فرارو- رانیا ابوزید، خبرنگار تایم در سوریه، برای مصاحبه به سراغ یکی از اعضای جبهةالنصرة که به تازگی از سوی ایالات متحده در فهرست سازمانهای تروریستی قرار گرفته، رفته است. متن مصاحبه را در زیر میخوانید:
ابوعدنان نقاب سیاه به سر دارد و زمانی که لبخند میزند سبیلهای بورش از لای نقاب بیرون میزنند. او یک طلبه سی وپنج ساله است و رهبر مذهبی گروه جبهةالنصرة در ناحیهی حلب محسوب میشود. از او پرسیدم راجع اینکه آمریکا نام گروهش را در لیست گروههای تروریستی قرار داده است، چه فکر میکند؟ میگوید: "مشکلی نیست. ما غرب و روشهای سرکوبگرانهاش را میشناسیم. ما از فضای بستهی حاکم بر شورای امنیت آگاهیم و از دروغهای جامعهی بینالملل خبر داریم. اینها چیز جدیدی نیست. هیچ معنایی برایمان ندارد."
به گزارش سرویس بینالملل فرارو به نقل از تایم جبهةالنصرة در روز 11 دسامبر رسما به عنوان یک سازمان تروریستی اعلام شد. دلیل گنجاندن این گروه در لیست سازمانهای تروریستی، ارتباط آن با القاعدهی عراق و "مسئولیتش در نزدیک به ششصد عملیات تروریستی که منجر به کشته و زخمی شدن صدها سوری شده"، اعلام شده است. جبهةالنصرة تا زمانی که در اواخر ژانویهی 2012 اعلام موجودیت نمود، ناشناخته بود. هر چند که ابوعدنان میپذیرد که گروه ماهها پیش از اعلام رسمی موجودیت فعال بوده است. این گروه در ماههای پس از اعلام موجودیت، بدل به یکی از موثرترین نیروهای ضد بشار اسد شده است و بعضی از متهورانهترین حملات علیه رژیم را به انجام رسانده است.
از این گروه مرموز و مذهبی افراطی اطلاعات چندانی در دست نیست، جز این که رهبر مرموز آن به دنبال به وجود آوردن حکومتی اسلامی است. اما نظم مثالزدنی و شهرت جبهةالنصرة در عرصهی نبرد و در میان سایر مبارزان (از جمله مبارزان سکولار) در کنار حملات شجاعانه روز به روز اعتبار بیشتری برایشان به همراه آورده و جوانان زیادی به دنبال عضویت در آن هستند.
جبهةالنصرة از لحاظ ایدئولوژی تفاوتی با سایر گروههای اسلامگرای سلفی سوری، همچون احرار الشام و لیوالتوحید ندارد. ابوعدنان میگوید: "اما همه مسلمان و سنی هستیم، پس تفاوتی با هم نداریم." اما میافزاید تفاوت در نوع مبارزانی است که جبهةالنصرة حاضرست در گروه خود بپذیرد: "ما توجه زیادی به شخصیت مبارز داریم، مسئلهی ما کیفیت است، نه کمیت!" سیگاریها اصلا نباید اقدام به عضویت کنند. یک عضو بالقوه باید یک دورهی ده روزهی آموزشهای مذهبی را بگذراند "تا فهمش از دین، اخلاقش و پیشینهاش ارزیابی شود." پس از آن یک دورهی پانزده تا بیست روزهی آموزشهای نظامی نیز باید گذرانده شود.
این که ایالات متحده این گروه را در فهرست دشمنان خود قرار داده، تنها باعث شده تا جبهةالنصرة برای کسانی که از دیرباز به دیده تردید نگرستهاند جذابتر شود. جنگ معمولا غریبهها را بدل به رفقای گرمابه و گلستان میکند، اما واشنگتن احتمالا جبهةالنصرة را خطرناکتر از آن میدانسته که بتوان با آن رفاقت کرد. مشکل اینجاست که بخش عمدهای از مخالفین سوری خلاف این فکر میکنند.
مقدمات انجام مصاحبه با ابوعدنان، که عضویتش در این سازمان از سوی چندین منبع جهادی سوری مورد تایید قرار گرفته، هفتهها زمان برد. پیشتر یک بار قرار مصاحبهمان به دلایل امنیتی و هدف قرار گرفتن خودروی حامل وی از سوی یک جنگندهی حکومتی لغو شده بود. او و همکارانش آن حمله را یک تلاش برای ترور میدانند، و باور دارند که موقعیتشان از طریق یک ردیاب که به اتومبیلشان چسبانده شده بود کشف شده بوده است.
