مرد شرور که با عربده کشی برای مردم ایجاد مزاحمت می کرد با شلیک پلیس مجروح و دستگیر شد.
بررسی ها برای شناسایی مخفیگاه متهم ادامه داشت تا اینکه شامگاه جمعه به ماموران اطلاع دادند مرد شرور با پاره کردن لباسهایش و عربده کشی در خیابان برای اهالی ایجاد مزاحمت کرده است.
در ادامه تیمی از ماموران راهی محل شده و در بررسی های اولیه خود دریافتند متهم به علت مصرف مشروبات الکلی حالت عادی ندارد.
مهرداد با مشاهده ماموران با یک قبضه قمه به سوی آنها حمله ور شد که ماموران پس از چند تیر هوایی و بی توجهی متهم به اخطارهای پلیس او را هدف گلوله قرار دادند.
مهرداد که چند سابقه کیفری در پرونده خود دارد سپس به بیمارستان منتقل شد و تحقیقات درباره جرایم او ادامه دارد.
دستگیری سلطان شیشه در شرق تهران
قاچاقچی حرفه ای مواد مخدر معروف به سلطان شیشه در جریان درگیری با ماموران دستگیر شد.

ماموران مبارزه با مواد مخدر تهران بزرگ چندی قبل در جریان فعالیت یکی از قاچاقچیان حرفه ای ماده مخدر شیشه در شرق تهران باخبر شدند. بررسی های ماموران نشان داد متهم به نام سیروس 33 ساله اقدام به تهیه و توزیع گسترده مواد روانگردان و لوله های پایپ در سطح پایتخت می کنند.
در ادامه مخفیگاه متهم در حوالی اتوبان باقری شناسایی شد و تیمی از ماموران پایگاه چهارم پلیس مبارزه با مواد مخدر با دستور قضایی وارد خانه او شدند.
سیروس با مشاهده ماموران با یک کارد سلاخی به طرف آنها حمله ور شد که با واکنش ماموران خلع سلاح و دستگیر شد.
در بازرسی از خانه او مقدار قابل توجهی ماده مخدر شیشه، چهار قبضه کارد سلاخی و قمه، اسپری اشک آور، دهها پایپ برای مصرف مواد مخدر و 50 میلیون تومان پول نقد که از فروش مواد مخدر در آن روز به دست آمده بود، کشف شد.
همچنین تحقیقات محلی نشان داد متهم خانه اش را به محلی برای پاتوق افراد معتاد و مصرف مواد مخدر شیشه تبدیل کرده است.
متهم علاوه بر فروش مواد مخدر شیشه اقدام به زورگیری و ایجاد رعب و وحشت در منطقه کرده بود که تحقیقات از او در پایگاه چهارم پلیس ادامه دارد.
درگیری مستانه 2 دوست با قتل گره خورد
درگیری مستانه دو دوست در باغی در یافت آباد با قتلی هولناک یکی از آنها پایان یافت.

ساعت 8 و 30 دقیقه ششم تیر ماه امسال از طریق مرکز فوریت های پلیسی 110، کشف جسد مرد جوانی در داخل باغی در بلوار معلم، انتهای خیابان فاخری به کلانتری 151 یافت آباد اعلام شد.
با حضور مأموران در محل و انجام بررسی های اولیه مشخص شد که جسد متعلق به "آصف" 27 ساله است که با ضربات متعدد به ناحیه سر و قسمت های مختلف بدن به قتل رسیده که بلافاصله موضوع به قاضی کشیک ویژه قتل و پلیس آگاهی تهران بزرگ اعلام شد.
با تشکیل پرونده مقدماتی با موضوع "قتل عمد" و به دستور شعبه دهم بازپرسی دادسرای امور جنایی تهران، پرونده برای انجام تحقیقات تکمیلی در اختیار اداره دهم ویژه قتل پلیس آگاهی تهران بزرگ قرار گرفت.
