بهانه او این بود که چرا از پس انداز ۳۰۰ میلیون تومانی من خبر ندارد! و با همین بهانه سروصدا راه انداخت که من با او صادق نیستم!
هنوز مدت زیادی از جاری شدن صیغه عقد نگذشته بود که روزی شایان با چهرهای پریشان به خانه ام آمد و برای استراحت روی تخت دراز کشید من هم مشغول شست و شوی لباسهای کثیف بودم، اما وقتی برای پهن کردن لباسها وارد بالکن شدم ناگهان پیکر حلق آویز همسرم را مقابلم دیدم.
زن جوان با اینکه تنها 29 سال داشت، مادر سه فرزند بود. لاغر اندام، با چهرهای تکیده و پیشانی چروک خورده. به همراه وکیلاش به دادگاه آمده بود تا از همسرش طلاق بگیرد. اسمش «خورشید» و متولد یکی از شهرهای غرب کشور بود. چند سالی میشد که به تهران مهاجرت کرده بودند. خیاط ماهری بود و درآمد خوبی داشت.
آخر خط یعنی پایان همه چیز و پاککردن همه خاطرههای خوب و بد. هر دو طرف ماجرا میخواهند هر آنچه به نام دیگری است از زندگی خود پاک کنند تا یادی از یار قدیم باقی نماند. در این بین یدککشیدن نام همسر سابق در شناسنامه از سختترین مراحل بعد از جدایی است.
«همسرم بچه دار نمیشد و من میخواستم دوباره ازدواج کنم اما مخالف بود و برای همین نقشه قتلش را کشیدم.» اين بخشي از اعترافات مردي است كه كارآگاهان پليس آگاهي استان خوزستان او را به جرم قتل همسرش دستگير كردهاند.
مدیرکل دفتر آمار و اطلاعات جمعیتی و مهاجرت سازمان ثبت احوال کشور با بیان اینکه 774513 واقعه ازدواج در سال 92 به ثبت رسیده است گفت: 3.7 درصد ازدواج آقایان و 2.7 درصد ازدواج خانمها مربوط به ثبت ازدواج دفعات دوم به بعد است که عمدتاً بعد از فوت همسر یا طلاق صورت گرفته است.