«چندی قبل زن جوان ی با در دست داشتن دستور قضایی از دادگاه کیفری یک استان تهران به اداره شانزدهم مراجعه کرد و هنگامی که مقابل کارآگاهان قرار گرفت گفت، از گذشته با پسر جوانی دوست شدم و به دلیل اینکه اعتمادم به او جلب شده بود به خانهاش رفتم، اما پس از صرف آبمیوه در آنجا بیهوش شدم وقتی به هوش آمدم از تهدیدهایی که مرد متهم میکرد متوجه شدم هدف آزار و اذیت قرار گرفتهام.»
افشای ازدواج همزمان یک زن با دو مرد نقشه خبیثانهای را فاش کرد که به عقل جن هم نمیرسید.