مصاحبه در شهری در شمال سوریه، واقع در حومهی حلب انجام شد. نه چشم بند به من زده شد و نه مورد تفتیش بدنی قرار گرفتم. در یک پست مرزی در شمال سوریه به دنبالم آمدند و بعد از پانزده دقیقه رانندگی در میانهی یک جاده جلوی یک وانت سیاه رنگ توقف کردیم. سه مرد، از جمله ابوعدنان داخل وانت بودند، که با دیدن ما به آرامی به سمت خودرویی که داخلش بودم آمدند و در صندلی عقب نشستند . تا زمانی که بعدتر خودم از او نپرسیدم خود را معرفی نکرد.
به راه افتادیم تا به یک اتاق بتنی کوچک رسیدیم. در میان جعبههای شیر با انقضای طولانی و پتوها و لباسهای زمستانی که قرار بود به زودی تقسیم شوند، نشستیم. میزبان ما، راننده، سعی کرد تا یک بخاری گازی را به کار بیاندازد، اما گاز قطع بود.
ابوعدنان گفت: "آمریکا ما را تروریست نامیده چون تاکتیکهای نشانههای از القاعدهی عراق در خود دارد، مثلا مواد منفجرهای که به کار میبریم و بمبهای داخل خودرو. ما مثل القاعدهی عراق نیستیم، ربطی به آنها نداریم."
اگر هدف از قرار دادن جبهةالنصرة در لیست گروههای تروریستی منزوی کردن آن بوده باشد، عملا عکس آن رخ داده است و جایگاه و اعتبار این گروه نزد برخی سوریها بالاتر رفته است. برای نمونه اعتراضات سراسری در سوریه، در 14 دسامبر، شعار "تنها تروریست در سوریه اسد است" به این نامگذاری واکنش نشان دادند. چندین گروه مخالف اسد این عمل آمریکا را محکوم کردهاند.
ابوعدنان، همچون برخی دیگر از اعضای گروههای مخالف حکومت، معتقد است اعلام این گروه به عنوان گروهی تروریستی نشان میدهد که عزم آمریکا در برکناری اسد جدی نیست. وی میگوید: "از نظر ما آمریکا با این کار میخواهد یک فرصت نفسگیری به رژیم بدهد و به آن فرصت دهد تا زمانی که میتواند در قدرت بماند. رژیم دو سال است که در حال انجام عملیات تروریستی است و آمریکا هیچ کاری نکرده، حال چرا با این سرعت علیه یک نیروی مبارز وارد عمل شده و انگ تروریست به آن میزند؟ رژیم را فراموش کرده است؟"
اساس این تفکر این تصور است که آمریکا میخواهد وضعیت فعلی اسراییل را حفظ کند، و با حفظ رهبران همچون اسد مانع به قدرت رسید اسلامگرایان در دمشق شود. اسد و پدر فقیدش حافظ، با وجود لفاظیهای فراوان، همواره سعی داشتند که بلندیهای جولان که توسط اسراییل اشغال شده، آرامترین جبههی میان اعراب و اسراییل باقی بماند.
برخی مخالفین سوری معتقند آمریکا با اعلام جبهةالنصرة به عنوان تروریست، به دنبال به فتنهانگیزی و تفرقهاندازی میان گروههای مخالف است، تا با این کار مانعی بر سر پیروزیشان ایجاد کند یا اینکه با این بهانه از رساندن سلاح به گروههای طفره رود. تقریبا غیرممکن است اگر آمریکا بخواهد سلاح در اختیار مخالفین بگذارد و این سلاحها به دست جبهةالنصرة نرسد.
با همهی تفاسیر، آنگونه که ابوعدنا میگوید، جبهةالنصرة منتظر رسیدن سلاح از سوی جامعهی بینالملل نخواهد ماند. وی میگوید که حملهی اخیرشان به یک پاسگاه دولتی در حاشیهی شهر حلب "بیش از آنچه که یک کشور میتواند به ایشان سلاح دهد" سلاح به دست آوردهاند. جنگجویان خارجی نیز منبع تامین نیرو و مالی دیگر محسوب میشوند که این گروه در اختیار دارد.
