عکس و نام پسران در تابلو هست، ولی در مورد خانمها تصاویرشان از کنار نام آنان حذف شده و به جای آن آرم انجمن اسلامی است. چنین رویکردی در حذف نام خانمها، از عجایب روزگار است و نشان میدهد مساله فراتر از حجاب است.
مردم نمیدانند دولت در مذاکرات چه کار میکند؟ من حتی معتقدم در درون خود سیستم هم خیلیها از جزئیات و محتوای دقیق مذاکرات و رویکرد گروه مذاکرهکننده مطلع نیستند و نمیدانیم تیم مذاکرهکننده دولت کنونی اساسا در مسیر تعریفشده دولت قبلی و آقای ظریف حرکت میکند یا مسیر متفاوتی را برای خود تعریف کرده است؟
عباس عبدی:
سیاستهای حمایتی موجود از اقشار ضعیف به سرعت بیارزش میشود. همانطور که ۴۵ هزار تومان سال ۱۳۸۹ اکنون بیارزش شده است، ۳۰۰ هزار تومان امسال نیز تا پایان سال کمارزش خواهد شد و یکی، دو سال دیگر اهمیت خود را به کلی از دست خواهد داد.
عباس عبدی نوشت: متروپل فرو ریخته و تاکنون بیش از ۴۰ نفر قربانی شدهاند. هزینههای مادی و روانی سنگینی به مردم شهر و استان وارد شده است، دو پرسش اساسی برای جامعه وجود دارد. اول اینکه چرا این اتفاق رخ داده و چه کسانی مقصر بودهاند؟ دوم اینکه آیا درباره آنان عدالت اجرا خواهد شد؟
بنیان انقلابی بودن، التزام به این اصل یعنی حاکمیت بدون استثنای مردم است. از این مرحله به بعد، هر کسی میتواند محتوای مورد نظر خود را با رعایت این اصل تبلیغ کند و پیش ببرد. هر رفتاری جز این ضد انقلابی است.
صاحبان قدرت باید به این پرسش پاسخ دهند که چرا کار به جایی رسیده که روزنامه جمهوری اسلامی نیز پس از ۴۴ سال با چنین وضعی مواجه شده است؟ آیا فقط باید وجود امثال کیهان را پسندید؟
عباس عبدی:
مگر ممکن است که صداوسیمای آبادان از این مسایل بیاطلاع باشد؟ اگر بیاطلاع باشد که باید درِ آن رسانه را گِل گرفت و اگر اطلاع داشته و گزارش و پیگیری نکرده که مسئولیت مشترک در ماجرا دارد و باید ابتدا به نقد عملکرد خود بپردازد. یک گزارش جدی آنان میتوانست بساط تخلفات را جمع کند.
برای ساخت اضافهبنای غیرقانونی ساختمان متروپل، شهرداری آبادان را هم شریک خود میکنند. بگذریم از اینکه چه ارقامی از این امور به ظاهر خیریه به جیب اشخاص و مسوولان میرود.
به احتمال فراوان، ناظران و حتی سازندگان ساختمان کمابیش میدانستهاند که این سازه خطرناک است. پس چرا همه آنان چشمهای خود را بر ماجرا بستند و حتی سازنده و مالک نیز قربانی ساخته خود شد؟
شبهه فوت یا زنده بودن عبدالباقی بهطور مستقیم مربوط به بیاعتباری نهاد رسانههای رسمی است. همچنانکه یکی از علل بروز این حادثه دلخراش و تاسفبار نیز به همین عامل مربوط میشود که در ادامه خواهیم دید.
روشن نیست که منظور از تصمیمهای سخت چیست، ولی اگر منظورشان توافق برجام باشد که در این صورت نه تنها سخت نیست که تصمیم خلاف آن بسیار سخت است، به ویژه آنکه تا حالا فکر میکردیم که رقم مسدود شده اموال ایران کمتر از نیمی از رقم ۱۲۰ میلیارد دلاری است.
چهکار کردهاید که پس از ۴۳ سال تسلط مطلق و بیچون و چرا بر همه نهادهای رسانهای و آموزشی و... مردم چنین شدهاند که تحت تاثیر «فضای رسانهای بیدر و پیکر سیاه را سفید، خوب را بد، باسواد را بیسواد و تلخ را شیرین میبینند»
عباس عبدی:
کسانی که انتساب روحانی بودن را میپذیرند، بالطبع نتایج ناخواسته آن را نیز باید بپذیرند، در واقع چارهای از پذیرش ندارند. این مشکل فقط منحصر به آنان نیز نیست، هر گروهی که چنین انتسابی را بپذیرد تبعات مثبت و منفی آن نیز همراهش است.
همسر یک طلبه نوشت: اگر بنزین گران شود، روغن نایاب و جوجههای یک روزه را در دارقوزآباد زنده زنده دفن کنند... شوهرم در بقالی باید به ده نفر پاسخ بگوید. چرا؟ چون رییسجمهور هملباس اوست.
پاسخهای شخص قالیباف نوعی جدل و حاشیهروی بود و هیچ چیزی را روشن نکرد. یکی دیگر نوشته بود که رفتن خانواده هاشمی به سد لتیان در روز عاشورا چه فرقی با ترکیه رفتن خانواده قالیباف وسط ماه رمضون داره؟
در نظامهای جدید حکمرانی، برای صاحبان قدرت این پیشفرض پذیرفته شده است که مردم و جامعه حق دارند نسبت به رفتارهای حتی شخصی آنان حساس باشند. ولی به نظر میرسد که در ایران معکوس است.
عباس عبدی مطرح کرد
رسانههای تبلیغاتی یا بوقواره بیش از هر چیز دشمن رسانههایی هستند که کارکرد بوق ندارند، زیرا وجود رسانه واقعی را به منزله شاهدی بر بیاعتباری خود میدانند. خطر ذهنیت تبلیغاتزده مسوولان در ایران بیش از هر چیز دیگر برای خودشان زیان دارد.
اکنون مساله همه ما ایران است و نه هیچ چیز دیگر. گرچه امیدواریم که نواصولگرایان موفق شوند، ولی متاسفانه شخصا معتقدم که تنها شانس و امکان آنها تغییر دادن رویکردشان در حوزه سیاست است و پیش از این تغییر، در اقتصاد هیچ شانسی ندارند.
عباس عبدی به سخنان اخیر حداد عادل واکنش نشان داد و نوشت: شما خطایتان را به عنوان عیدی مجلس به مردم معرفی کردید.
عبایس عبدی نوشت: هر گونه پرداخت ریالی به مردم در شرایط تورمی دو رقمی و بالا و نیز پرداخت به عدهای از مردم و نه همگان، نوعی فریب دادن مردم و کسب پول برای تامین بودجه دولت است و هیچ هدف مثبت بلندمدتی برای اقتصاد ندارد و فقط بیاعتمادی مردم را بیشتر میکند.