فردا روزنامهها در سراسر دنیا منتشر خواهند شد و ستون من در صفحه آخر روزنامه «شرق» بعد از اینهمه سال خالی خواهد ماند. فردا خورشید طلوع خواهد کرد و مردی جای نوشتن در روزنامه، برای شمارهکردن روزها روی دیوار یک خط تیره خواهد کشید. هه... فردا خاورمیانه همچون همیشه طعم گس یک دانه زیتون را به قیمت خون و نفت، به دل نوعاشقان و نوشاعرانش خواهد گذاشت و باز در این فردای محتمل، کودکی لابهلای کلمات و کتابها و مجلههای قدیمی، دنبال احتمال عشق خواهد گشت. امیدوارم گوشه ذهن شما رد این قلم بماند که انگار همه مینویسیم که از یاد ببریم و از یاد نرویم؛ و حالا این ستون آخر است که خداحافظی من است با مطبوعات.
عباس عبدی در گفت و گو با پوریا عالمی
بعید است این نوع تقسیمبندیها و بازیکردن با عدد و ارقام مشکلات ما را حل یا به سوی آینده راهگشایی کند. هر جامعهای بر حسب شرایطش در برابر وقایع، واکنشی از خودش نشان میدهد؛ این واکنش نیز آنی و لحظهای نیست و بخش بزرگی از آن در طول زمان شکل میگیرد. رفتار ما در سال ۱۳۹۲ واکنشی لحظهای نبود و ریشه آن در مجموعه فرایندهایی است که در سال ۱۳۸۸ تا ۱۳۹۲ شکل گرفت و این تجربه را به مردم منتقل کرد. این تجربه در سال ۱۳۹۶ خودش را در ابعاد وسیعتری و به شکل آشکارتری نشان داد.
سکه طلای ما چی شد؟
فضای اینترنت و رسانههای جدید در جهان نهتنها دست سیاستمداران را رو کرده، بلکه پته ما مردم را نیز روی آب ریخته است.
محمود صادقی، نماینده مجلس، گفته: «برای خرید رأیاعتماد یک نماینده به نفع وزیر پیشنهادی وزارت کشور، فرماندار شهرستان مباركه را تغییر دادند! اما ظاهرا نماینده مذکور راضی نشده و گفته خواسته من تغییر استانداره!»
خبرنگاری در خاورمیانه اینطوری است که بابات همیشه تو را میبيند، میپرسد: «خب، پسرم میخوای در آینده چیکاره بشی؟» تو میگویی: «بابا من الان سر کارم... چند ساله...».
استاندار تهران گفت: «نسبت به انتخاب زنان در وزارتخانهها نگاه سختگیرانهای وجود دارد، اما در موقعیتهایی که امکانش فراهم است باید از زنان استفاده کرد» و «من هم تلاش کردم، فرماندار زن انتخاب کنم و حتی یک نفر را هم کاندیدا کردم ولی به دلایلی موفق نشدم».
«گروه فشار» از بحثهای داغ این روزهاست و برای اینکه سوء تفاهمی ایجاد نشود ما امروز آمبولانس را پارک میکنیم و بهصورت فشرده برایتان فشار را تعریف کنیم.