اعضای جبهةالنصرة ارتباط چندانی با رسانهها ندارند. ابوعدنان میگوید: "اما اهمیتی به رسانهها نمیدهیم. اولویت ما محسوب نمیشود. اولویت ما مبارزه با رژیم است. اگر بخواهیم از یک عملیات فیلم بگیریم، فیلم میگیریم؛ برایمان مهم نیست، اما برای بسیاری از گروههای دیگر فیلم گرفتن اولویتشان است، با این کار کمک مالی بیشتری گیرشان میآید."
رهبر جبهةالنصرة فردی است که با نام مستعار ابومحمد الجولانی (اشاره به بلندیهای جولانی) شناخته میشود. وزرات خزانهداری آمریکا تحریمهای مالی علیه دو مرد دیگر به نامهای میصر علیموسی عبداله الجبوری و عناس حسن خطاب را که گمان میرود از اعضای کلیدی این گروه باشند، به اجرا گذاشته است. گزارشهای جدید از فردی به نام مصطفی عبدوللطیف (که با نام الاناس الاالصحابه نیز شناخته میشود) به عنوان "امیر" یا رهبر جدید جبهةالنصرة نام بردهاند. وی اصلیتی اردنی دارد و شوهر خواهر ابومصعب الزرقاوی، رهبر سابق القاعده، است.
ابوعدنان هیچ نوع اطلاعاتی راجع مردانی که از سوی وزارت خزانهداری آمریکا نام برده شدهاند بروز نمیدهد و میگوید الجولانی همچنان رهبر جبهةالنصرة است. هویت الجولانی همچنان رازی سر به مهر باقی مانده است، و حتی رهبران سایر گروههای شبهنظامی اسلامی در سوریه هم او را نمیشناسند. به گفتهی یکی از حضار جلسهای که با حضور رهبران گروههای سلفی شامل گروههای احرار الشام، ثقور الشام، لیوالاسلام، جبهةالنصرة و چندین گروه دیگر برای تشکیل ائتلاف فراگیر اسلامگرایان برگزار شده بود، الجولانی هم حاضر بوده است ولی در تمام مدت چهرهی خود را پوشیده نگاه داشته است. این فرد میگوید: "او همه چیز را راجع ما میدانست، اینکه چه مدت است مبارزه میکنیم، پیشینهی شخصیمان، قبل از انقلاب چه مدت در زندان بودهایم، همه چیز را."
ابوعدنان آرام و مودب بود، ولی مشخصا از پرسش راجع ساختار و تعداد اعضای گروه ناراحت شد. مرا متهم کرد که "سوالهایت بوی سوالهای ماموران اطلاعات را میدهد."
ابوعدنان مدعی است که جبهةالنصرة در سرتاسر سوریه گسترش یافته است. میگوید که هر ناحیهای یک رهبر، یک فرمانده نظامی و یک رهبر مذهبی مختص به خود دارد. در گذشته این گروه برخلاف گروههایی همچون احرار الشام، از دخالت در امور محلاتی که به تصرف در میآورد اجتناب میکرد.
اما در یک ماه گذشته این رویه به تدریج در حال تغییر است. در عوض این گروه شبهنظامی اعلام کرده که قصد دارد حکومتی اسلامی در حلب برقرار کند." این موضوع از سوی بسیاری از اعضای گروههای مخاف اسد مورد انتقاد قرار گرفت، اما ابوعدنان میگوید که گروهش به مبارزه برای نیل به این هدف ادامه خواهد داد. "آنهایی که خارج از سوریهاند خیال میکنند اگر الان دم از حکومت اسلامی در افتادهایم با آمریکا و اروپا در افتادهایم. اما مگر اینها در یک سال و نه ماه گذشته کاری کردهاند که ما به حرفشان اهمیت دهیم؟ چرا غرب در یک سال و نه ماه پیش هیچ کمکی به انقلاب نکرده است."
