نوجوان تحت حمایت بهزیستی که خواب علی دایی را دیده بود به آرزویش رسید.
حسن گلچین معلم اهل شهرستان دزفول و دارای مدرک دکتری مدیریت برنامهریزی درسی است. او حدود ۲۰ سال است که سابقه کار در اداره آموزش و پرورش سردشت دزفول را دارد. این معلم مشغول آموزش عدهای از کودکان کار در شهرستان دزفول است، زیرا این کودکان در هیچ مدرسهای ثبتنام نکردهاند و از آموزش بیبهره ماندهاند. کودکان کار در دزفول از اتباع خارجی هستند که توسط آقای گلچین در خیابان و یا در خانه یکی از کودکان در حاشیه شهر، آموزش داده میشوند.
باقرپور، رئیس درمانگاه طالقانی زارچ میگوید: «زخمها روی صورت و تن کودک هشت ساله وحشتآور است. این پسربچه در یکی از بیمارستانهای یزد در بخش مراقبتهای ویژه بستری شد، اما به دلیل آسیب زیاد به کما رفته است.»
نگاهی به خودکشی کودک کاری که هفت سال پیش در تلویزیون مشهور شد
اسلامی خاطرنشان میکند: هدف از رسانهای شدن این مسئله این است که صدا و نیازهای کودکان کار شنیده و دیده شود تا احساس قدرت بیشتری کنند و اقدام مؤثری صورت بگیرد نه اینکه فقط تبلیغ شود. صرف اشاره یک رسانه و بعد رها شدن، قطعاً اثرات مخربتری دارد. مثلا آنقدر که در ماههای اخیر اخبار خودکشی زیاد شده است خبر خودکشی در جامعه عادی شده و مردم نسبت به این مسئله، بیحس شدند و این زنگ هشداری برای ماست.
خانه ایرانی خبر داد؛ رضا، کودکی که با حضور در برنامه ماه عسل با سخنان خود مشهور شد در سن ۱۸ سالگی متاسفانه بر اثر خودکشی جان خود را از دست داده است.
اعضای جمعیت خیریه طلوع بی نشان،با تهیه بستههای آجیل ، تنقلات ، کلاه و شال و اهدای آن به کودکان کار به استقبال شب یلدا رفتند.
محمد لطفیآذر، عضو جمعیت دفاع از کودکان کار و خیابان گفت: وزارت کشور درباره هویت کودکان خیابانی نامهای تنظیم کرد مبنی بر اینکه ما یکمیلیون کودک داریم که دنبال شناسنامه هستند و اگر بخواهیم به اینها شناسنامه بدهیم، چون عموما در مرزهای کشور هستند، مسئله امنیتی میشود و شناسنامه نمیدهیم. دادن شناسنامه به کودکی که هویتی ندارد، مسئله امنیت است، اما رهاکردنش در خیابان امنیتی نیست. با وجودی که بچه با داشتن اوراق هویت میتواند از خدمات اجتماعی بهرهمند و تبدیل به یک شهروند شود، چیزی که هرگز درک نمیشود.
هادی سواد خواندن و نوشتن هم ندارد و تا بهحال مدرسه نرفته است. دستان زمخت و کاریای دارد و محکم صحبت میکند. انگار که سردسته بچهها باشد، آنها را مدیریت میکند و به آنها خط میدهد که چه چیزی به ما بگویند و چه چیزی را کتمان کنند. درباره خودش میگوید: ما هم از مشهد آمدیم اینجا. پدرم فوت شده و شش خواهر دارم که کوچک هستند و نمیتوانند کار کنند. مادرم در یک تولیدی لباس کار میکند و با خواهرانم شب را آنجا میخوابند. در واقع نگهبان هم هستند. من کار میکنم که آنها درس بخوانند.
سرپرست دادسرای ناحیه ۵ مشهد گفت: برخی از کودکان کار مشهد روزی ۱۰میلیون تومان درآمد دارند، اما نهایتاً ۲۰هزار تومان به کودک میرسد، با پیگیری دستگاه قضایی با لیدرها برخورد قضایی میشود.
راستش را بخواهید هیچوقت از عروسکبازی خوشم نمیآمد. تمام چیزی که میخواستم این بود که فوتبال بازی کنم، ولی میگفتند، چون دختر هستم حق انجام چنین کاری را ندارم. پدرم میگفت فوتبال برای دخترها نیست و بهتر است خیاطی یاد بگیرم
در راستای اجرای برنامههای حمایتی از کودکان به ویژه کودکان کار و پیشگیری از آسیبهای اجتماعی و با توجه به شیوع ویروس کرونا (کووید۱۹ )، تست کرونا برای کودکان کار در ۵ مرکز پرتو در حال انجام است.
معاون بهزیستی گفت: با توجه به نبود محل نگهداری کودکان کار و خیابان در شاهین شهر و فاصله کم این شهرستان با اصفهان، این امکان وجود داشت که کودکان را به اصفهان انتقال دهند، اما این کار صورت نگرفته است. از سوی دیگر فرد مراقب کودکان با اینکه در همان ساختمان حضور داشته، اما برای ساعتی نزد کودکان نبوده و این مساله باعث نگرانی کودکان شده بود که فکر کرده بودند کسی در ساختمان نیست و آنها تنها مانده اند که این مساله مصداق کودکآزاری و تخلف بوده است.
