bato-adv
کد خبر: ۱۱۵۴۴۰
امیر محبیان در سرمقاله روزنامه رسالت نوشت

چرا روسای‌جمهور ایران اپوزیسیون می‌شوند؟

روزنامه رسالت در سر مقاله امروز خود از نحوه برخورد با روسای جمهوری پیشین انتقاد کرد و با اشاره به سرنوشت بنی صدر، هاشمی، خاتمی و احمدی نژاد نوشت: متاسفانه به گونه اي عمل کرده ايم که بيگانگان، روساي جمهور سابق ما را به چشم طمع گاه سرمايه خود مي پندارند.

تاریخ انتشار: ۰۹:۴۰ - ۲۳ خرداد ۱۳۹۱

روزنامه رسالت در سر مقاله امروز خود از نحوه برخورد با روسای جمهوری پیشین انتقاد کرد و با اشاره به سرنوشت بنی صدر، هاشمی، خاتمی و احمدی نژاد نوشت: متاسفانه به گونه اي عمل کرده ايم که بيگانگان، روساي جمهور سابق ما را به چشم طمع گاه سرمايه خود مي پندارند.

در این سرمقاله که با نام "با روسای جمهور ایران چه کنیم؟" و به قلم امیر محبیان نوشته شده آمده است:

نگاهي به سرنوشت روساي جمهور در کشور ما نشان دهنده نوعي بحران در اين جايگاه است.رئيس جمهور نخست ، ابوالحسن بني صدر پس از ايجاد بحران هايي همراه با رئيس يکي از جريان هاي تندرو و خشن معارض انقلاب از کشور گريخت. رئيس جمهور دوم ،محمد علي رجايي کمتر از يک‌ماه از ورود به دفتر رياست جمهوري به همراه نخست وزير خود، بدست همپيمانان رئيس جمهور سابق ترور شده و به‌شهادت رسيد.

خوشبختانه رئيس جمهور سوم، در محيطي باثبات تر دوره خويش را به پايان برد و مسند در اختيار چهارمين رئيس جمهور يعني آقاي هاشمي رفسنجاني قرار گرفت.هاشمي تا در مسند بود با مشکلي جدي مواجه نشد ولي کم کم در دوره رئيس جمهور پنجم، آقاي خاتمي تهاجمات به او از سوي راديکال هاي موسوم به اصلاح طلب شروع شد و با برچسب هايي چون عالي‌جناب سرخ پوش و غيره ترور شخصيتي او آغاز گشت.البته طرف اصولگرا هم انتقادات خود را با ادبيات محترمانه و ويژه اي قبلا آغاز کرده بود.

رئيس جمهور چهارم، هاشمي، به مرور عليرغم ناهمگن بودن ديدگاه هاي سياسي با اصلاح طلبان با چرخش هواداران تشکيلاتيش، کارگزاران، در دسته بندي ها به سوي اصلاح طلبان غلطيد. البته اگر نبود زيرکي او در چرخش هاي سريع در حوزه بازي هاي سياسي شايد همين حضور کم رنگ شده فعلي را هم از او شاهد نبوديم.فعلا که او را بعضي ها دورشده از آرمان هاي انقلاب تلقي کرده ودربازي هاي سياسي از ظرفيت منفي اي که براي او قائلند براي خود جايگاه سياسي تعريف کرده و راي جمع مي کنند.

رئيس جمهور پنجم ،خاتمي،از همان آغاز گرفتار گرداب بحران شد.خصلت نرمخويي و فشار پذيري، او را بر کرسي رياست جمهوري نگه داشت ولي رفيق و رقيب را از او رنجاند. روحيه محافظه کاري خاتمي تا بحال تيغه هاي تيزي را از سر او دور کرده ولي تزلزل جايگاه را نيز برايش به ارمغان آورده است.

اما ششمين رئيس جمهور؛ احمدي نژاد، که در نبردي گلادياتور گونه به قدرت رسيد؛گمان مي رفت با حمايت همه جانبه اصولگرايان وضعف روزافزون رقباي اصلاح طلب ثبات را به مسند رياست جمهوري برگرداند؛ اما او هم در همان دور نخست مورد تهاجم قرار گرفت و اگر نبود رقابت او با رقباي سنتي اصولگرايان معلوم نبود در دور دوم به مسند بازگردد. در دور دوم هم برچسب هايي بر او خورده است که نه فقط جايگاه سياسي و باورهاي انقلابي او را هدف گرفت بلکه ايمان او را نيز زير سئوال برد.