میگوید که هیچ دلیلی وجود ندارد تا اقلیتها از برقراری چنین حکومت واهمه داشته باشند. میگوید: "پیامبر(ص) یک همسایهی یهودی داشت. هر کس که در سرکوبها نقشی نداشته یا در آزار رسانیدن به مردم شریک نبوده، حقوقش محترم است و تکالیفش هم به جای خود است." اما به کسانی که دستشان به خون آلوده است، چه اقلیت باشند یا خیر، رحم نخواهد شد. ابوعدنان از چندین ویدیو از این گروه که اخیرا منتشر شده، از جمله یک فیلم که در آن یکی از اعضای این گروه در حال شلیک به وفاداران بیسلاح رژیم اسد را نشان میدهد دفاع میکند و میگوید: "ما آنها ار دستگیر کردیم به صف کردیم و کشتیم. آنها سربازانی بودند که با ما میجنگیدند. آنوقت این را تروریسم میخوانند، مثل اینکه یادتان رفته مجموعهی یک حکومت چهل سالست که مردم را ترور میکند."
عدنان مدعی است جبهةالنصرة بیش از آنکه مهاجم باشد در حقیقت خوددار است. میگوید: "بسیاری از کسانی که دنبالشان هستیم و با ایشان خرده حساب داریم، آدمهای خیلی مهم، در ترکیه و نواحی نزدیک مرز هستند. به راحتی به ایشان دسترسی داریم. برایمان کاری ندارد که کارشان را بسازیم، اما این کار را نمیکنیم ولی با این حال به ما میگویند تروریست! ما داریم در داخل سوریه میجنگیم، و با چه کسی؟ نیروهای امنیتی، شبهنظامیان حامی اسد و کسانی که به رژیم کمک میکنند."
جبهةالنصرة همزمان با اعلام برنامههایش برای ایجاد یک حکومت اسلامی در حلب، اقدامات امدادی را در این شهر سامان داده تا در میان مردم آن جای پای محکمتر پیدا کند. این گروه بنزین و گازوییل محلهی تحت تصرفش و برای نانواییها آرد پخش میکند. ابوعدنان میگوید: "قیمت نان را در حد 15 لیر نگه داشتهایم که قیمت واقعیش است" و میافزاید متخلفین براساس قوانین شریعت مجازات میشوند.
البته جبهةالنصرة منتقدین سرسختی هم، به خصوص در میان سایر گروههای مخالف دارد. بسیاری از مبارزان سکولار از افراطی گری این گروه و گروههای اینچنینی آگاهند، ولی معتقدند این نگرشها در حکومت پس از اسد جایی نخواهند یافت. آنها معتقدند در حال حضور به این گروهها برای پیشبرد جنگ علیه اسد نیاز هست. برخی دیگر جبهةالنصرة را گروهی جهادی میداند که پس از اتمام جنگ در سوریه به جبهههایی چون افغانستان یا غزه خواهد رفت.
ابوعدنان به این نظرات میخندد و آنها را ناشی از "شستشوی مغزی میداند. میگوید: "این که ما بخشی از یک سازمان جهانی هستیم یا این که پس از سقوط اسد به جای دیگری نقل مکان خواهیم کرد درست نیست. ما سوری هستیم، خارجیهایی هستند که در کنارمان میجنگند، اما این به این خاطر است که زخمی در یک جای سرزمین اعراب، زخمی برای همهی اعراب است، سرکوب سرکوب است."
الخطیب در پاسخ به سئوالی در مورد دعوت روسیه از نمایندگان این ائتلاف گفت: «ما به روشنی گفتهایم که به مسکو نخواهیم رفت و اگر برنامه مشخصی ارائه شود میتوانیم دیداری در یکی از کشورهای عربی داشته باشیم.»
وی با اشاره به سرگئی لاوروف، وزیر خارجه روسیه و پیشنهاد او برای گفتوگو با ائتلاف ملی سوریه گفت: «ما از لاوروف میخواهیم پوزش بخواهد. چرا که او تمام مدت میگفت، تنها مردم سوریه باید راجع به سرنوشت خود تصمیم بگیرند، بدون دخالت خارجی. اما حالا روسیه خودش دخالت کرده است.»
الخطیب تصریح کرد: «اگر ما واقعا مردم سوریه را نمایندگی نمیکنیم، چرا روسیه ما را دعوت کرده است؟»
اوافزود: «اگر ما مردم سوریه را نمایندگی میکنیم، چرا روسیه واکنش نشان نمیدهد و با صراحت وحشیگری رژیم را محکوم نکرده و از رژیم اسد نمیخواهد که کنار برود؟ بر چنین بنیانی هیچ مذاکرهای شکل نخواهد گرفت.»