با اقدامات انجام شده و صحبتهای نیروهای امدادی خوشبختانه ماجرای خودکشی در بزرگراه امام علی ختم به خیر شد و دختر ۲۵ ساله از کار خود منصرف شد و به پایین بازگشت.
راننده خودروی گشتی به محض دیدن این صحنه بلافاصله از خودرو پیاده شده و با توجه به حساسیت موضوع به سمت این خانم حرکت میکند و با صحبتهای امید بخش این شهروند را از خودکشی منصرف میکند.
به نظر میرسد که اهمیت اخلاقی، سیاسی و اجتماعی این خبر خیلی زیاد بود و اگر منتشر میشد، به احتمال فراوان قتل خانم استاد رخ نمیداد، زیرا زندگی آنان را در مسیر دیگری قرار میداد. اگر این خبر منتشر میشد، آقای نجفی مجبور بود بیرون از زندان درباره اینکه چرا چنین کاری را کرده توضیح دهد.
زن یک ساعت قبل از مرگش با همسرخود به خاطر اختلافات خانوادگی دعوا کرده بود. پس از آن شوهرش خانه را ترک و در را به روی فرنوش و دو فرزندش قفل کرده بود.
نگاهی به خرید و فروش سم و ابزار و مواد مرگبار در فضای مجازی
از دیگر ابزارهای خودکشی یا دیگرکشی که حالا مدتهاست درباره بازار داغش در فضای مجازی صحبت میشود، میتوان به اسلحه اشاره کرد که اردیبهشت امسال و با مرگ طلبه همدانی صحبت دربارهاش داغ شد. قاتل در اینستاگرام اسلحههایش را به نمایش گذاشته بود و بعد از آن هم کانالها و صفحات بسیاری شناسایی شدند که اسلحه به راحتی در آنها به فروش میرسد
فکر کردم هر طور شده باید به یکی از اين كشورها بروم و خودکشی کنم، اما چنین سفری به پول احتیاج داشت؛ درحالیکه من از نظر مالی در تنگنا بودم. به همین دلیل تصميم گرفتم پول مورد نیازم را با راهاندازي یک كانال تلگرامی در زمینه خودکشی تأمین کنم. بعد از راهاندازی کانال تلگرامی به افرادی که قصد داشتند به زندگی خودشان پایان بدهند، سیانور میفروختم....
حدود ساعت ۱۲:۳۰ ظهر امروز (۹ تیر ۹۸) مردی حدوداً ۲۴ ساله به قصد خودکشی ، از روی یک جرثقیل ساختمانی در محله نیاوران بالا رفت و خودش را به انتهاییترین نقطه تاورکرین رساند.
بعد از نماز صبح بود که ناگهان همسرم به سمت من حمله ور شد و مرا با ضربات چاقو به شدت مجروح کرد. در این لحظه گوشی تلفنم را برداشتم تا با اورژانس تماس بگیرم، ولی همسرم گوشی را از من گرفت و خودش را از ساختمان بیرون انداخت. من هم به خاطر این که رمقی نداشتم همان جا روی زمین افتادم تا این که نیروهای پلیس وارد منزلم شدند و مرا نجات دادند!
فردی در وزارت ارتباطات اقدام به خودسوزی کرد
چندی پیش در یک حراج در شهر پاریس، اسلحهای که گفته میشد ون گوک با آن خودکشی کرده به فروش رفت. اما کارشناسان از چه طریقی مطمئن شدند که این، همان اسلحه است؟
این اسلحه که متصدیان حراج، از آن به عنوان مشهورترین سلاح تاریخ هنر یاد میکنند در حوالی سال ۱۹۶۰، توسط یک کشاورز در زمینهای اطراف «اور سور اواز»، شهری در شمال پاریس - جایی که «ونگوگ» روزهای آخر عمرش را در آن سپری کرد - کشف شد. گفته میشود این کشاورز اسلحه را در حوالی سال ۱۹۶۰ به مالک مسافرخانه اهدا کرد.
خبر خودکشی عبدالرضا داوری تکذیب شد
طی هفته اخیر، الهام سلمانی، همسر "عبدالرضا داوری" در صفحه توییتر خود مدعی شده بود داوری با زنی ارتباط دارد و اسنادی را نیز در این باره منتشر کرده است.
مرکز اطلاعرسانی پلیس پایتخت درخصوص شایعه خودکشی عبدالرضا داوری اعلام کرد: با بررسیهای صورت گرفته تاکنون خبری در این رابطه در یافت نشده است.
اولیای دم پریناز به این رأی اعتراض و درخواست رسیدگی مجدد کردند. آنها گفتند پریناز دارای مدرک دکترا و استاد دانشگاه بود و دختری بود که به خاطر شرایطش خواستگاران زیادی داشت، اما رامین با او کاری کرده که افسردگی شدیدی گرفته بود؛
اگر از بنده بپرسند بزرگترین افتخار و میراث تختی چیست باید گفت، بزرگترین میراث او چنین فرزندی است که حقیقت را قربانی منافع و دروغ نکرده است. هر چند خودش در تربیت او نقشی نداشت. به نظرم این اقدام بابک برای جامعه ایران کارسازتر و ارزشمندتر از مدالهای مرحوم پدرش است.
پسر جوان جلوی در خانه دختر مورد علاقه اش رفت و با ریختن بنزین روی خودش اقدام به آتش افروزی کرد که خیلی زود تیمهای امدادی و پلیس در محل حاضر شده و این پسر را که از ناحیه دست، صورت و پا دچار سوختگی شده بود به بیمارستان منتقل کردند.
مدیر انتشارات آگاه با اعلام اینکه پیشتر کلانتریان گفته بود اگر ترجمه نکنم میمیرم، گفت: در روزهای اخیر به قدری ضعیف شده بود که نمیتوانست حتی پشت میز کار بنشیند و ترجمه کند.
وی ادامه داد: نجفی ادعاهای زیادی داشته اما در مجموع مشکلات خانوادگی را علت این اقدام دانسته است که فردا بازجویی های تخصصی صورت خواهد گرفت تا جزییات جنایت و اختلافات مشخص شود. تصور ما این است که این اتفاق زاویه پنهان دیگری نداشته باشد.
همچنین فرزند 11ساله زن جوان در تحقیقات به مأموران پلیس گفت: مدتی بعد از اینکه پدرم از خانه رفت، مادرم به ما گفت با او به پشتبام برویم، من نرفتم اما مامانم برادر ششسالهام را بغل کرد و رفتند و چند دقیقه بعد صدای همسایهها را که شنیدم، من هم بیرون آمدم و دیدم چه اتفاقی افتاده است.
۱۸ اردیبهشت مأموران کلانتری ۱۳۴ شهرک غرب در تماس با بازپرس کشیک قتل پایتخت از مرگ مشکوک پسر ۳۰ سالهای خبر دادند.