لوکس فروشی

نخستین چیزی که بعد از گذشتن از در ورودی شیشه‌ای و بلند پاساژ نگاه‌ها را جذب می‌کند، ماشین‌هایی‌اند که رو به در ورودی به خریداران خوش‌آمد می‌گویند! بی‌ام‌و، میتسوبیشی و هیوندای، نخستین چیزهایی‌اند که در نگاه نخست به چشم خریداران می‌آیند.

با وجود آن‌كه دولت در هفته‌هاي اخير براي ساماندهي عرضه و تقاضاي ارز دست به اعمال برخي محدوديت‌ها در زمينه واردات و صادرات كالا به كشور زده اما هنوز مشخص نيست كه آيا اين تغييرات منجر به توقف واردات كالاهاي لوكس به كشور خواهد شد يا نه. گشت و گذار خبرنگار جام جم در برخي فروشگاه‌ها و لوكس‌فروشي‌هاي تهران حاكي از آن است كه افزايش قيمت ارز و چند برابر شدن نرخ كالاهاي وارداتي نه‌تنها مشتريان كالاهاي لوكس و داراي قيمت‌هاي نجومي را كم نكرده بلكه اين كالاها همچنان در اختيار مشتريان خاص قرار مي‌گيرد و حتي ممنوعيت وارداتي هم نمي‌تواند در بازار اين كالاها خللي ايجاد كند. براساس اين گزارش، دنياي مد و كالاهاي خارجي با برندهاي اروپايي و آمريكايي، محل رقابت كساني شده است كه حاضرند براي خريد يك ساعت مچي 50 تا حتي 800 ميليون تومان پول پرداخت كنند. شايد شما هم شنيده باشيد كه در همين تهران، لباس‌هايي فروخته مي‌شود كه با پول آن مي‌توان يك خودرو خريد يا موارد مشابه فراوان ديگر. اين كالاهاي لوكس هميشه مشتري داشته‌اند و هنوز هم دارند. زماني بيشتر و زماني كمتر. اما افزايش نرخ ارز در چند ماه اخير، قيمت اين كالاها را سرسام‌آورتر و باورناپذيرتر كرده است. در حالي كه نمي‌توان هيچ‌كس را به خاطر توانايي مالي مشروع شماتت كرد يا گفت، هيچ‌كس حق استفاده از محصولات لوكس با قيمت‌هاي بالا را ندارد، اما نظام سرمايه‌داري خوب مي‌داند با توليد مارك و برند، چگونه برخي افراد را به خود مشغول كند. در حالي كه بسياري از كالاها به صورت قاچاق يا غيرقانوني وارد كشور مي‌شده و ممانعت از ورود برخي كالاها تقريبا غيرممكن است اما مصرف‌كنندگان اين كالاها حداقل مي‌توانند به اين موضوع بينديشند كه در شرايط امروز كه كشورهاي غربي، سخت‌ترين تحريم‌ها را عليه ايران وضع كرده‌اند، هزينه كردن ميليون‌ها دلار براي واردات كالاهاي لوكس شايد حركتي، هرچند از روي ناآگاهي، در جهت خواست و اراده تحريم‌كنندگان باشد. تهران، مركز برندهاي بزرگ با نگاهي هرچند گذرا براحتي مي‌توان تهران را پايتخت برندها و مارك‌ها ناميد، چرا كه برخي در اين شهر حاضرند براي يكدست كردن سر و وضع ظاهري خود يا خانه و اتومبيل‌شان چندصد ميليون تومان پول پرداخت كنند. بدون وقت قبلي معذوريم! وقتي به يكي از جواهرفروشي‌هاي معروف تهران سر مي‌زنم نامم را مي‌پرسد و وقتي دليل مراجعه خود را عنوان مي‌كنم در را باز نمي‌كند و پاي آيفون مي‌گويد: همه مشتريان ما با وقت قبلي براي مشاوره به اينجا مي‌آيند. مي‌گويم مشتري نيستم، فقط چند سوال دارم باز همان جواب قبلي را تكرار مي‌كند. ادامه توفقم در مقابل جواهرفروشي به صلاح نيست. يك مامور جلوي در ايستاده وقتي به او مي‌گويم