با این شکایت همسر قربانی و پدر و مادرش بازداشت شدند و به اختلاف با دامادشان اعتراف کردند. پرونده آنها به اتهام تحریک متهم برای قتل و فراهم آوردن شرایط جنایت به شعبه ۱۰ دادگاه کیفری یک استان تهران فرستاده شد و آنها بهزودی محاکمه میشوند.
هر چقدر هم فرار کنی و هیچ ردی به جا نگذاری، اما عذاب وجدان لحظهای رهایت نمیکند. گفتم من که گرفتار شدم بهتر است اعتراف کنم.
من و همسرم هم به خاطر اینکه پسرمان به خانه برگردد قبول کردیم، اما پسرم در آن شب نه به من رحم کرد نه به پدرش؛ او را کشت و مرا زخمی کرد. وقتی یاد رفتارهایش میافتم، نمیتوانم از گناهش بگذرم و حالا هم درخواست اشد مجازات برای او دارم.
«مسعود» (متهم) درحضور مقام قضایی لب به اعتراف گشود و به قتل همسرش به خاطر اختلاف برسر سند مالکیت باغ ویلا اقرار کرد و مدعی شد یکی از بستگانش را اجیر کرد تا او را با شلیک گلوله به قتل برساند.
قاتل پس از 11 سال بلاتکلیفی در زندان:
از مریم خواستم تا النگوهایش را به من بدهد که او عصبانی شد و میخواست در را باز کند و من را از خانهشان بیرون بیندازد که در یک لحظه عصبانی شدم و سرش را محکم به دیوار کوبیدم.
او را از سر گذر برای کارگری در زمینهای کشاورزی بردم، ولی وقتی به باغ انگور یکی از بستگانم در اطراف روستای برقی رسیدیم چنین ادعا کرد که نمیتواند کار کند! و در میان حرف هایش به من ناسزا گفت که عصبانی شدم وبا سنگ به سرش زدم.
صلح و سازش در خصوص شش پرونده قتل عمد در مهرستان باعث شد شش قاتل اعدام نشوند.
مشغول تمیز کردن خیابان بودیم که ناگهان دو جوان نقابدار را در تعقیب مرد میان سالی دیدیم، ولی توجهی نکردیم. چند لحظه بعد با شنیدن صدای «آخ» به سمت آن خیره ماندیم و در حالی که تصور میکردیم شاید یکی از همکاران مان دچار حادثه رانندگی شده باشد بلافاصله به آن سوی خیابان دویدیم که با پیکر غرق در خون مرد میان سال مواجه شدیم
با گذشت یک ماه از زمان فرار متهم از شهر تهران، کارآگاهان اطلاع پیدا کردند که وی اخیرا به تهران مراجعه کرده است؛ بلافاصله تحقیقات پلیسی جهت شناسایی مخفیگاه امیرعلی آغاز شد و سرانجام آخرین مخفیگاه وی در شهرک ولیعصر شناسایی و متهم نیز در مورخه ۲۱ آبانماه دستگیر شد.
عامل جنایت خیابان لادن در بازسازی صحنه قتل مطرح کرد
این مرد که سعی داشت جملات حاکی از ندامت خود را با بغضی در گلو بیان کند با تفهیم مواد قانونی از سوی قاضی ویژه قتل عمد، مبنی بر این که مواظب اظهارات خود باشد و حقیقت ماجرا را بیان کند، مقابل دوربین قوه قضاییه ایستاد و پس از معرفی کامل خود گفت: من «رضا» هستم و هم اکنون ۳۴ سال دارم.
این پرونده از همان ابتدا با پیگیری دادستان اصفهان و رئیس پلیس آگاهی استان با سرعت به سرانجام رسید و بلافاصله پس از دستگیری روند رسیدگی به پرونده آغاز شد و کیفرخواست متهم با موارد متعدد اتهامی صادر شد. البته متهم در همه مراحل بازجویی تلاش میکرد تا مسیر تحقیقات را به انحراف بکشاند، اما موارد اتهامی، چون بهصورت مستند و مستدل وجود دارد راه گریزی ندارد.
کارآگاهان اداره دهم پلیس آگاهی با حضور در محل درگیری واقع در یک قهوه خانه در منطقه فدائیان اسلام اطلاع پیدا کردند که مقتول طی درگیری با یکی از دوستانش به نام "مراد" هدف اصابت ضربات چاقو قرار گرفته و قاتل (مراد) پس از ارتکاب جنایت محل را به سرعت ترک کرده است.