پارکینگ شماره ۱ استان مازندران، پارکینگ شماره ۲ استان سمنان، پارکینگ شماره ۳ استان مرکزی، پارکینگ شماره ۵ و۹ و۱۰ استان تهران، پارکینگ شماره ۷ استان قزوین، پارکینگ شماره ۸ استان البرز، پارکینگ شماره ۱۲ استان اصفهان، پارکینگ ۱۳ استان قم، پارکینگ شماره ۱۴ استان همدان، پارکینگ شماره ۱۵ استان گیلان مربوط میباشد.
آن زمان ما در جایی سکونت داشتیم که تلفن نداشت و به همین دلیل هم مسئولان وقت روزنامه "کیهان" نتوانستند من را احضار کنند. دکتر فرقانی آن زمان عضو شورای تیتر و دبیر سرویس گزارش "کیهان" بود و بار گزارشهای ارتحال امام را نیز بر دوش داشت. او همان روز بلافاصله من را به همراه یک عکاس به جماران فرستاد و تاکید کرد که تا ساعت ۱۱ صبح باید گزارشی از عزاداری و حال و هوای مردم در آن منطقه تهیه کنم. در واقع میتوان گفت: اولین کار رسمی من در روزنامه "کیهان" از همان روز و با تهیه این گزارش شروع شد. من از ۱۱ اردیبهشت ماه سال ۶۸ به "کیهان" آمده بودم، اما به صورت موقت با سرویس گزارش همکاری میکردم و ۱۳ خرداد ماه آغاز کار رسمی من در این روزنامه بود.
حضرت امام خمینی (ره) اول خرداد ۶۸ بستری شدند و دوم خرداد در حالی که کیسه خون به دست ایشان وصل بود نماز صبح را به جماعت خواندند.
جمعیت مردم در آن روز تشییع پیکیر امام بسیار زیاد بود و از جمعیت آنان از تشییع جنازه تا بهشت زهرا کاسته نمیشد و لابد مطلع هستید که در آن روز نه تنها چارچوب تابوت شکسته شد بلکه قسمتهای عمدهای از کفن امام هم پاره شد
در عکس زیر شهید محسن حججی را در کاروان «عاشقان حسینی، زائران خمینی» که به مناسبت سالگرد رحلت امام خمینی(ره) راهی مرقد امام شده بودند را مشاهده می کنید.
رضا جعفرزاده در گفتوگویی، اظهار کرد: طبق برنامهریزی های صورت گرفته به منظور برگزاری مراسم یادبود ارتحال امام خمینی(ره) فرودگاه های تهران، برای پنج ساعت پروازی انجام نخواهند داد.
دو خاطره تلخ هم از حضرت امام در ذهن من حک شده است؛ یکی مربوط به زمانی است که ایشان قطعنامه 598 پایان جنگ را پذیرفتند که برای ما هم سخت بود؛ فرمایشات ایشان را گوش می کردیم و اشک می ریختیم. تلخ ترین خاطره هم مربوط به روز رحلت ایشان در سال 68 بود که اگر خودکشی جرم شرعی و حرام نبود، خودم را می کشتم. بی اختیار گریه می کردیم و بی قرار بودیم. این تنها من نبودم که این حال را داشتم بلکه همه جانان اینگونه بودند.