کارآگاهان در اولین مرحله به تحقیق از صاحبِ یکی از کارگاه های واقع در داخل باغ پرداختند که هنگام مراجعه به کارگاه محل کارش، با جسد مقتول روبرو و موضوع را به پلیس اطلاع داده بود.
صاحب کارگاه آهن فروشی در اظهاراتش گفت: من مسئول کارگاه آهن فروشی هستم و به همین علت کلید باغ و کارگاه در اختیارم است. ساعت هشت صبح ، زمانی که برای باز کردن در کارگاه به باغ مراجعه کردم، ناگهان پس از باز کردن در متوجه جسد آصف در داخل باغ شدم که بلافاصله موضوع را به 110 خبر دادم.
با توجه به اظهارات صاحب کارگاه آهن فروشی و شناسایی "پیمان.ش" 26 ساله به عنوان شخصی که مقتول آخرین بار با وی بوده، تحقیقات از پیمان در دستور کار کارآگاهان اداره دهم قرار گرفت.
سرانجام ساعت 16 و 30 دقیقه ششم تیر ماه پیمان با مراجعه به اداره دهم و معرفی خود به عنوان قاتل، در اظهارات اولیه به کارآگاهان گفت: شب گذشته با فردی به نام آصف در محله یافت آباد درگیر شدم که با ضربات چاقو، وی را از پای در آوردم.
پیمان در خصوص انگیزه ارتکاب جنایت به کارآگاهان گفت: شب حادثه، به همراه آصف مشروب خورده و برای استراحت به باغ رفته بودیم که در همان حالت مستی با یکدیگر درگیر شده و من چندین ضربه چاقو به گردن آصف زدم.
در حالیکه پیمان در اظهارات اولیه مدعی بود که جنایت را به تنهایی مرتکب شده، کارآگاهان اداره دهم با مراجعه به محل جنایت به بررسی میدانی از محل پرداختند. همزمان، نظریه پزشکی قانونی در خصوص علت مرگ نیز اعلام شد.
بر اساس نظریه پزشکی قانونی، علاوه بر آثار متعدد ناشی از اصابت جسم تیز و برنده به قسمت های مختلف بدن، شکستگی های ناشی از اصابت ضربات جسم سخت به ناحیه سرِ مقتول نیز مورد شناسایی قرار گرفت و این در حالی بود که پیمان در طول تحقیقات، هیچگونه اشاره ای به ضربات با جسم سخت به سر مقتول نکرده بود. کارآگاهان اداره دهم نیز با انجام بررسی های میدانی از محل جنایت اطمینان داشتند که قتل نمی توانسته تنها از سوی یک نفر صورت گرفته باشد.
با توجه به شواهد، دلایل و مدارک به دست آمده که نشان از حضور فرد یا افرادی دیگر در ارتکاب جنایت داشت، کارآگاهان به تحقیق از پیمان پرداخته و وی لب به اعتراف گشود و یکی از دوستانش به نام "امیر.ع" 23 ساله را به عنوان همدست خود در ارتکاب جنایت معرفی کرد.
پیمان در اظهارات جدید خود به کارآگاهان گفت: پیش از مراجعه به باغ به همراه مقتول در داخل پارک نشسته و مشروب خورده بودیم. آصف با مراجعه به صاحب کارگاه داخل باغ از وی درخواست کلید کانکس داخل باغ را کرده بود که صاحب کارگاه پس از دادنِ کلید به آصف، هر دو نفرمان را تا در باغ رساند. هنوز مدت زیادی از حضورمان در داخل باغ نگذشته بود که شوخی شوخی با یکدیگر درگیر شدیم و من نیز با یکی از دوستانم به نام امیر تماس گرفته و او نیز با موتور آمد. پس از رسیدن امیر، در حالیکه هنوز مست بودم آصف را صدا زده و به محض نزدیک شدنش ضربه اول را با چاقو به سینه اش زدم که روی زمین افتاد. امیر نیز به طرفداری از من چند ضربه چاقو زد و زمانیکه قصد داشت تا با موتور از باغ خارج شود، از او خواستم تا مرا تنها نگذارد که امیر از موتور پیاده شد و با بلوک سیمانی چند ضربه به سر آصف زد و همزمان با وی، من نیز ضربات چاقو را به قسمت های مختلف بدن آصف می زدم.