خبرنگارم، تنها يك لبخند چاشني نگاه پرسوالش مي‌كند. راهم را كج مي‌كنم و به مسيرم ادامه مي‌دهم. در نقطه‌اي ديگر از شهر به جواهرفروشي ديگري سر مي‌زنم. وارد مي‌شوم پشت ويترين‌هاي بزرگ با شيشه‌هاي ضخيم كه از جنس نسوز، نشكن و ضد سرقت است تعداد محدودي انگشتر، گوشواره و ... توجهم را جلب مي‌كند. قيمت يك انگشتر پرنگين كه توجهم را جلب كرده 70 ميليون تومان است. فروشنده مي‌گويد: مشتريان ما خاص هستند. معمولا با وقت قبلي به اينجا مي‌آيند. از روي جديدترين مدل‌ها، طرح مورد نظر خود را انتخاب مي‌كنند و سفارش ساخت مي‌دهند. او تاكيد دارد: محصولات ما عمدتا طراحي خارجي دارند اما در داخل ساخته مي‌شوند و اين بستگي به ذوق و سليقه مشتري دارد. قيمت دستبند ديگري كه تعداد زيادي نگين برليان دارد، 120 ميليون تومان و يك سرويس جواهر 157 ميليون تومان است. فروشنده جوان مي‌گويد: چند وقت پيش خانمي از كانادا به ايران آمد و يك سرويس 220 ميليون توماني براي عروسي نوه‌اش سفارش داد. كفش دو ميليون تومان! در خيابان‌هاي حوالي ميدان ونك كفش‌هايي يافت مي‌شود به قيمت دو ميليون تومان. وقتي از فروشنده قيمت يكي از كفش‌ها را مي‌پرسم، بلافاصله و بي‌درنگ از ويژگي‌هاي ساخت كفش و ضمانت آن مي‌گويد. او حتي كفش‌هايي با نرخ بالاي دو ميليون تومان نيز دارد. اين در حالي است كه شايد خيلي‌ها ندانند توليدكنندگان كفش چرم دست‌دوز در بازار تبريز، بهترين محصولات خود را روانه بازارهاي اروپايي مي‌كنند. درست است پزشكان معتقدند پا قلب دوم انسان است و بايد در خريد و انتخاب كفش دقت زيادي به كار برد و كفش ضروري‌ترين نياز انسان است، ولي فرقي نمي‌كند كه با مارك باشد يا بي‌مارك. حتي گيوه‌هاي دستباف ايراني نيز بازار دارند، چه برسد برندهاي اروپايي و آمريكايي. كيف پول زنانه، كيف دستي پنج ميليون تومان يكي از پاساژهاي معروف در خيابان ولي‌عصر گاهي پذيراي مشترياني است كه حاضرند كيف دستي زنانه را به قيمت 5.5 ميليون تومان خريداري كنند يا كيف پول نگين‌دار سه ميليون توماني به دست مي‌گيرند. به گفته يكي از فروشندگان در اين مركز خريد، مشتريان اين كيف‌ها متفاوت هستند، گاهي زنان مسن و گاهي نيز دختران جوانند كه در دنياي مد و مارك رقابت دارند. با شنيدن اين قيمت‌ها، ياد زنان دستفروش داخل مترو مي‌افتم كه گاهي كيف‌هايي را مي‌فروشند كه به گفته خودشان مارك‌دار هستند و مي‌گويند 50 هزار تومان مغازه را از من ببر ده هزار تومان. مانده‌ام كيف پول سه ميليون توماني مغازه را در مترو از زن دستفروش چند مي‌توان خريد؟ وقت، وقت است با ساعت 800 ميليون توماني يا 5000 توماني گشت و گذار بيشتر در مركز خريد پرسش‌‌هاي ابهام‌آميز زيادي را در ذهنم ايجاد مي‌كند. ساعت‌هاي ساخت كشور سوئيس با مارك‌هاي متعدد و مشهور، قيمت‌هاي باورنكردني دارند. ساعت‌هايي آراسته به طلا و الماس از 12 ميليون تا 800 ميليون تومان. گاهي قيمت‌ها به دلار نيز به نمايش گذاشته مي‌شوند كه البته به گفته فروشنده نرخ‌هاي دلار براي مشتريان ويژه‌اي است كه ساعت‌هاي آنها كاملا سفارشي و شخصي است. يك ساعت از برندي معروف به قيمت 365 هزار دلار در ويترين ضدسرقت با شيشه نسوز و نشكن به نمايش گذاشته شده كه صاحب مغازه اجازه دست زدن يا عكس گرفتن از آن را نمي‌دهد.