نگارنده قصد ندارد در مورد نگاهي که به روساي جمهور شده منتقدان را محق يا روساي جمهور را مبرا تلقي کند ولي پرسش اساسي در اين است که اشکال کجاست؟چرا جز يک مورد کسي سر به سلامت نبرده است.آيا اشکال در قانون اساسي و ساختار قانوني ماست که از روساي جمهور اپوزيسيون يا شبه اپوزيسيون مي سازد؟يا اين امر به خصلت هاي اخلاقي و سياسي برگزيدگان اين منصب يا ناپختگي هاي سياسي برمي گردد؟آيا پس از گذشت بيش از سي سال نبايد به اين پرسش واضح پاسخ دهيم؟

پيش از اين نيز نگاشته بودم که روساي جمهور کشور که برگزيده يک ملت هستند براي ما بايد چونان سرمايه هايي ارزشمند تلقي شوند.سرمايه هايي که البته نبايد بدور از تيغ هاي نقد باشند ولي با آنان نيز نبايد آن چنان بي برنامه برخورد شود که در مواجهه با جوانان و توصيف تاريخ انقلاب اسلامي دچار گرفتاري شده و دائما بگوييم: بني صدر رئيس جمهور نخستين بود ولي بعد ضد انقلاب شد؛ هاشمي دو دوره رئيس جمهور بود ولي بعد از راه انقلاب  برون افتاد؛ خاتمي دو دوره رئيس جمهور شد ولي سکولار و در پي براندازي بود؛احمدي نژاد هم دو دوره رئيس جمهور شد ولي هر چند اصولگرا بود ولي صدر جريان انحرافي و ... هم بود.

عرف آنست که در جهان روساي جمهور در مسند قدرت، سرمايه در گردش هستند و در دوري از مسند، سرمايه پس انداز که در زمان مناسب در جهت منافع ملي به‌کار مي آيند.اما آيا ما اين سرمايه ها را به گونه اي پس انداز مي کنيم که روزي به‌کار آيند؛بگذريم که متاسفانه به گونه اي عمل کرده ايم که بيگانگان، روساي جمهور سابق ما را به چشم طمع گاه سرمايه خود مي پندارند.

