رژیم وقت رمان را تاب نمیآورد و تمام نسخ خمیر میشود و میماند تکنسخهای از کتاب که گویا حروفچینی آن را از مهلکه به در میبرد و میرساند بهدستِ براهنی و بهروایت اکتای براهنی، فرزند او تا امروز در جایی دور از دید و دسترس دیگران نزدِ نویسندهاش میماند و بعد که نویسنده از ایران مهاجرت میکند، کتابهایش سالیانی در انتظار مجوز میماند یا در کشوی نویسنده جا خوش میکند اما طولی نمیکشد که این آثار یکی پس از دیگری بهشکل افست سَر از بساط دستفروشها و کهنهفروشیهای انقلاب در میآورد.