با توجه به اعترافات پیمان و معرفی امیر به عنوان شریک جنایت، دستگیری وی در دستور کارآگاهان قرار گرفت و سرانجام متهم شماره 2 پرونده نیز دستگیر و به مشارکت در جنایت اعتراف کرد.
امیر با تأیید اظهارات پیمان، در خصوص انگیزه خود در ارتکاب جنایت به کارآگاهان گفت: من هیچ اختلافی با مقتول نداشتم و پیمان از من خواسته بود تا به او کمک کنم.
سرهنگ کارآگاه آریا حاجی زاده، معاون مبارزه با جرایم جنایی پلیس آگاهی تهران بزرگ، با اعلام این خبر گفت: با توجه به اعترافات صریح هر دو متهم به ارتکاب جنایت، قرار بازداشت موقت از سوی مقام قضایی برای هر دو متهم صادر و متهمان برای انجام تحقیقات تکمیلی در اختیار اداره دهم ویژه قتل پلیس آگاهی تهران بزرگ قرار گرفته اند.

دالتونهای پایتخت!
رییس کلانتری 102 پاسداران از انهدام باند دالتونهای پایتخت خبر داد.
در ساعت 21:20 بیست و دوم تیرماه ماموران گشت کلانتری در حین گشتزنی در کوچه گلستان هشتم دریافتند که سه نفر جلوی در منزلی ایستاده و نفر چهارم نیز از بالای دیوار منزل به داخل کوچه پریده و جملگی به سمت انتهای کوچه متواری میشوند.
چهار سارق که قصد فرار با خودروی پرشیای سفید رنگی را داشتند و بلافاصله ماموران به تعقیب آنها پرداخته و نام بردگان را متوقف و در مورد علت حضور و فرار آنها سئوال پرسیدند.
در حین پرس و جو از این افراد یکی از ماموران از داخل جوی آب یک قوطی افشانه اشکآور و یک دیلم آهنی برای باز کردن در منزل پیدا کرد و به دنبال این موضوع ماموران قصد بازرسی بدنی و سوار کردن آنها را به داخل خودروی گشت داشتند که با مقاومت آنان روبرو میشوند.
با مقاومت متهمان، بلافاصله ماموران از مرکز پیام درخواست نیروی کمکی شد و قبل از حضور واحدهای کمکی، یکی از متهمان «حسن» ضمن درگیری با ماموران قصد ربودن سلاح سازمانی پلیس را داشت که ماموران با رعایت قانون بکارگیری سلاح، اقدام به تیراندازی به سمت وی کرده که متهم از ناحیه ران پای چپ و زانوی پای راست مجروح شد که بلافاصله توسط آمبولانس اورژانس به بیمارستان منتقل شد.
همدستان این متهم به نامهای «سیروس» و «حسین» نیز توسط ماموران به کلانتری منتقل شدند و آلات و ادوات جرم برای سیر مراحل قانونی به کلانتری منتقل و پس از تشکیل پرونده در اختیار کارآگاهان پایگاه چهارم پلیس آگاهی پایتخت قرار گرفت.
دستگیری بزرگترین قاچاقچی پایتخت
رییس پلیس مبارزه با مواد مخدر تهران بزرگ از دستگیری بزرگترین قاچاقچی پایتخت خبر داد.
ماموران پایگاه چهارم پلیس مبارزه با مواد مخدر بر اساس گزارشات واصله مبنی بر قاچاق مواد مخدر توسط فردی به نام «رضا»، رسیدگی به این پرونده را در دستور کار خود قرار دادند. بررسیها نشان داد که «رضا» از قاچاقچیان سابقهدار و حرفهای مواد مخدر است که به صورت ماهرانه در سطح وسیعی از تهران و استانهای کناری کشور اقدام به قاچاق مواد مخدر میکند.
