حاج احمد! از وقتی که گذاشتی و رفتی برای رهایی شیعیان لبنانی از سیم خاردارهای رژیم صهیونیستی، خیلی اتفاقها افتاده؛ همرزمانت از هجمههای فرهنگی درد میکشند و درد میخورند؛ یادت هست که یک بار به خاطر اینکه دوستت از کلمه «مِرسی» به جای «سپاس» استفاده کرد، چطوری وادارش کردی که در هوای خیلی سرد پاوه، روی زمین گلآلود سینهخیز برود؟
یادت هست وقتی دوستت علت را پرسید به او گفتی: «ما یک رژیم طاغوتی را با فرهنگش بیرون کردیم، ما خودمون فرهنگ داریم، زبان داریم، شما نباید نشخوار کننده کلمات فرانسوی و اجانب باشید!».
نمیدانم امروز بگویم که خوش به حالت نیستی که ببینی یا بگویم که کاش بودی و میدیدی، اینجا خیلی از کلمههایی که معادل فارسیاش هم هست، از زبان مللی ااستفاده میشود که سردمدارانشان چشم دیدن انقلاب را ندارند.
میخواهم کاری را که اخیراً انجام شده را بهت بگویم، البته میدانم که میدانی، میدانم که دلت میسوزد اما درد دل است چه میشود، کرد؛ میخواهم با تو هم درد دل کنم هر چند که امروز در اسارت خیلی درد میکشی!
میخواهم بگویم که یک کانتینر مجسمههای کوچک 20 سانتیمتری از شهدا و علمای انقلاب اسلامی ایران با مجوزهای لازم از گمرک عبور کرده و وارد ایران شده است! مجسمههایی که نه در تعریف هنر مجسمهسازی میگنجد و نه عنوانی دیگر برازنده آنهاست، احجامی که به گفته واردکنندگان آن با مجوز وزارتخانه مربوطه از گمرک عبور کرده است!
سوژه دلالان این بار شخصیتهای انقلابی و شهدای ایران است، شخصیتهایی چون شهید آیتالله بهشتی، شهید رجایی، شهید باهنر و مجسمهای برای توست با همان لباس رزمت.
این مجسمههای چینی درحالی به کشور وارد میشود که بسیاری از هنرمندان مجسمهساز و هموطن تو، بارها آمادگی خود را در ساخت پرترههایی از شخصیتهای دینی و مذهبی اعلام کردهاند.
حاج احمد! چینیها چقدر تو را میشناسند، چقدر تو و مردهای مرد این انقلاب را میشناسند، چقدر اسلام را میشناسند، میبینی کار به جایی رسیده که آنها برای تو و بهشتیها مجسمه میسازند تا در خانههای ما جا بگیرد، آن وقت چطوری بچههای ما باید از شما الگو بگیرند؛ با دیدن این مجسمهها؟!!
این یکی از هزار دردی بود که میکشیم، پس زودتر بیا، با مهدی(عج) بیا، در رکاب ایشان هم سربازی کن و نائب امام زمان را تنها نگذار...
انقد غرب ستیز شدیم که از عقب افتادیم.چین و روسیه هر کاری دوست دارند باهامون میکنن.
این بود معنیه استقلال؟!
ای کاش ما مسلمان بودیم مسلمانی که پیامبرش محمد بود وکتاب مقدسش قرآن ای کاش ما شیعه علی بودیم همان علی که خود را بالاتر از عوام نمی دانست وبر مرکب سوار نمی شد در حالی که دیگران پیاده بودند ای کاش ما پیرو محمد ص بودیم که در مجلسی که می نشست کسی تفاوت او که پیامبر خدا بود با سایرین را نمی فهمید واگر آن بزرگوار را نمی شناخت باید از دیگران سئوال می کرد ای کاش ما پیرو محمد ص بودیم که وارد مجلسی که می شد دنبال جای خالی بود نه جایگاه ویژه ای کاش ماشیعه علی ع بودیم که هیچگاه حکمی از دین را به خاطر مصالح شخصی خود تعطیل نکرد ای کاش ما پیرو زهرا س بودیم که قبرش ضریح وگلدسته ومناره ندارد ای کاش ما پیرو حسینی بودیم که عزت را در ذلت ندید وزیر بار ذلت نرفت .
براستی ما به کدام آئیین اعتقاد داریم؟