متهم پرونده فساد مالی در دفاع از خود گفت: وزیر اقتصاد اشتباه کرد بعد معذرت خواهی کرد، مدیر بانک صادرات با اتهاماتش هنوز آزاد است و سئوال اینجاست من که اصلا کاره ای نبودم چرا باید زندانی باشم. فرق من با آنها چیست؟
در ادامه پانزدهمین جلسه رسیدگی به پرونده فساد بزرگ بانکی آقای " ب" به عنوان متهم در جایگاه قرار گرفت و در دفاع از اتهامات خود گفت: من زیاد وکیلم را ندیدم و فقط هفته ای یکبار با خانواده تماس داشتم و اطلاع زیادی از پرونده ام ندارم.
قاضی هم گفت: هر وقت وکیلت می آمد ما پرونده را می دادیم.
متهم گفت: آقای فراهانی نماینده محترم دادستان آیا بازداشت 219 روزه من مطابق قانون است؟ برخی که جرمشان چندین برابر من بوده و با وثیقه آزادند با من برابرند. جناب آقای قاضی من وقتی بازنشسته شدم مدیر مالی گروه ملی بودم و از فردای آن روز آقای "ر" مدیرعامل به من گفت بیا و به عنوان مشاور مشغول به کار شو و حقوق من هم حدود یک میلیون و 900 هزار تومان بود. وظیفه من این بود که مثلا گروه ملی حقوق یا پول برق و آب و... سر رسید دارد و من اینقدر پول نیاز دارم و با پولهای واریزی چکها و قبوض را پاس می کردم و نتیجه صرف پولها را دوباره به تهران گزارش می کردم. در هیچ جلسه ای حضور نداشتم ولی نتیجه جلساتی که به من ارتباط داشت به من می گفتند تا اجرا کنم.
مشاور مدیرعامل گروه ملی فولاد اظهار داشت: طی حکمی به من گفتند تو می توانی در غیاب آقای خسروی اسناد اعتباری را امضا کنی! آقای "س" معاون مالی امضای من را می گرفت و می رفت. بنده به قرآن قسم می خورم هیچ اطلاعی از صوری بودن و حتی ال سی ها نداشتم. از ابتدای خرداد هم دیگر اسنادی را امضا نکردم. دلیل آن هم این بود که اختلاف حساب پیدا کردیم از مدیر بانک صادرات سئوال کردم گفت برو از آقای "ش" سئوال کن و او هم پاسخ درستی نداد. رفتم تو اتاق مدیر شرکت گفتم من دیگر امضا نمی کنم. بنده حتی وام و ماشین هم نگرفتم.
قاضی گفت: ما نگفتیم شما پولی گرفته اید شما باید از اتهامت خود دفاع کنید.
متهم گفت: اتهامات من مثل قطار شیراز - اصفهان است یعنی کلی بهم اتهام زدند که آخرش منحرف می شود. اینهایی که می گویند من اطلاع داشتم بگویند در حضور چه کسی بوده و در کدام جلسه حضور داشتم. یک روز آمدم سر کار بهم گفتند بچه ها رفتند بانک و چکمان پاس نمی شود. من زنگ زدم بانک و آقای "م" معاون بانک گفت: بزودی برطرف می شود و فردای آن روز فهمیدم چه اتفاقی افتاده است. من تمام گزارشات محسنی اژه ای را گوش می کردم و روزنامه ها را می خوندم تا بفهمم چه اتفاقی رخ داده است.
متهم ادامه داد: توی انفرادی فکر کردم چه رخ داده است. به آقای "س" گفتم اگر من امضا نمی کردم چه می شد. گفتند اگر هم شما امضا نمی کردید این پول پرداخت می شد و فرمها اصلا مورد نیاز بانک نبوده است. به نوعی مدیر بانک ما را سرکار گذاشته است. هر چند که بعدا فرمها را می برده تهران و امضا می گرفته است.
متهم از تصاویر منتشر شده اش در رسانه ها انتقاد کرد و گفت: آبروی من را نبرید. فکر می کنید چشمانم را تار کرده اید در حالی که حروف اول اسم من و تصاویرم مشخص است. بعد خطاب به قاضی گفت: دستگیری من مبارزه با فساد نیست. آقای حسینی وزیراقتصاد اشتباه کرد استیضاحش کردند بعد معذرت خواهی کرد و بخشیدنش بعد هم مدیرعامل بانک صادرات قربونش بروم الان آزاد است. مدیرعامل بانک ملی هم فراری اش دادند.
قاضی گفت: مطمئن باشید عین 200 متهم در دادگاه باید پاسخگو باشند.
وکیل متهم در ادامه جلسه دادگاه گفت: بنده شخصا درخواست ملاقات با موکلم را دادم ولی دفتر شما اقدامی برای ملاقات انجام نداد. ولی در دفاع از موکلم باید بگویم: اخلال در نظام اقتصادی از طریق مشارکت اتهام موکل من است. در قانون چنین جرمی وجود ندارد. در ضمن نمی توانید با این مدارک اثبات کنید که موکلم علم داشته است و اینها همه فرض است. متهم هم در دفاع آخر خود گفت: من باز هم می گویم اصلا از این اقدامات اطلاعی نداشتم.