گفتگو با «مولوی عبدالغفار نقشبندی» در خصوص ادعای دختر ۱۵ ساله در سیستان و بلوچستان
«عبدالصمد خرمشاهی» یکی از حقوقدانان معروف کشور گفت: مثلا در این خبر دادگاه میبیند که دختر دلیلی برای اثبات ادعایش ندارد ولی یکسری شواهدی وجود دارد که نشان میدهد ادعای او میتواند صحیح باشد. من در خصوص این خبر دقیق نمیدانم که اطلاعات پرونده چیست و پزشکی قانونی چه نظری داده است؟ افراد خصوصا دختربچهها در مناطق محروم ازجمله بلوچستان جرات نمیکنند مسالهای را عنوان کنند آن هم علیه پلیس! بنابراین باید دادگاه بر این مساله تمرکز کند.»
ورزش برزیل شاهد یک فاجعه اخلاقی بود که کل کشور را شوکه کرد.
یکی از دانش آموزان گفت: در موسسه آموزشی که برای کلاسهای غیردرسی و تقویتی ثبت نام کرده بودیم، مسائل غیراخلاقی و زشتی رخ میداد، اما هیچ کدام از ما جرئت نداشتیم برای دیگران یا اعضای خانواده آنها را بازگو کنیم. مربی آموزشگاه ما را آزار میداد و حتی زمانی که خانواده اش در منزل نبودند، هرکدام از بچهها را به خانه اش در منطقه قاسم آباد میبرد
دختر دانشجو گفت: مدتی قبل با پسر جوانی در خیابان آشنا شدم. او مدعی بود که قصد ازدواج با من را دارد پس از اینکه شماره تماس مرا گرفت چند روز بعد با هم در یکی از خیابانهای شرق تهران قرار ملاقات گذاشتیم، اما وقتی سوار خودروی او شدم به سمت ورامین رفت و بعد هم با تهدید چاقو من را مورد آزار و اذیت قرار داد و از من فیلم سیاه تهیه کرد. پس از آن هم من را مورد ضرب و شتم قرار داد.
صندلهای ضد تجاوز جنسی و کیف پول هوشمند مجهز به اسلحه میتوانند برای ترساندن مهاجم بالقوه و جلب توجه افراد نزدیک، تیرهای خالی شلیک کنند.
صحبتهای شیادی که با تهدید انتشار تصاویر خصوصی دخترجوان در فضای مجازی از او اخاذی میکرد را ببینید.
سرهنگ دوستعلی جلیلیان فرمانده انتظامی شهرستان ری از فرد متجاوز علت جرم را جویا شد که جوان گفت: این اتفاق فقط یک بار رخ داده و من در آن لحظه به دلیل شرب خمر در حالت عادی نبودم.
چند روز قبل، رهگذری که در حال عبور از تپههای حوالی پاکدشت بود، چشمش به پیکر خونین زنی جوان افتاد که نیمهجان روی زمین افتاده بود. زن از هوش رفته بود، اما نفس میکشید و مرد رهگذر با دیدن این صحنه، زن نیمهجان را به ماشینش منتقل کرد و او را به بیمارستان رساند.
مستند «استعدادیابی دختران؛ تاریکترین راز صنعت مد» (Scouting for Girls: Fashion’s Darkest Secret) حاصل تحقیقات یکی از خبرنگاران روزنامۀ گاردین دربارۀ سوءاستفادههای گستردۀ جنسی است که در صنعت مد و مدلینگ اتفاق افتاده است. در اینجا گزارش این روزنامه را از محتوای این مستند میخوانید.
دختری ۱۷ساله گفت: ساعت حدود ۸شب بود که آنها من را ربودند و چند ساعت بعد فهمیدم که من را به باغی در اطراف شهر خمین بردهاند. آنها شب آنجا زندانیام کردند و حتی جوانی که راننده پژو بود، من را مورد آزار و اذیت قرار داد و ظهر روز بعد دوباره من را به تهران برگرداندند و رهایم کردند.
پنج نفر در یکی از تفرجگاههای شهر مرند یک دختر دانشجو را که با نامزدش درحال صحبت بود، ربودند و نسبت به آزار و اذیتش اقدام کردند.
دختر ۱۴ ساله دانش آموز گفت: ساعتهای زیادی را با او چت میکردم و برای یکدیگر پیامهای عاشقانه میفرستادیم. روابط پنهانی من و جعفر از طریق شبکههای اجتماعی همچنان ادامه داشت و من روز به روز بیشتر در این منجلاب فرو میرفتم چرا که هیچ اطلاعی از عواقب این گونه ارتباطهای غیراخلاقی نداشتم که نام دوست اجتماعی بر آن گذاشته بودم.
متهم گفت: من اتهام قتل عمد را قبول ندارم و تنها میخواستم او را مسموم کنم چرا که ۳ روز قبل از فوت، سجاد به من تعرض کرده بود. سجاد مدام بددهنی میکرد و به من میگفت که از همسرت جدا شو و با من ازدواج کن.
هنوز مدت زیادی از تغییر ساعت کاری دخترم نگذشته بود که یک روز مدیر شرکت در پایان ساعت کاری برای دخترم چای میآورد تا خستگی اش برطرف شود، اما دخترم بعد از نوشیدن چای دچار سرگیجه میشود و توسط مدیر شرکت مورد تعرض قرار میگیرد.
وقتی مشخص شد که صاحبخانه پسر مجرد ۲۵ سالهای به نام «ایمان» دارد، فرضیه ارتکاب جنایت توسط این تک فرزند خانواده قوت گرفت چرا که پدر خانواده گفت: در روز گم شدن «مهرسا» به همراه همسرش به شهرستان رفته بودند و پسرشان به تنهایی در خانه بود.
ممکن است مشکلات جدیدی در انتظار کریستیانو رونالدو در خصوص پرونده مربوط به کاترین مایورگا باشد.
ویرجینیا جوفره ادعا میکند که در سن ۱۷ سالگی مجبور به رابطه جنسی با دوستان جفری اپستین - از جمله دوک یورک - شده است.
روان درمانگری که قربانیان خود را با وسواس انتخاب میکرد و برای رسیدن به نیت شومش حاضر بود هر سختی را به جان بخرد.
علیرغم آن که قاچاق جنسی یک مشکل جهانی است مدافعان حقوق بشر میگویند در سالیان اخیر در میان مهاجرانی که از کشور استبدادی و بحران زده اقتصادی ونزوئلا گریختهاند این مسئله تشدید شده است.
یک روز بهطور اتفاقی شمارهای را گرفتم و از صدا و لهجه آن سوی خط فهمیدم که با یک دختربچه ساده شهرستانی سر و کار دارم. همان لحظه فکری شیطانی به سرم زد و نقشه اغفال دختر ۱۳ ساله را کشیدم.