مجبور بودم روزی ۳۰ هزار تومان مواد مخدر مصرف کنم و این درحالی بود که توانایی تامین اجاره خانه و هزینه خورد و خوراک همسر و فرزند شیرخواره ام را نداشتم بنابراین تصور میکردم با فروش کفشهای نمازگزاران میتوانم بخشی از هزینههای مصرف موادم را تامین کنم و با این نیت وارد مسجد شدم که ...
دختر شاکی نزد پلیس رفت و سرنخی به مأموران داد که راز سرقت میلیاردی از خانه مادرش را برملا کرد.
رئیس پلیس آگاهی فرماندهی انتظامی استان سیستان و بلوچستان تصریح کرد: در بازرسی از مخفیگاه متهمان علاوه بر کشف خودرو وانت مسروقه، یک قبضه سلاح کلت کمری به همراه یک تیغه خشاب و سه عدد فشنگ جنگی کشف شد.
امنترین جای پارک، جایی است که خودرویی در پشت خودروی شما قرار گیرد و صندوق عقب ماشین تان مماس با خودرویی دیگر شود و خودروهایی که پشت آنها خودروی دیگری توقف نکرده بهترین انتخاب برای سرقت هستند چرا که به راحتی میتوان آنها را سرقت کرد و با دنده عقب از محل به سرعت دور کرد.» این هم توصیه فرد دیگری است که زمانی خودرو سرقت میکرد.
این متهم که بررسی سوابقش نشان داد که پیش از این بارها به اتهام سرقت دستگیر و روانه زندان شده است، پس از تشکیل پرونده برای ادامه روند رسیدگی به جرم روانه دادسرا شد.
سرهنگ نقی زاده با بیان اینکه ۹۰ درصد از دستگیر شدگان در بحث سرقت دارای سابقه قبلی هستند از دستگاه قضائی خواهان برخورد جدی تر با این گونه متهمان هستیم.
این زن در بازجویی اولیه به پنج سرقت اعتراف کرد و گفت: «پس از رهایی از زندان دوباره شروع به سرقت کردم و حدود یک سال است با شناسایی افراد مسن در پارکهای محدوده نارمک طعمههای خود را اغفال کرده و با جلب اعتمادشان به منزلشان رفته و با ریختن داروهای بیهوشی در غذا یا نوشیدنی، آنان را مسموم و بیهوش میکردم...
متهمان در تحقیقات تکمیلی به بزه انتسابی ۱۰۰ فقره سرقت اعتراف و با تشکیل پرونده به مرجع قضائی استان معرفی شدند.
پس از چند روز دیدار حضوری با وی در پارک شقایق، سهیلا پیشنهاد داد تا به خانهام بیاید و من هم قبول کردم و وقتی وارد خانه شدیم او سریع به سمت آشپزخانه رفت و یک نوشیدنی درست کرد تا باهم بخوریم. اما ۱۰ دقیقه بعد از نوشیدن شربت احساس سنگینی در سرم کردم و دیگر چیزی نفهمیدم، پس از گذشت ۲۰ روز بیهوشی در بیمارستان چشم باز کردم و تازه فهمیدم که چه اتفاقی افتاده است. حدود ۷۰ میلیون تومان اموال با ارزشم از قبیل: طلا و وجه نقد از سوی این زن به سرقت رفته بود.
اعترافات عجیب الناز ۲۵ ساله در اعترافاتش ادعا کرد که هیچ نیازی به پول ندارم و خانوادهام از نظر مالی مرا تامین میکنند و تنها به دنبال هیجان بودم که تصمیم گرفتم خودروها را سرقت کنم.
وی افزود: متهمان در بازجوییهای فنی توسط ماموران پلیس آگاهی، لب به اعتراف گشودند و از آنان ۴۵۰ کیلوگرم ریل راه آهن سرقت ی متعلق به راه آهن جاجرم کشف و ضبط شد.
ماموران با توجه به گسترده بودن این سرقت ها و با در اختیار داشتن تصویر دوربین مداربسته، تحقیقات را برای دستگیری زن جوان آغاز کردند که در این مرحله مشخص شد زن جوان سابقه سرقت به همین شیوه و شگرد را داشته است.
ثریا ۳۰ ساله که یک سابقه زندان در پروندهاش دارد ادعا میکند به خاطر بدهکاری در پرونده قبلیاش مجبور به سرقت شده است. این زن در حالی از سرقت ۳۰ میلیون طلا صحبت میکند که در یکی از سرقت هایش تنها ۱۵۰ میلیون تومان طلا دزدیده است.
سردار هداوند تصریح کرد: در تحقیقات انجام شده از متهمان هر دو متهم به جرم خود اعتراف کردند .
شاکی اول وقتی در جایگاه قرار گرفت، گفت: طلاهای من در منطقه پیروزی سرقت شد. متهم که لبخند میزد و زن مهربانی به نظر میرسید، به من نزدیک شد و آبمیوهای به من داد و گفت: رنگت پریده است این آبمیوه را بخور تا حالت بهتر شود من هم قبول کردم؛ بعد نفهمیدم چه شد؛ کاملا بیهوش بودم و زمانی که به هوش آمدم طلاهایم سرقت شده بود.
او که با توجه به مدارک موجود در پرونده چارهای جز اعتراف نداشت، به مأموران گفت: بیش از سه ماه است که از زندان آزاد شده و با توجه به اینکه در زندان برای آزادشدن مجبور به قرضگرفتن از مردم شده بود و باید همه آن پولها را پس میداده است، دوباره دست به سرقت زد و تصمیم گرفته است ۳۰ میلیون تومان دزدی کند و بدهیهایش را بپردازد.
لذتی که در دزدی است را دوست دارم. کاری به عاقبت آن ندارم که چه میشود فقط به این فکر میکنم برای رسیدن به هدف باید درست عمل کرد و سختی را که برایم دارد، از صمیم قلب دوست دارم.
از شنیدن رفتارهای وحشتناک پسرم همه وجودم به لرزه درمی آید. اکنون مدتی است که هر بار تماس ناشناسی را پاسخ میدهم اضطراب و نگرانی بر وجودم غلبه میکند چرا که این تماسها حکایت از خلافکاری، کتک کاری یا انجام سرقت ، توسط پسر ۱۲ ساله ام دارد. حالا نیز ...
چندی قبل دختر جوانی با حضور در دادسرای امور جنایی تهران، پرده از اتفاق عجیبی برداشت که در آن توانسته بود از دست پسری شیطان صفت فرار کند.
زن تنها وقتی ماموران را در ساختمان دید با صدایی بلند گفت که میخواهد سکوت شش ماهه اش را بشکند و راز پنهان زندگیاش را فاش کند تا هم به آرامش برسد و هم به ماجرای طلاهای سرقت شده بپردازد.