها است.
حمایت و فعالیت داوطلبانه
اما آنچه حین پیشرفت این پروژه به نظر با اهمیت میرسید، نخست همراه
کردن سازمان میراث فرهنگی و همچنین سازمان محیطزیست با این حرکت و ابتکار
بود و دیگر فعالیت داوطلبانه گروهها و افراد فعال در حوزه محیطزیست و
توریسم؛ افرادی که بدون چشمداشت مالی تنها برای بقای یکی از سرمایههای
طبیعی کشور تلاش میکنند.
پیش از این انجمن یوز فعالیتهایی برای محافظت از این گونه حیوانی و
فرهنگسازی برای آن صورت داده بود و همچنان فعالیتش ادامه دارد. آموزش
کودکان و نوجوانان در مدارس، یکی از مهمترین و ماندگارترین آنها برشمرده
میشود. در همین راستا به گزارش «دنیای اقتصاد»، پروژه حفاظت از یوز آسیایی
از کودکان در یکی از مدارس ابتدایی تهران خواسته که با محوریت حضور یوز در
جامجهانی فوتبال برزیل، نقاشی بکشند و نظرشان را در این خصوص بنویسند.
نتایج بهدست آمده بسیار تاثیرگذار و سرشار از خلاقیت هستند؛ به گونهای که
نحوه برخورد این کودکان با یکی از میراثهای مهم طبیعی کشور میتواند منشأ
ایدههایی در همین پروژه یا پروژههای آتی باشد. شاید اتفاق فرخنده دیگر، تهیه و انتشار
مجموعهای از این آثار باشد.
همافزایی میان حوزهها
آشنا شدن مردمانی از سرزمینهای دیگر با نوعی از یوزپلنگ که تنها در
ایران زیست میکند، میتواند عامل مهمی برای جذب گردشگر خارجی باشد. مورد
توجه قرار گرفتن منطقهای که زیستگاه یوزپلنگ است نیز دستاورد مهم دیگری
است که چنانچه این روند به درستی پیش برود، شاهد آن خواهیم بود. این موضوعی
است که آرش نورآقایی، مبتکر این پروژه نیز پیش از این در گفتوگو با
«دنیای اقتصاد» به آن اذعان داشته است: «با شناساندن این حیوان در جهان و
ایران خواهیم توانست مناطقی نظیر بیارجمند و میاندشت را که نسبت به دیگر
مقاصد توریستی کشور که تقریبا ناشناخته باقی ماندهاند، معرفی و از این
طریق موجبات رونق این مناطق را نیز فراهم کنیم.»
به نظر میرسد میتوان
اسم این روند را «همافزایی» گذاشت، فوتبال به کمک محیطزیست میآید،
محیطزیست به کمک گردشگری، گردشگری به کمک فوتبال و محیطزیست و همه اینها
بدون دیگری نمیتواند اینچنین اثرگذار باشد. از سوی دیگر شاید همه دستاورد
حرکتی مثل پروژه یوز، این نباشد که تنها یک لوگو یا سایه از این حیوان رو
به انقراض روی لباس تیم ملی بروند؛ گرچه این اتفاق بسیار فرخندهای است که
از طریق یک رخداد جهانی، ملتهای دیگر را با میراث طبیعی ایرانزمین آشنا
کنیم. اما از منظری دیگر، پیوند دادن سه حوزه محیطزیست، ورزش و گردشگری و
به نمایش گذاشتن این قضیه که میتوان از ظرفیتهای میان بخشی برای توسعه
بخشهای مختلف بهره برد، نتیجه مهمی است که از این رهگذر عاید جامعه ایران
خواهد شد.