زن ۴۵ ساله گفت: بعد از مرگ «جعفر» من بخشی از منزلم را به نام «سیروس» سند زدم تا برای آینده اش سرمایهای داشته باشد و همواره به فرزندانم تاکید میکردم که باید به حرف برادر بزرگ ترشان گوش کنند! با همه این محبتها، اما او به هر بهانهای به من ناسزا میگوید و گاهی نیز از سر غرور جوانی مشت و لگدهایش را نثارم میکند!
بررسیها نشان میدهد زن جوان با بستری کردن همسرش در مرکز روانی، تصمیم داشته برای او پرونده مهجوریت درست کند و بدین ترتیب با اثبات اینکه شوهرش دیوانه است اموال او را تصاحب کند.
شبی که برادرم همسرش را به قتل رساند وقتی به او گفتم چرا دست به چنین اقدامی زده، به من گفت که از ساعت ۲ بعدازظهر تا ۶ غروب با من بحث کرد و هرچه التماسش کردم کوتاه نیامد و میگفت باید دست خالی از خانهای که خودم به نامش کرده بودم بیرون بروم.
ویکتوریا میگوید: جنگ بین ما از بین نرفت، ما هنوز میجنگیم، اما وقتی به بن بست میرسیم و هیچ تفاهمی بین ما وجود ندارد به جای اینکه وسایل خود را جمع کنیم و برویم به راحتی صحبت میکنیم.
دادستان عمومی و انقلاب سردشت گفت: در تحقیقات مشخص شد که متهم به خاطر انگیزه ناموسی با خواهر خود درگیری لفظی پیدا کرده و در نهایت با زدن یک میله آهنی به سر خواهرش، وی را به قتل رسانده است.
با توجه به این تحولات، برخی ناظران این دیدگاه را مطرح میکنند که روسیه از اجرایی شدن قانون قیصر نگران شده و سعی میکند در مهلت باقیمانده به کمک سایر بازیگران –مانند آمریکا، ترکیه و ایران- بحران سوریه را به شکل سیاسی حل و فصل کند. به گفته العربی الجدید، «شورای روسی امور بین الملل» اخیرا در تحلیلی، سناریوهایی درباره آینده سوریه مطرح کرد. در این تحلیل، پیش بینی شده که بین ترکیه، آمریکا، روسیه و ایران توافقی در خصوص کناره گیری بشار اسد و آتش بس در سوریه در ازای تشکیل دولت انتقالی شکل بگیرد.
مادرم کینه نظیف – همسرم- را به دل بگیرد و نقشه ربودنش را طراحی و اجرا کند. روز گذشته مادرم به همراه برادر ناتنیام و شوهر خواهرم و دو مرد که لباس آسایشگاه روانی به تن داشتند به سراغ نظیف آمدند.
اما مشکل اصلی حمیرا و شاهرخ نه مهریه بود و نه چک برگشتی. آنها مالک دو مؤسسه ترک اعتیاد و کلینیک زیبایی، آپارتمان لاکچری و ویلا، خودروی خارجی و حساب میلیاردی بودند که در حقیقت اعتیاد به قرص ترامادول، ناامیدی را به زندگی مشترک آنها تزریق کرده بود.
«شاکی مادر زنم بود، اما در زندگی مشترک من و همسرم خیلی دخالت میکرد به همین خاطر درصدد انتقامجویی برآمده و اقدام به ارسال پیامهایی از طریق شبکه اجتماعی تلگرام به او کردم. اما فکر نمیکردم شکایت کند و شناسایی شوم».
«همه عشقم را به همسرم دادم، اما او را با مرد دیگری دیدم و کشتمش. میخواستم مرد خیانتکار را هم بکشم که موفق به فرار شد».
«مهری هم که دلش نمیخواست بنای زندگیاش سست و ویران شود، تصمیم گرفت نه زندگی مشترک را ترک و نه تقاضای طلاق کند. او مصمم بود پای زن دوم را از زندگیاش قطع کند، پس شراکتش را با همسرش به هم زد و شرکت خودش را پایهگذاری کرد. بیشتر اوقاتش را با بچهها سپری و ته دلش آرزو میکرد رامین روزی به زندگی مشترکشان بازگردد».
«اگر سجاد من را جلوی زن صیغهایام تحقیر نمیکرد، این کار را نمیکردم. او با چاقو و شوکر به من حمله کرد و من هم چیزی دستم نبود، ضمن اینکه زنم ترسیده بود و در اتاق مخفی شده بود و جیغ میکشید. من هم بشقاب را به سمت سجاد پرت کردم که بتوانم جلوی ضربات او را بگیرم، اما باعث کوریاش شدم. بشقاب با ضربهای که سجاد زده بود شکسته بود و تیزی آن به صورتش خورد و او را کور کرد».