بررسیهای ماموران نشان داد که در سال 88 نیز مقدار 56 کیلوگرم کراک و 400 گرم تریاک از مخفیگاه وی کشف و ضبط شده، اما وی موفق به فرار شده بود. این فرد با تغییر نحوه فعالیت، مجددا با همکاری همدستان خود، مواد مخدر را در اوزان بالا از مناطق شرقی و جنوبی کشور به تهران و از پایتخت نیز به کلیه استانهای شمالی کشور قاچاق میکرد.
ماموران با شناسایی دو باب منزل در محدوده 30 متری نیروی هوایی و پیروزی در یک اقدام ضربتی «رضا» را با دوهمدست دیگر به نامهای «زینب» و «کامران» دستگیر کردند و مجموعا مقدار 142 کیلوگرم تریاک و 360 گرم شیره تریاک و یک حلقه وافور از منزل وی کشف و ضبط شد.
دو دستگاه خودروی وانت مزدا و پژو 206 نیز در این محل کشف و ضبط شد.
انحراف به چپ کامیون، 3 تن را کشت
رییس مرکز فرماندهی و کنترل ترافیک پلیس راهور ناجا از مرگ سه تن در پی انحراف به چپ راننده کامیون کاویان خبر داد.

در برخورد یک دستگاه کامیون کاویان با یک دستگاه سواری پراید در کیلومتر 26 محور فرعی جوزک در استان خراسان شمالی سه تن جان خود را از دست داده و سه نفر دیگر نیز مجروح شدند.
این حادثه در ساعت پنج بامداد امروز (یکشنبه) رخ داد و بررسی کارشناسان تصادفات پلیس راه نشان داد که انحراف به چپ از جانب راننده کامیون کاویان علت بروز این حادثه بوده است.
همچنین واژگونی یک دستگاه مینیبوس در کیلومتر 35 محور زاهدان به بم که در ساعت 14:50 روز گذشته (شنبه) به علت عدم توانایی در کنترل وسیله نقلیه ناشی از تخطی از سرعت مطمئنه از جانب راننده مینیبوس رخ داد، یک تن جان خود را از دست داده و هشت نفر دیگر نیز مجروح شدند.
همچنین برخورد یک دستگاه سواری پژو 405 با وانت پیکان در کیلومتر 15 محور فرعی زاهدشهر در استان فارس نیز که علت آن، انحراف به چپ از جانب راننده سواری پژو 405 اعلام شده است، دو تن کشته و یک نفر نیز راهی بیمارستان شده است.
مثلث عشقی با جنایت شکست
حکم قصاصپسری که مثلث عشقی را با جنایتشکست دیروز در دیوان عالی کشور مهر تایید خورد.
ظهر شانزدهم آبان ۱۳۸۹ پسر ۲۳ سالهای به نام «رضا» مقابل یک باشگاه ورزشی در فاز سوم شهرک «اندیشه» شهریار با دوستش «بابک» درگیر شد و وی را با ضربههای چاقو از پا درآورد. یک ماه بعد «رضا» بازداشت شد و به جنایت اعتراف کرد.
به دنبال بازسازی صحنه جرم، کیفرخواست صادر و به شعبه ۱۱۳ دادگاه کیفری استان تهران فرستاده شد.
در نشست رسیدگی به این ماجرا که سیام آبان ۱۳۹۰ به ریاست قاضی «محمدسلطان همتیار» تشکیل شد ابتدا نماینده وقت دادستان پایتخت کیفرخوست را خواند.
سپس مادر داغدار در جایگاه ویژه ایستاد و برای قاتل پسر ۲۵ سالهاش حکم قصاص خواست. نوبت دفاع به «رضا» که رسید چاقوکشی را گردن گرفت: «من به زن مطلقهای به نام المیرا، دل بسته بودم اما بابک هم که دوست قدیمیام بود با او ارتباط داشت.»
