«آنچه امروز میتوان از آن دفاع کرد، میانهروی است؛ میانهروی در سیاست، در روشنفکری و در هرگونه کنش سیاسی و حتی انتقادی. جامعه ایران با چالشها و موانع متعددی در رابطه میان دولت و ملت روبهرو است. در چنین شرایطی، هرگونه تندروی مانند ریختن نفت بر آتش بحرانهاست. در شرایط فعلی، تندروی چیزی جز تخریب جامعه نیست. برای عبور از بحرانهای سیاسی، اجتماعی و اقتصادی، چارهای جز اتخاذ رویکردی متعادل نداریم.»
بستر تاریخی، جغرافیایی، اجتماعی و فرهنگیِ ایران، جامعه را به سمت «تضاد دولت و ملّت» سوق میدهد. با شدّتگرفتن این تضاد، فضا بیشازپیش دوقطبی میگردد و سرنوشت ایران بهشکل فزایندهای در دستان دو قطب افراطی قرار میگیرد که هدف، مبنای اتّحاد و هویتشان در «تقابل با قطب مقابل و تلاش برای حذف او» خلاصه میشود.
مهدی مطهرنیا در گفتگو با فرارو بررسی کرد
«نتایج بدست آمده نشان می دهد که مردم علی رغم اینکه از وضعیت اقتصادی و رکود حاکم بر بازار ایران چندان خشنود نیستند اما کنترل تورم در حوزه اقتصاد و ایجاد فضای مناسب در سیاست خارجی برای تعامل سازنده بین المللی را امتیازاتی برای تحرک اعتدال گونه می دانند و لذا با در کنار هم قرار دادن این مزایا و معایب هنوز ملت ایران گرایش خود به دولت اعتدالی را دارا هستند اگرچه همواره تردیدهایی در این زمینه بوجود می آید.»