
محمد ملكيان
روسیه و چین در جلسه روز سهشنبه 4 اکتبر پیشنویس قطعنامه شورای امنیت عليه سوريه را وتو کردند و با این رای مانع تصویب آن شدند. پیش از این، چهار کشور آلمان، فرانسه، بریتانیا و پرتغال متنی را آماده کرده بودند که مورد حمایت آمریکا هم بود اما با مخالفت روسیه و چین مواجه شد. به همین دلیل، آن چهار کشور در متن خود اصلاحاتی انجام دادند و از جمله عبارت «مجازاتهای بینالمللی» را حذف و به جای آن از عبارت «تحریمهای هدفمند» استفاده کردند تا حمایت روسیه و چین نیز به دست آورند اما در وقت رایگیری معلوم شد که این دو کشور همچنان قانع نشدهاند.
دو مسئلهای که در حال حاضر با این وتو مطرح میشود این است که چرا این دو کشور و به خصوص روسیه حتی بعد از اصلاح پیشنویس قبلی و ایجاد لحن ملایمتری در آن باز رای منفی دادند و دوم این که چه هدفی را با وتوی آن دنبال میکنند.
در مورد مسئله نخست باید قبل از هر چیز به منطقه و تحولات عربی توجه کرد که به صورت مشخص موضوع سوریه نیز در همین قالب میگنجد. روسیه در قضیه لیبی و تصویب قطعنامه 1973 برای ایجاد منطقه پرواز ممنوع بر فراز خاک لیبی، با کشورهای غربی همگامی کرد و در شورای امنیت سازمان ملل به آن رای مثبت داد.
واکنش بعدی روسیه به عملیات ناتو در لیبی نشان داد که تصور نمیکرد کشورهای غربی به بهانه دفاع از غیرنظامیان، قصد مداخله نظامی و بمباران مواضع قذافی را دارند. به عبارت دیگر، روسیه در قضیه لیبی گرفتار دام کشورهای غربی شد و دیگر راه بازگشتی نداشت اما از آن ماجرا دریافت که بايد بیشتر مراقب تحولات منطقه باشد تا همگامی با غرب موجب لطمه زدن به منافعش نشود.
روسیه بعد از شروع حمله ناتو به مواضع قذافی متوجه سناریوی خاص کشورهای غربی و به خصوص فرانسه برای سقوط قذافی شد تا آن که با سقوط قذافی برای خود پایگاه استراتژیکی در شمال آفریقا ایجاد کنند.
روسیه با شروع اعتراضات داخلی سوریه و موضعگیریهای ضد سوری کشورهای غربی، دریافت که سناریوی مشابهی در این کشور در حال اجرا است. این سناریو از دو جزء اعتراضات داخلی و حمایتهای جهتدار خارجی تشکیل شده تا آن که در نهایت منجر به مداخله نظامی خارجی و سقوط نظام سیاسی شود.
به همین جهت بود که سرگئی لاوروف، وزیر امور خارجه روسيه، به صراحت مخالفت کشور خود را با مداخله نظامی در امور داخلی کشورهای عربی بیان کرد و حتی در مورد سوریه پیشنویسی را برای شورای امنیت داد تا از تحرکات گروههای شبه نظامی در میان معترضان سوری جلوگیری شود.
گنادی گاتیولوف، معاون وزیر امور خارجه روسیه، بر اساس این موضعگیری بود که بعد از وتوی روسیه به موضوع مداخله نظامی در سوریه و احترام به حاکمیت ملی این کشور اشاره کرد که در این قطعنامه لحاظ نشده بود. این تذکر گاتیولوف نشان میدهد که روسیه به هیچ وجه دیگر اجازه نمیدهد تا سناریوی لیبی در سوریه تکرار شود. اما هدف روسیه از این امر چیست؟
هدف روسیه مسئله دوم است که به نظر میرسد بیشتر به نقشه سیاسی آینده خاورمیانه مربوط میشود. تحولات سیاسی کشورهای عربی به روشنی نقشه سیاسی خاورمیانه را برهم زده و قدرتهای بینالمللی در چند ماه از این تحولات سعی به هدایت آن در جهت منافع خود داشتند که دخالت در لیبی، و عدم توجه به اعتراضات مردم یمن و بحرین از این دست است.
برای روسیه روشن است که دخالت کشورهای غربی در سوریه به معنی از بین رفتن مهمترین پایگاه سیاسی این کشور در خاورمیانه است به نحوی که دیگر نمیتواند هیچ نقشی در خاورمیانه داشته باشد.
به عبارت روشنتر، اگر روسیه دخالت نظامی غرب در سوریه را بپذیرد، خاورمیانه را به طور کلی به غرب واگذار کرده و دیگر نمیتواند حضوری كنش گر در صحنه سیاسی این منطقه داشته باشد. در اینجا مسئله سقوط بشار اسد به معنای یک فرد نیست بلکه موضوع بر سر کل نقشه سیاسی خاورمیانه است که قدرتهای بینالمللی چگونه با تحولات چند ماه اخیر به دنبال تعیین جایگاه خود در این نقشه هستند.
در حالی که آمریکا از طریق ارتش مصر در حال کنترل انقلاب مصر است و فرانسه و بریتانیا با حمایت مخالفان قذافی جا پای خود در لیبی را محکم کردهاند، دخالت کشورهای غربی در سوریه و موفقیت آنان کل نقشه سیاسی خاورمیانه را در جهت منافع آنان قرار خواهد داد و در این میان، بازنده بزرگ روسیه خواهد بود که با رای مثبت به قطعنامه 1973 زمینه این امر را فراهم کرده بود. بنابر این، روسیه سعی خواهد کرد تا با حمایت از بشار اسد حضور خود در نقشه سیاسی خاورمیانه را حفظ کند.
روسیه برای حفظ موقعیت خود در خاورمیانه نه تنها به قطعنامه پیشنهادی رای منفی داد و آن را وتو کرد بلکه این کار را به نحوی انجام داد تا پیام روشنی را به کشورهای غربی داده باشد.
در واقع، روسیه گرچه از قبل مخالفت خود را به صدور قطعنامه علیه سوریه اعلام کرده بود اما مشخص نکرده بود که قصد وتوی آن را دارد و اجازه داد تا قطعنامه پیشنهادی به شورا بیاید و آن گاه آن را وتو کند.
این نحوه عمل روسیه به آن معنا است که هر گونه قطعنامه پیشنهادی دیگر علیه سوریه نیز در معرض تهدید وتوی این کشور خواهد بود. به همین جهت است که ناخشنودی نمایندگان کشورهای غربی بیشتر حاکی از خشم آنان نسبت به وتوی قطعنامه پیشنهادی است زیرا دریافتهاند که پس از این، صدور قطعنامعه علیه سوریه بسیار مشکلتر از پیش خواهد بود.
در این صورت، روسیه به طرفهای غربی این پیام را داده که سوریه و حکومت بشار اسد خط قرمز این کشور در خاورمیانه است و به آنان اجازه مداخله نظامی در آن را نخواهد داد.