درك چنين قيمت‌هايي چندان آسان نيست. زيرا وقت، وقت است حالا با ساعت 800 ميليون توماني باشد يا 5000 توماني دستفروش! لباس چهار ميليون توماني براي مهماني به گفته يكي از خانم‌هاي فروشنده لباس مهماني زنانه، اغلب اين لباس‌ها از تركيه، ايتاليا، فرانسه، اسپانيا، انگليس يا كشورهاي حاشيه خليج‌فارس وارد مي‌شود و پايين‌ترين نرخ آنها عموما دو ميليون تومان است. وي مي‌گويد: مشتريان ما معمولا به منزل مي‌آيند و لباس مورد نظر خود را خريداري مي‌كنند. به گفته او، اغلب اين مشتريان مشكلي براي پرداخت قيمت‌ها ندارند. اين فروشنده مي‌گويد: بتازگي يك دست كت و دامن دوخت فرانسه به يكي از مشتريان خانگي‌اش به قيمت پنج ميليون تومان فروخته كه نگين گرانقيمتي روي دكمه كت آن بوده است. ثروتمندان در چه ظروفي غذا مي‌خورند؟ پس از گشت و گذار در قيمت كالاها به آشپزخانه ثروتمندان سري مي‌زنم. يك مجموعه ظروف قهوه‌خوري شش نفره ايتاليايي يك و نيم ميليون تومان، سرويس چيني ايتاليايي مارك‌دار 12 نفره حدود 35 ميليون تومان، ظروف قابلمه مارك‌دار 9 پارچه 5.5 ميليون تومان، يك ست صبحانه مارك‌دار انگليسي شش ميليون تومان و... تفلون نچسب، سرويس قابلمه استيل آلماني و قابلمه‌هاي چدني آمريكايي هر يك قيمت‌هايي بالاتر از دو ميليون تومان دارند. با ديدن اين نرخ‌ها، ياد ديگچه‌هاي مسي و روحي مادربزرگ‌ها مي‌افتم كه اين روزها جاي خود را در آشپزخانه‌ها به چدن، تفلون و استيل‌هاي خارجي داده‌اند. نشستن روي مبل چند؟ مبل‌ها و سرويس‌هاي غذاخوري خارجي نيز قيمت‌هاي حيرت‌انگيزي دارند. يك نصف مجموعه چرم ايتاليايي به قيمت 65 ميليون تومان فروخته مي‌شود يا يك دست ميز ناهارخوري شش نفره خارجي 70 ميليون تومان قيمت دارد. سرويس مبلمان استيل خارجي 200 ميليون تومان! چه حسي دست مي‌دهد نشستن روي مبلي كه پول آن را مي‌توان براي خريد يك واحد آپارتمان در تهران صرف كرد! از روشنايي مهتاب تا لوسترهاي 30 ميليون توماني در حالي كه اغلب جمعيت 75 ميليون نفري ايران از لامپ‌هاي كم‌مصرف براي روشنايي شبانه خانه‌هايشان استفاده مي‌كنند، جمعيت قليلي هستند كه چراغ خانه‌هايشان از 30 ميليون تا 120 ميليون تومان ارزش دارد. لوسترهاي خارجي چندشاخه با طراحي و ساخت خارجي و قيمت‌هاي نجومي روشنايي‌بخش خانه‌هاي اين جماعت است. با اين وصف تصميم اخير دولت براي اختصاص ندادن ارز به برخي كالاهاي لوكس و غيرضروري قابل اعتناست، زيرا در شرايط تحريم و دشواري‌هايي كه غربي‌ها براي اقتصاد كشورمان ايجاد كرده‌اند، نخريدن كالاهاي غربي مي‌تواند يك الگوي مناسب براي اقتصاد مقاومتي باشد، اما نبايد فراموش كرد با بسته شدن راه‌هاي قانوني، راه‌هاي غيرقانوني و قاچاق باز مي‌شود و شايد به همين دليل است كه مشتريان اين كالاها هميشه به مراد خود مي‌رسند.