پسر عاشقپیشه ادامه داد: صبح شانزدهم آبان ۱۳۸۹ «المیرا» به دیدنم آمده بود که «بابک» با موبایل او تماس گرفت. «بابک» که فهمیده بود «المیرا» پیش من است به شدت عصبانی شد و از پشت گوشی تلفن ناسزا گفت. همان موقع «المیرا» از شدت ترس به خانهاش رفت و «بابک» چندینبار با موبایلم تماس گرفت.
«رضا» اضافه کرد: «بابک» در حالی که تهدیدم میکرد از من خواست برای تسویهحساب مقابل باشگاه بروم. من هم که میدانستم رقیب عشقیام قصد دعوا دارد از سر خیابان، یک چاقو خریدم و به فاز سوم شهرک «اندیشه» رفتم.
وی که سرش را پایین انداخته بود اظهار داشت: وقتی مقابل باشگاه رسیدم با دوستان «بابک» روبهرو شدم. سراغ «بابک» را گرفته بودم که رقیب عشقیام ناغافل و از پشت سر، حمله کرد. من هم برای دفاع از جانم چاقو کشیدم.
«رضا» در حالی که گریه میکرد افزود: باور کنید قصد کشتن «بابک» را نداشتم و مطمئن نیستم ضربه چاقوی من جان او را گرفته باشد. دوستان «بابک» هم چاقو داشتند. شاید چاقوی یکی از آنان به سینه «بابک» خورده باشد. حالا عاجزانه از اولیایدم میخواهم به جوانیام رحم کنند و مرا ببخشند.
در ادامه محاکمه، شاهدان جنایت یکبهیک در جایگاه ویژه ایستادند و از جزئیات دوئل عشقی گفتند.
یکی از آنان اظهار داشت: «بابک» با وجود آنکه زخمی شده بود به قهوهخانهای در فاز سوم «اندیشه» رفت و قلیان کشید اما ناگهان بیهوش شد. وقتی او را به بیمارستان رساندیم، فهمیدیم کار از کار گذشته است.
در پایان آن نشست، هیات قضایی وارد شور شد و به اتفاق آرا «رضا» را به قصاص محکوم کرد.
دیروز رای در شعبه ۱۳ دیوان عالی کشور مهر تایید خورد و ضرباهنگ مرگ جانی عاشقپیشه به صدا درآمد.
اجیر کردن آدمربا برای بلهگرفتن از خواستگار!
عروس سمج، وقتی از پسر مورد علاقهاش جواب ردشنید، 3 نفر را اجیر کرد تا با ضرب و شتم و تهدید از داماد جواب بله بگیرد.
چند روز پیش پسر جوانی که قصد رفتن به محل کارش را داشت سوار یک خودروی مسافرکش با 2سرنشین شد غافل از اینکه آنها از سوی دختر جوانی اجیر شده بودند تا او را بربایند.پسر جوان وقتی از اسارت آدمربایان خلاص شد، درحالیکه از ناحیه صورت و دست بهشدت مجروح شده بود به اداره پلیس رفت و به طرح شکایت پرداخت.او به مأموران گفت: چندماه پیش با دختر جوانی به نام سپیده آشنا شدم و آشنایی ما تا جایی پیش رفت که تصمیم گرفتیم با هم ازدواج کنم.
ما برای ازدواج برنامه ریخته بودیم و خودمان را برای روز عروسی آماده میکردیم که کم کم متوجه رفتارهای مرموز سپیده شدم. وقتی بیشتر درباره او تحقیق کردم متوجه شدم که او اعتیاد شدیدی به موادمخدر دارد. برای همین تصمیم گرفتم به این رابطه پایان دهم اما او دست بردار نبود.
