پس از فروکش کردن شادی و شور اولیه از
پیروزی آقای روحانی، بهتدریج بحث اعضای کابینه و همکاران مطرح شده است. هر
قدر هم که جلوتر میرویم حدس و گمانهزنیها و شایعات درخصوص اعضای کابینه
بیشتر خواهد شد. انتخاب اعضای کابینه معمولا کار دشواری نیست. همکارانی که
با رییسجمهور منتخب مدتها همکار بودهاند یا در جریان انتخابات با وی
بودهاند علیالقاعده جزو اعضای کابینه میشوند. یا حداکثر اینکه مشاوران و
نزدیکان وی برخی افراد دیگر را هم پیشنهاد میکنند. اما در مورد آقای
روحانی بنابر دلایلی که خواهیم گفت انتخاب اعضای کابینه بهصورت امر دشوار و
پیچیدهای درآمده است یا دستکم برخلاف دولتهای قبلی ایشان نمیتوانند
خیلی راحت و به دلخواه خودشان اعضای دولتشان را برگزینند.
اما چرا در مورد آقای روحانی اینگونه شده و ایشان برخلاف دولتهای قبلی
نمیتوانند اعضای کابینهشان را خیلی راحت و به دلخواه خودشان انتخاب
نمایند؟ در پاسخ باید به چند دلیل اشاره کرد که وضعیت آقای روحانی را نسبت
به دولتهای گذشته متفاوت ساخته است. اولین و مهمترین نکته، نحوه پیروزی
آقای روحانی در انتخابات است. پیروزی آقای روحانی همانگونه که مردم ایران
را شگفتزده کرد، خود آقای روحانی را هم غافلگیر ساخت. برخلاف دولتهای
قبلی، اینگونه نبود که ایشان از ماهها قبل، برنامهریزی کرده بودند و از
مدتها قبل، خود را برای تحویل و اداره دولت آماده ساخته بودند. فیالواقع
اگر آقای هاشمی ردصلاحیت نشده بود، آقای روحانی الان رییسجمهور نبودند. یا
اگر آقای عارف انصراف نداده بود، معلوم نبود وضعیت آقای روحانی چگونه
میشد.
آقای روحانی خیلی آماده رییسجمهور شدن نبود، بنابراین افراد و
اعضای زیادی را از قبل تعیین نکرده بود. نکته دوم اینکه اگرچه اصلاحطلبان
کوچکترین انتظار و توقعی ندارند و هرآنچه کردند انصافا برای پیشبرد
اصلاحات و مملکت بود، اما آقای روحانی اخلاقا نمیخواهد نقش اصلاحطلبان را
در پیروزیاش نادیده بگیرد مشکل سوم، مجلس اصولگراست که منتظر است ببینند
روحانی چه وزرایی را در مردادماه میخواهد برای رای اعتماد معرفی کند.
اگرچه اصولگرایان رسما ادعایی نداشته و سهمخواهی نکردهاند، اما نفس اینکه
آقای مهندس باهنر میگویند که «مجلس قصد دخالت در انتخاب اعضای کابینه
ندارد، اما به آقای روحانی توصیه میکنند که در انتخاب اعضای کابینهشان
رایزنیهایی با مجلس داشته باشند»، به اندازه کافی گویاست. خیلی نیازی به
حدس و گمانهزنی ندارد که مقصود آقای مهندس باهنر از «رایزنی با مجلس»
چیست. مشکل چهارم، آن است که آقای روحانی نوید دولت فراجناحی را دادهاند.
فراجناحی به معنای آن است که برخلاف
گذشته که اعضای دولت و مسوولان بر اساس نزدیکیهای سیاسی، خطی و جناحی
انتخاب میشدند، قرار است که اینبار «مسوولان اتوبوسی نیایند» بلکه انتخاب
بر اساس لیاقتها و شایستگیها صورت گیرد.
مشکل پنجم که شاید بتوان گفت مادر همه مشکلات است، آن است که آقای روحانی
در شرایطی کشور را از دولت اصولگرا تحویل خواهد گرفت که کشور از بسیاری
جهات اگر نگفته باشیم در وضعیت نامطلوب که در وضعیت مطلوب به سر نمیبرد.
از عرصه بینالمللی گرفته تا مبحث مذاکرات هستهای، تا وضعیت اقتصادی، تا
اجتماعی، سیاسی، بدهی سنگین دولت آقای احمدینژاد و ... وجود مشکلات و
مسایل عدیده در مقابل روحانی از یکسو و از سوی دیگر مواجهبودن با دیگر
ذینفوذان که در برابر وی هستند باعث میشود که ایشان نتوانند به سادگی
اعضای دولت را انتخاب کنند و مجبور هستند که «مصالح» و «اقتضائاتی» را به
هر حال در نظر بگیرند. جالب است که آقای احمدینژاد، حتی یکی از این
معضلات را نه در سال 84 و نه در سال 88 نداشتند. این هم اقبال آقای روحانی
است که در شرایطی پست ریاستجمهوری به وی رسیده که شرایط ریاستجمهوریاش
از نظر پیچیدگی و دشواری کار، اساسا قابل قیاس با دولت اصولگرایان به ریاست
آقای احمدینژاد نیست.
تعارف را بزارید کنار با تعارف وضع مملکت بهتر نمی شه.