مبینا 14 ساله که دانشآموز کلاس هشتم است به مشاور پلیس گفت: من و مادرم با هم دریک خانه کوچک واستیجاری در یکی از شهرستانهای نزدیک تهران زندگی سختی داشتیم. پدرم زندانی بود و بهخاطر همین موضوع و زندگی نابسامانی که داشتیم رغبت زیادی به درس خواندن نداشتم. یک روز در پارک با پسر 17 سالهای آشنا شدم و با هم دوست شدیم.