دریا
United Arab Emirates
۰۰:۳۹ - ۱۳۹۱/۰۳/۲۴
رئیس جمهوری نماد انتخاب دموکراتیک مردم می باشد ... این که روسای جمهوری ایران عاقبت به خیر نمی شوند اولا ناشی از ضعف ساختاری قانون اساسی می باشد که نیروهای سیاسی حاکم را در مقابل یکدیگر قرار می دهد ... و ثانیا ظرفیت پایین پذیرش دموکراسی در ایران می باشد که رقبای سیاسی به محض قدرت گرفتن رقیب شروع به تخریب وی نموده و همدیگر را به خروج از مسیر انقلاب متهم ( بخوانید تشویق ) می نمایند ضعف بسیار بزرگ جمهوری اسلامی نهادینه کردن احزاب و تشکل های سیاسی است که بعد از گذشت 33 از از طلیعه انقلاب اسلامی کاندیداهای ریسات جمهوری از اینکه به هیچ حزبی وابسته نیستند به خود می بالند !!!! ( هم آقای احمدی نژاد و هم موسوی به اینکه از طرف هیچ حزبی کاندیدا نشده اند افتخار می کردند!) و اگر دقت کنیم درمی یابیم همه ی روسای محترم جمهور از طرف حزب خاصی کاندیدا نشده بلکه به صورت مستقل رئیس جمهور شده اند و احزاب سیاسی به جای پرورش رئیس جمهور و نماینده مجلس به دنبال آنان راه افتاده اند ! علت گریز مقامات مهم کشوری از وابستگی به احزاب ترادف ذهنی واژه وابستگی به احزاب به چپاول و مال اندوزی گروه ها دستجات و احزاب سیاسی است ... به امید روزی که مردم به جای رای به اشخاص به احزاب و طرز تفکر و برنامه آنان رای بدهند
امیر
United Arab Emirates
۲۳:۱۷ - ۱۳۹۱/۰۳/۲۳
آقایی محبیان اشتباه میفرمائید مشکل وقتی شروع میشود که کسانی پشت رهبری مخفی میشوند و رئیس جمهور برایشان مهم نیست و برای اینکه قدرت خود را از دست ندهند قدرت رئیس جمهور را خدشه دار میکنند
ebrahim
Germany
۲۳:۱۲ - ۱۳۹۱/۰۳/۲۳
حنجره مردم مصلح و دلسوز انقلاب وقتی که افراطیها را بجان هاشمی و خاتمی انداخته بودید پاره شد و امثال اقای محبیان یا سکوت و یا بر این اتش دمیدند. دلم میخواست یک شیر مرد یا زن تمامی نوشتارهای اقای محبیان را وارسی کند تا ببینید چند بار همین حضرتشان ضد این روسای جمهور قلم سوده اند. من فاش کنم حقیقت مطلب را اقای محبیان!. ما و بویژه قلم بدستانمان یا مجیز قدرت میگویند چون شما، و یا فرار میکنند و در خارج به مسئولین فحاشی میکنند. همین!
برادر
Iran (Islamic Republic of)
۱۹:۴۶ - ۱۳۹۱/۰۳/۲۳
آقاجان تيتر مطلب را اصلاح كنيد: «چرا رؤساي جمهور ايران اپوزيسيون فرض ميشوند» يا «چرا رؤساي جمهور ايران را اپوزيسيون فرض ميكنند» يا به اين سؤال بپردازيد كه : «چه كساني رؤساي جمهور ايران را اپوزيسيون ميبينند و به مقابله با آنها ميپردازند؟»
ناشناس
United Arab Emirates
۰۰:۴۰ - ۱۳۹۱/۰۳/۲۴
کاش می شد 2000 رای مثبت به شما بردار عزیز داد
مراد
Iran (Islamic Republic of)
۱۸:۴۰ - ۱۳۹۱/۰۳/۲۳
شما از راه انقلاب دور افتادید. زور گویی و تحکم و بله فربان گویی از کی تا حالا شده راه انقلاب!!!؟؟
انتشار یافته: ۱۴
mohsen
Iran (Islamic Republic of)
۱۲:۲۴ - ۱۳۹۱/۰۳/۲۳
بخاطر تداخل این جایگاه با رهبره که باعث ایجاد تقابل میشه
رستم
Iran (Islamic Republic of)
۱۲:۳۲ - ۱۳۹۱/۰۳/۲۳
چون این ساختار بیمار است و هر چند سال نیاز به یک قربانی بزرگ دارد!
ضمن اینکه برخی روسای جمهور اول به ناحق توسط خود نظام بزرگ شده اند و باید به اصل خود برگردند و مشکل می پذیرند!
Hosein
Iran (Islamic Republic of)
۱۳:۱۷ - ۱۳۹۱/۰۳/۲۳
اگر امام زنده بود به هیچ وجه این اتفاق نمی افتاد.
کارمند
Iran (Islamic Republic of)
۱۳:۵۴ - ۱۳۹۱/۰۳/۲۳
آقای محبیان به نظر من این شش رئیس جمهوری که ما بعد از انقلاب داشتیم هر کدام در یک شرائط خاص خودشان می بایست بررسی شوند این که همه را با یک میزان ودر یک ضرف بسنجیم قطعا به خطا رفته ایم ،بعضی ها بنا بر خواست حا کمیت وابزار های حا کمیتی رئیس جمهور شدند ومانعی بر سر راه خودشان نداشتند ولی بعضی ها بر اساس اراده مردمی نه خواست حا کمیت رئیس جمهور شدند وما نع بسیاری بر سر راه خود داشتند .من هم با شماهم عقیده ام چرا باید از پتانسیل وسرمایه روسای جمهور قبل استفاده نشود به نظر حقیر یک دیکته نا نوشته ای در مملکت ما رایج شده که فقط باید یکی خوب باشد بقیه حتما" باید بد باشند که شما هم در متن فوق به ظرافت با عنوان سر به سلامت بردن به آن اشاره کرده اید. بهترین قضاوت را مردم در مورد عملکرد روسای جمهور خواهند داشت و حا کمیت هم باید به قضاوت مردم با دیده احترام بنگرد وبه اصلاح خویش بپر دازد .
