بررسیهای ابتدایی نشان میداد درگیری بین دستفروش و عاملان قتل به خاطر یک دختر اتفاق افتاده بود. آن دختر به خاطر سگ خانگی خود با مرد دستفروش جر و بحث کرده بود و چند مرد در هواخواهی او با دستفروش درگیر شده که این درگیری منجر به قتل شد.
مأموران به ردیابی گوشی موبایل نادر پرداختند و دریافتند گوشی موبایل وی و قربانی همزمان در حاشیه پاکدشت آنتندهی داشته است. با افشای این ماجرا نادر ۵۰ ساله ردیابی و بازداشت شد و به جنایت آتشین اعتراف کرد.
جنایت شومی که در ولنجک تهران فاش شد
سروش با تهدید اسلحه امضاهایی از دکتر و همسرش گرفت تا از طریق آن بتواند نقل و انتقالات اموال را انجام دهد و سپس با شلیک اسلحه این زوج را از پای درآورد. او فکر همه جای ماجرا را کرده بود و یک پدر و پسر را هم اجیر کرده بود تا جسد را دفن کنند که آنها اجساد را با خودروی سانتافه دکتر به بیابانهای اطراف شهریار منتقل کرده و در آنجا دفن کردند.
ناوگروه ۸۶ نیروی دریایی ارتش متشکل از ناوشکن دنا و ناو بندر مکران پیش از ظهر شنبه (۳۰ اردیبهشت ۱۴۰۲) با استقبال امیر دریادار «شهرام ایرانی» فرمانده نیروی دریایی ارتش و خانوادههای کارکنان این ناوگروه وارد منطقه یکم دریایی نیروی دریایی ارتش در بندرعباس شد.
فرمانده انتظامی ویژه شرق استان تهران افزود: بررسیهای پلیس حاکی از آن است که انگیزه قاتل در ارتکاب جرم کاملا خانوادگی بوده و در این رابطه پرونده متشکله به مراجع قضایی ارسال و تحقیقات پلیس نیز ادامه دارد.
بازپرس ویژه قتل دادسرای عمومی و انقلاب استان با بیان اینکه براساس شواهد هیچگونه آثار ضرب و جرح روی بدن متوفی نبوده، گفت: همچنین هیچ نشانهای مبنی بر وقوع قتل در محل پیدا نشد.
کرمی افزود: پدر مقتول در بازجویی های صورت گرفته به قتل پسرش اعتراف و انگیزه اش را از این کار اعتیاد او به شیشه و اذیت و آزار خانواده و تهدید آن ها با چاقو عنوان کرد.
در بررسیها روشن شد در درگیری که در خانهباغ رخ داده است، یک مرد ۳۵ ساله به نام سپهر کشته شده و دو دوستش به نامهای شاهین و صدرا زخمی شدهاند.
ساعت ۲ بامداد شنبه نهم اردیبهشت ماه، جسد مرد جوانی کنار سطل زباله یک پارک در محله تهرانپارس از سوی رهگذران به مرکز فوریتهای پلیسی ۱۱۰ گزارش داده شد.
شادن گردود خواننده سرشناس سودانی در تیراندازی متقابل کشته شد.
متهم در بازجوییها لب به اعتراف گشود و گفت: سوسن یکی از همسایههای قدیمی پدرم بود و از آنجایی که از کودکی مرا میشناخت به من اعتماد داشت. من همیشه کارهایش را انجام میدادم و سوسن هم در مقابلش به من پول میداد. چند روز قبل ماشین او را گرفتم تا تعمیر کنم. بعد از اینکه ماشین را به او تحویل دادم از من خواست برای گرفتن پول تعمیر و دستمزد به آپارتمانش بروم. وقتی به آنجا رفتم دستههای تراولچک را دیدم و وسوسه شدم. من در یک لحظه پتویی را روی سر پیرزن انداختم و او را خفه کردم.