وی ادامه داد: مرتب برایم پیامک میفرستاد و تهدیدم میکرد تا اینکه با اجیر کردن 2مرد قویهیکل نقشه شومی برای من کشید. این پسر افزود: یک روز که از خانه خارج شدم تا به سر کار بروم، خودرویی مقابلم توقف کرد و من به خیال اینکه راننده، مسافرکش است، سوار شدم. اما 2سرنشین خودرو، مردان اجیر شدهای بودند که با نقشه قبلی مرا بهعنوان مسافر سوار ماشینشان کردند تا نقشهای را که در سر داشتند عملی کنند.
در بین راه ناگهان سپیده هم سوار ماشین شد. همانجا فهمیدم که سپیده با آنها همدست است. مردان قوی هیکل مرا به خانهای در شمال تهران بردند و در آنجا مرا مورد ضرب و شتم قرار دادند. آنها مدعی بودند که من به سپیده قول ازدواج دادهام برای همین باید او را به عقد خود در آورم.
من از روی ناچاری و برای اینکه آنها دست از کتک زدن من بردارند مجبور شدم نقش بازی کنم و به دروغ به عروس جواب بله بدهم اما به محض اینکه از خانه بیرون آمدم تصمیم به شکایت گرفتم.بعد از شکایت این پسر جوان، پروندهای تشکیل شد و در اختیار قاضی دادسرای شمیرانات قرارگرفت.
در ادامه تحقیقات، دختر جوان و 2 مرد اجیر شده دستگیر شدند. دختر جوان اعتراف کرد بهخاطر علاقه شدیدی که به شاکی داشته این نقشه را کشیده تا از او جواب مثبت بگیرد. به گزارش همشهری، متهمان با قرار قانونی روانه بازداشت شدند و تحقیقات ازآنها همچنان ادامه دارد.
نوزاد چندساعته رها در ده ونك
تكنيسينهاي اورژانس تهران نوزادي يك روزه را از مرگ نجات دادند. براساس اين گزارش نوزاد رها شده به علت باز بودن و خونريزي از بند ناف حال جسماني وخيمي داشته و در معرض آلودگي و خطرات محيط اطراف بوده است. تكنيسينهاي اورژانس اول بند ناف نوزاد را پلمب كرده و با احياي قلبي و تنفسي، از مرگ اين نوزاد پسر جلوگيري كردند.
اين اتفاق ظهر دوشنبه 24 تيرماه روي داده است. نوزادي كه مشخص است چند ساعت بيشتر از تولدش نگذشته، در خرابههاي كوچه باغي در مسير شمال به جنوب اتوبان چمران نرسيده به پل ملاصدرا – محدوده ده ونك – رها شده كه برخي از عابران با مشاهده نوزاد در خرابه به اورژانس زنگ زدند.
هنوز چگونگي رها شدن اين نوزاد مشخص نيست و هيچ بررسي پليسي يا قضايي نيز آغاز نشده است.

قربانی تجاوز زندانی شد!
یک زن جوان نروژی که ظاهرا در هتلی در دوبی به وی تجاوز شده میگوید: وقتی شکایت به پلیس دوبی بردم و اطلاع دادم که به من تجاوز شده، خودم را بازداشت و به 16 ماه حبس محکوم کردند.
اتهام «مارته دبورا داللو»، زن 25 ساله نروژی اظهارت دروغ و اقدامات غیراخلاقی عنوان شده است.
این زن جوان که در سفری کاری در دوبی به سر میبرده و در شب حادثه با همکارانش بیرون رفته بوده اظهار میکند: وقتی بیدار شدم متوجه شدم که به من تجاوز شده است. به لابی هتل رفتم و خواستم به پلیس موضوع را اطلاع دهم که ماموران پلیس پس از آگاهی از ماجرا خودم را بازداشت کردند.
یکی از مشاوران وزارت امور خارجه نروژ با اظهار امیدواری نسبت به نتیجهبخش بودن گفتوگوهای دیپلماتیک در حل پرونده دراینباره گفت: در حال حاضر درخواست تجدیدنظر شده و پرونده در جریان است و ما منتظر نتیجه هستیم.
داللو هماکنون به طور مشروط آزاد است و در مرکزی وابسته به نروژ در دوبی به سر میبرد.