فرارو- متیو ایگلسیاس که یک روزنامه نگار و وبلاگ دار دموکرات آمریکایی است طی مقاله ای به بررسی شرایط بازار جهانی نفت پرداخته و روند کنونی این بازار را چندان به منافع آمریکا نزدیک نمی داند.
به گزارش سرویس بین الملل فرارو به نقل از مجله اسلایت، چین، هند، برزیل و دیگر کشورهای در حال توسعه در آینده ای نه چندان دور بخش عمده مصرف نفت جهان را به خود اختصاص خواهند داد و این روند زنگ خطری برای آمریکا خواهد بود.
براساس تازه ترین پیش بینی آژانس بین المللی انرژی از بازار نفت جهان، سال آینده میلادی نخستین سالی خواهد بود که کشورهای ثروتمند اروپایی، آمریکای شمالی و ژاپن کمتر از نصف مصرف نفت جهان را به خود اختصاص خواهند داد.
یک بخش این مسئله مربوط به افزایش تولید این کشورها می شود، بخش دیگر بازتاب رشد دورنمای اقتصادی کشورهای در حال توسعه است. اما این امر چالشی مهم برای آمریکا خواهد بود که همواره معتقد بوده تسلط کامل بر آینده و سرنوشت سرنوشت خود دارد. جهانی که در آن حداکثر مصرف نفت به چین، هند و آمریکای لاتین تعلق دارد، همان جهانی است که سرنوشت انرژی آمریکا تحت تاثیر نیروهایی قرار می گیرد که از کنترل این کشور خارج است. و در شرایط فعلی آمریکا حتی آمادگی رویارویی با این جهان را ندارد.
تقاضای نفت در کشورهای توسعه یافته طی شش سال اخیر روندی نزولی داشته است. مصرف نفت در آمریکای شمالی و اروپا از سال 2007 به جز 2010 هر ساله رو به کاهش بوده است. (استثنای سال 2010 نیز تحت تاثیر بهبود نه چندان محکم شرایط اقتصادی کشورها از رکود رخ داد و توقف واقعی را در این روند ایجاد نکرد.) دلایل این روند نزولی بسیار گوناگون است اما آغاز آن مربوط به ارتقاء با ثبات در اقتصاد سوخت خودرو می شود.
این مسئله را باید در نظر گرفت که تعداد خودروهایی که در جاده های آمریکا تردد می کنند به دلیل روند جمعیتی این کشور (افزایش تعداد افراد مسن، کاهش تعداد والدینی که فرزندان کوچک در منزل دارند) رو به کاهش هستند و افزایش شهرنشینی باعث شده حجممصرف نفت این کشور کاهش بیابد. ضمن اینکه گاز طبیعی ارزان، باعث شده استفاده نفت در اموری به غیر از حمل و نقل افت کند.
در مقابل تقاضای نفت خارج از کشورهای ثروتمند عضو سازمان توسعه و همکاری اقتصادی با شکوفایی همراه بوده است. سازمان بین المللی انرژی پیش بینی می کند تقاضای بنزین در کشورهای غیرعضو در سازمان توسعه و همکاری اقتصادی طی نیمه دوم سال 2012 با افزایشی 4.2 درصدی روبرو شود.
افزایش تعداد خودروها در جاده های کشورهای فقیر اما رو به رشد هرگونه ارتقاء فنی بهره وری شان را از بین می برد. اگر یک خانواده متمول برزیلی خودروی خود را به یک پرویس جدید ارتقا دهند، هر خودروی دیگری که پیش از این داشته از سوی خانواده دیگیری که آنقدر نقدینگی دارد که بتواند یک خودروی دست دوم خریداری کند، مورد استقبال قرار می گیرد. میلیون ها تن از مردم چین ماهانه وسیله نقلیه خود را از دوچرخه به موتور و از موتور به خودروهای کوچک ارتقا می دهند و این در حالی است که دو تا سه درصد از توسعه این کشور برای نخستین بار ناشی از تمایل مردمش به تهیه خودروهای لوکس غربی است. ضمن اینکه حجم بنزین مصرفی در جاده های کشورهای در حال توسعه روندی رو به رشد دارد اما جریان رشد آن آنقدر سریع است که مجموع تقاضای نفت را افزایش داده است.
علاوه بر این، هر چه بر ثروت این کشورها افزوده می شود، گردشگران و مسافران تجاری آنها نیز بیشتر می شوند. برای مثال مصرف سوخت هواپیمای چین طی سال 2010 روزانه 357 هزار بشکه بوده است و این رقم طی سال 2012 به 403 بشکه در روز رسیده است.
در دنیای واقعی، زمانیکه خطوط مصرف نفت کشورهای توسعه یافته و در حال توسعه به هم برسند، هیچ اتفاق فوق العاده ای نخواهد افتاد. اما این روند حاکی از واقعیتی است که هنوز از سوی آمریکایی ها درک نشده است. مردم آمریکا عادت کرده اند در جهانی زندگی کنند که در آن اقتصاد آمریکا آنقدر از اقتصاد آلمان و ژاپن بزرگتر بود که می توانست عملکردی مشابه در قبال اقتصاد جهانی و اقتصاد ایالات متحده داشته باشد. آن روزها گذشتند.
در آینده ای نزدیک روند قیمت کالاهای مصرفی جهانی- به خصوص قیمت بنزین- که پیش از این تحت تاثیر سیاست آمریکا قرار داشت، بیش از گذشت تحت تاثیر تغییرات سیاسی در آسیا خواهد بود وهمین امر بازی ناله سیاسی و همیشگی آمریکا در مورد قیمت بنزین را بیش از معمول مسخره جلوه خواهد داد.
دیگر کشورهای ثروتمند که به طور کلی از حجم کوچک تری برخوردار هستند، دهه ها است که در همین قایق قرار دارند. و به طور عمومی با درایت و ذکاوت واکنش نشان داده اند؛ آنها سیاست های عمومی را به تصویب نمی رسانند که در جهت تضمین دسترسی به بنزین ارزان طراحی شده بلکه تلاش می کنند که اقتصادشان را در برابر تاثیر نوسانات قیمت عایق کنند. آنها این سیاست را از طریق وضع مالیات های بالاتر بر بنزین اجرایی می کنند.
تاثیر کوچک چنین اقدامی کاهش نوسان واقعی قیمتی می شود که از سوی مصرف کننده پرداخت می شود. اما تاثیر عظیم تر آن این است که خانوارها را به سوی کاهش وابستگی به مصرف بنزین سوق می دهد. برای برخی بهترین راه کاهش این وابستگی پیاده روی یا استفاده از حمل و نقل عمومی است اما اختلاف بزرگتر مهمتر است؛ کاهش استفاده از خودروهایی با سوخت متراکم.
متاسفانه هرگونه اقدامی در این جهت در شرایط فعلی در آمریکا غیرممکن است. اما کشورهای در حال توسعه هر روز بیش از روز پیش تشنه نفت هستند. و روند رشد این کشورها همچنان ادامه خواهد داشت. آمریکا نمی تواند هیچ اقدامی را در جهت دستیابی به رشدی مشابه اجرایی کند. این امر به معنای کاهش توانایی آمریکا در تامین کالاهای مصرفی و به خصوص انرژی مورد نیاز است.