عباس
Iran (Islamic Republic of)
۱۳:۵۴ - ۱۳۹۱/۰۳/۲۳
رئیس جمهورهاخوب بودند،ساختارنظام افرادباتجربه راقبول نمی کند.
محمد
Iran (Islamic Republic of)
۱۴:۲۸ - ۱۳۹۱/۰۳/۲۳
مدتهاست اين موضوع فكر مرا مشغول كرده واقعا بايد فكري كرد
منصور نوین
Iran (Islamic Republic of)
۱۵:۳۲ - ۱۳۹۱/۰۳/۲۳
زمان ریاست جمهوری مقام معظم رهبری، نخست وزیر که موسوی بود اختیارات ریاست جمهوری کنونی را داشت در واقع نخست وزیر در ان زمان به لحاظ حیطه اختیارات و وظایف دقیقا عین رییس جمهور در زمان کنونی بود که خوب همه میدانیم او (میر حسین موسوی) نیز عاقبت به خیر نشد!!!
سید
Iran (Islamic Republic of)
۱۶:۲۲ - ۱۳۹۱/۰۳/۲۳
بدبختی ماروزی شروع شدکه دوره اول خاتمی باتخریب خاتمی توسط طرفداران ناطق صورت گرفت ونه شخص آقای ناطق نوری،نه مجلسی ها،نه شورای نگهبان ونه حتی رهبری!کسی جلوی این بی اخلاقی رانگرفت.
این بی اخلاقی تاجایی جلورفت که آقای احمدی نژاد کل نظام رانفی کرد وفقط دولت خودراشرعی ترین،پاک ترین ،موفق ترین و . . .دانست.سال88 هم میرحسین وکروبی به جزاینکه از سیاسیون قبلی نظام بودند ازفیلترشورای نگهبان گذشته بودند ولی بازچراتخریب هابرعلیه این دوبزرگوارصورت گرفت؟این همه بخاطرنبوداخلاق دراین کشوراست ولاغیر.
درضمن بیشترین توهین به رهبری توسط آقای خاتمی صورت گرفت یاتوسط احمدی نژاد؟ پس جریانی درکاراست!!!!!
مراد
Iran (Islamic Republic of)
۱۸:۴۰ - ۱۳۹۱/۰۳/۲۳
شما از راه انقلاب دور افتادید. زور گویی و تحکم و بله فربان گویی از کی تا حالا شده راه انقلاب!!!؟؟
برادر
Iran (Islamic Republic of)
۱۹:۴۶ - ۱۳۹۱/۰۳/۲۳
آقاجان تيتر مطلب را اصلاح كنيد: «چرا رؤساي جمهور ايران اپوزيسيون فرض ميشوند» يا «چرا رؤساي جمهور ايران را اپوزيسيون فرض ميكنند» يا به اين سؤال بپردازيد كه : «چه كساني رؤساي جمهور ايران را اپوزيسيون ميبينند و به مقابله با آنها ميپردازند؟»
ناشناس
United Arab Emirates
۰۰:۴۰ - ۱۳۹۱/۰۳/۲۴
کاش می شد 2000 رای مثبت به شما بردار عزیز داد
ebrahim
Germany
۲۳:۱۲ - ۱۳۹۱/۰۳/۲۳
حنجره مردم مصلح و دلسوز انقلاب وقتی که افراطیها را بجان هاشمی و خاتمی انداخته بودید پاره شد و امثال اقای محبیان یا سکوت و یا بر این اتش دمیدند. دلم میخواست یک شیر مرد یا زن تمامی نوشتارهای اقای محبیان را وارسی کند تا ببینید چند بار همین حضرتشان ضد این روسای جمهور قلم سوده اند. من فاش کنم حقیقت مطلب را اقای محبیان!. ما و بویژه قلم بدستانمان یا مجیز قدرت میگویند چون شما، و یا فرار میکنند و در خارج به مسئولین فحاشی میکنند. همین!
امیر
United Arab Emirates
۲۳:۱۷ - ۱۳۹۱/۰۳/۲۳
آقایی محبیان اشتباه میفرمائید مشکل وقتی شروع میشود که کسانی پشت رهبری مخفی میشوند و رئیس جمهور برایشان مهم نیست و برای اینکه قدرت خود را از دست ندهند قدرت رئیس جمهور را خدشه دار میکنند
دریا
United Arab Emirates
۰۰:۳۹ - ۱۳۹۱/۰۳/۲۴
رئیس جمهوری نماد انتخاب دموکراتیک مردم می باشد ... این که روسای جمهوری ایران عاقبت به خیر نمی شوند اولا ناشی از ضعف ساختاری قانون اساسی می باشد که نیروهای سیاسی حاکم را در مقابل یکدیگر قرار می دهد ... و ثانیا ظرفیت پایین پذیرش دموکراسی در ایران می باشد که رقبای سیاسی به محض قدرت گرفتن رقیب شروع به تخریب وی نموده و همدیگر را به خروج از مسیر انقلاب متهم ( بخوانید تشویق ) می نمایند ضعف بسیار بزرگ جمهوری اسلامی نهادینه کردن احزاب و تشکل های سیاسی است که بعد از گذشت 33 از از طلیعه انقلاب اسلامی کاندیداهای ریسات جمهوری از اینکه به هیچ حزبی وابسته نیستند به خود می بالند !!!! ( هم آقای احمدی نژاد و هم موسوی به اینکه از طرف هیچ حزبی کاندیدا نشده اند افتخار می کردند!) و اگر دقت کنیم درمی یابیم همه ی روسای محترم جمهور از طرف حزب خاصی کاندیدا نشده بلکه به صورت مستقل رئیس جمهور شده اند و احزاب سیاسی به جای پرورش رئیس جمهور و نماینده مجلس به دنبال آنان راه افتاده اند ! علت گریز مقامات مهم کشوری از وابستگی به احزاب ترادف ذهنی واژه وابستگی به احزاب به چپاول و مال اندوزی گروه ها دستجات و احزاب سیاسی است ... به امید روزی که مردم به جای رای به اشخاص به احزاب و طرز تفکر و برنامه آنان رای بدهند