معاون امور اجتماعی سازمان بهزیستی کشور:
مسعودی فرید معاون امور اجتماعی سازمان بهزیستی کشور گفت: تقریبا از کودکان غیر ایرانی که وارد سیستم بهزیستی میشوند بیش از ۷۰ درصد اوراق هویتی ندارند یا اوراق هویتی آنها معتبر نیست. در واقع یا عبور یا حضور غیر مجاز دارند. طی جلساتی با اداره اتباع خواستیم تا آنها را تعیین تکلیف کنند. به هر حال کودکی که وارد شده است نباید مورد استثمار و بهره کشی قرار گیرد. ما نباید شاهد این برده داری نوین باشیم و کاری نکنیم.
روزی که آرمین یک ورق متادون خورد نه تلفنی در خانه بود و نه پدری، بچهها دمپایی پلاستیکی به پا کردند و از جعفرآباد تا زورآباد را دویدند، جایی که میشد، پدر را در پاتوق سرنگ به دست پیدا کرد. بچهها که با پدر به خانه برمیگردند، برادر خود را بیحال و رنجور میبینند، آرمین را به بیمارستان میرسانند، اما دیگر برای نجات او دیر است.
با ممنوعیت زبالهگردی کودکان در تهران تشریح شد
معاون شهردار تهران بیان کرد: برآوردی از تعداد کودکان زباله گرد نداریم، اما بر اساس برآوردهای آماری ناشی از زبالههای شهر تهران، توان کودک در حمل پسماندهای خشک و ... عنوان میشود که حدود ۴۰۰۰ کودک زباله گرد داریم.
کودکان کار همان فرزندان این سرزمین هستند که در پی لقمهای نان به کار گمارده میشوند تا مخارج خانواده شان را تهیه کنند. گرچه در جای جای این کشور پهناور وجود دارند، اما همچنان در چشم همگان نامریی هستند. هیچکس از قلبهای کوچک حسرت کشیده، دستهای پینه بسته و پشت خمیده شان خبری ندارد، اما هر روز میآیند گاهی گل و زمانی فال میفروشند و گاهی اوقات هم برای یافتن لقمهای نان در سطلهای بزرگ زباله فرو میروند و به لطف سیاستهای ناکارآمد روز به روز بر تعدادشان افزوده میشود. شرایط نامساعد زندگی آنان را در معرض انواع و اقسام بیماریها و جرایم قرار میدهد. محل زندگی این کودکان خیابان است و در همان خیابانها رسم و راه زندگی کردن را میآموزند. آسیب میبینند، کتک میخورند تا کودک کار شوند و وقتی به سراغشان میروی بدنهای نحیف و لاغرشان را میبینی که مورد ضرب و شتم واقع شده اند و روحهای بی قراری را می بینی که به فکر رهایی هستند آری کودک به بازی، به تحصیل نیاز دارد و کار کردن در این سن حق او نیست. بر این اساس سازمان بین المللی کار در سال ۲۰۰۲ روز ۱۲ ژوئن مصادف با ۲۳ خردادماه را به نام روز جهانی مقابله با کار کودک اعلام کرده است و تمام دولت ها، کارفرمایان، سازمانهای کار، جامعه مدنی و میلیونها انسان را از سراسر جهان فرا خوانده تا اقدام موثری برای کمک به این کودکان انجام دهند.
این روزها چرخ دستی غلام از حرکت ایستاده، اما خود او نمیتواند در قرنطینه بماند و دست روی دست بگذارد؛ ۱۲ سال بیشتر ندارد، اما دیسک کمر امانش را بریده. کرونا برای او یک شوخی تلخ است؛ برای او که پدرش را از دست داده و مسئولیت زندگی مادر و خواهرانش را برعهده دارد. کار و کاسبی کودکان خیابان خوابیده، اما بیکاری غلام را به خیابان کشانده. این سرنوشت بسیاری از کودکان کار و خیابان است. کودکانی که کرونا هم نتوانست آنها را خانه نشین کند.
اشک و خنده کودکان کار در اختتامیه جشنواره فجر
شمیلا شیرزاد در سخنانی گفت: من یک کودک افغان هستم که در سرزمین من جنگ است، من یک دختر افغان هستم که در کشور دیگر کار میکنم، در مترو کار میکنم برای گذاران زندگیمان. امیدوارم روزی برسد که در جهان هیچ کودک کاری وجود نداشته باشد
کارشناسان اعلام کردند زنگخطر ابتلای کودکان کار به اچآیوی زده شده است، اما آنچنان که باید جدی گرفته نمیشود. علی صابری وکیل دادگستری، مزدک دانشور پزشک و محقق در زمینه خشونت میان کودکان در کشور سوئد و زینب کلهر مددکار اجتماعی که سابقه فعالیت و مددکاری کودکان مبتلای به اچآیوی در انجمن احیای حقوق ارزشها را داشت، توضیحاتی ارایه کردند.
جشن مهر یلدا، ویژه برنامهی شب یلدا برای کودکان کار ، صبح امروز با همت موسسه طلوع بینشانها در محله شوش تهران برگزار شد.