محسن چارهای جز اعتراف پیش روی خود ندید و گفت: از زندگی با زنی که خودسر و سرکش بود، خسته شده بودم تا اینکه منشی تولیدیم با محبت و مهربانی باعث شد عاطفه گمشده در خونهام را نزد اون پیدا کنم. وقتی به هم علاقه پیدا کردیم، اون شرط گذاشت تا سولماز را طلاق بدم. من هم قبول کردم، اما تعداد زیاد سکههای مهریه اجازه نمیداد این کار رو بکنم.
پسر نوجوان که متهم است با همدستی دو دوست فراریاش یک زن خیابانی را کشته و جسد وی را به عمق چاه در یک باغ انداخته پای میز محاکمه ادعای تازهای را مطرح کرد.
شماری از معترضان با تجمع در شهر نیویورک، طرح اتهامات جنایی علیه عضو سابق نیروی دریایی آمریکا که یک فرد بیخانمان سیاهپوست را در متروی این شهر خفه کرده بود، خواستار شدند. این دو فرد هر دو مسافر مترو بودند و وکلای قاتل گفته اند که وی قصد آسیب زدن به فرد سیاه پوست را نداشته است. مرگ جردن نیلی سیاه پوست ۳۰ ساله آمریکایی انتقادهای شدیدی را درباره فقدان حمایت مدنی از افراد مبتلا به بیماریهای روانی و بی خانمانی برانگیخته است. مقامات، هویت عضو سابق نیروی دریایی آمریکا را فاش نکرده اند، اما شرکت حقوقی ریزر اند کِنیف در بیانیهای گفته که نماینده فرد قاتل است و او را دنیل پنی معرفی کرده است.
پس از آن که «عماد» (پسر ۲۴ ساله) به طور ظاهری در حضور قاضی «عارفیراد» چگونگی وقوع جنایت و به آتش کشیدن جسد را بازسازی کرد، «ف-ز» نیز مقابل دوربین قوه قضاییه ایستاد و با معرفی کامل خود گفت: نقشه قتل را به طور مشترک طرح کردیم چرا که من دیگر نمیتوانستم رفتارهای خشن همسرم را تحمل کنم.
شهر به شهر میچرخیدم. با هویت جعلی کار میکردم. بعد متوجه شدم که عکس مرا در روزنامهها منتشر کردهاند. از ترسم، قاچاقی به افغانستان رفتم. اما در آنجا هم نتوانستم بمانم. در این مدت حتی از همسرم هم خبر نداشتم. به همین دلیل چند وقت قبل به امید اینکه آبها از آسیاب افتاده و دیگر پلیس دنبالم نیست، به تهران برگشتم و با هویت جعلی در یک جگرکی مشغول بهکار بودم که دستگیر شدم.
متهم که با دروغگویی سعی داشت پلیس را گمراه کند سرانجام لب به بیان حقیقت گشود و به قتل اعتراف کرد. وی گفت: من کیوان را کشتم و جسدش را آتش زدم، سپس جنازه را داخل یک چاله در حاشیه فرودگاه امام خمینی دفن کردم.
متهم در تحقیقات تکمیلی انگیزه خود از انجام این اقدامات جنونآمیز را اعتیاد شدید و توهم حاصل از مصرف مواد روانگردان شیشه اعلام کرد.
در بررسیها مشخص شد در جدال خانوادگی مرد ۳۳ سالهای به نام کیوان، دامادشان به نام سعید را زخمی کرده است. سعید بلافاصله با آمبولانس به بیمارستان منتقل شد، اما ساعتی بعد به خاطر شدت جراحات جان سپرد و با مرگ تازه داماد، برادرزن وی بازداشت شد.
اعضای تیم جنایی پس از عبور پای در محل حادثه گذاشتند و با جسد مرد حدودا 27 سالهای مواجه شدند که کاملا سوخته بود؛ گزارش متخصصان پزشکی قانونی حکایت از آن داشت، مرد جوان با ضربات چوب به سرش به قتل رسیده و سپس جسد او به آتش کشیده شده است.