
اگر دولت ترامپ واقعاً میخواهد حوثیها را تضعیف و در نهایت شکست دهد، باید با تلاشی واقعی و بلندمدت برای حمایت از صلح پایدار در یمن شروع کند.
بعید است که حملات هوایی و دریایی مجدد و بسیار گستردهتر ایالات متحده مانع فعالیت حوثیها شود. آنها دوباره از مناطق کوهستانی یمن برای رفتن به زیر زمین و مخفی شدن استفاده خواهند کرد. اگر هدف از حملات ایالات متحده به یمن این باشد که تهران را به پای میز مذاکره بکشاند، احتمالاً موفق نخواهند شد.
به گزارش ایرنا، اندیشکده چتم هاوس در گزارشی با عنوان «حملات جدید آمریکا به حوثیها (انصارالله) ایران را پای میز مذاکره نمیکشد، اما میتواند خشونتهای بدتری را ایجاد کند»، نوشت: حملات ایالات متحده علیه حوثیها در یمن در ۱۵ مارس سنگینترین حملات از زمان آغاز عملیات هوایی مشترک ایالات متحده و بریتانیا در ژانویه ۲۰۲۴ بود. این حملات همچنین اولین حملات تحت دولت جدید دونالد ترامپ، رئیس جمهور آمریکا بود. رئیسجمهور با ارسال پیامی روشن به تهران، پس از آن گفت که «هر شلیک حوثیها به مثابه تیری که از سوی ایران شلیک شده، تلقی میشود».
این گزارش ادعا میکند که «این حملات و سخنان صریح ترامپ در خصوص ارتباط دادن حوثیها به ایران تعجب آور نبود. یکی از مهمترین پیامدهای جنگهای پس از حملات ۷ اکتبر ۲۰۲۳، افزایش اهمیت حوثیها در محور مقاومت است. از ۷ اکتبر، صدها حمله آنها به کشتیهای دریایی دریای سرخ، و پرتابهای پهپادی و موشکی متعدد علیه اسرائیل، عنصر مهمی از واکنش محور مقاومت به جنگ غزه را تشکیل داده است. در همین حال، سایر اعضای محور مقاومت در نتیجه تحولات چندماه اخیر ضعیف شدهاند.»
در ادامه این نوشتار آمده است: حوثیها تنها اعضای محور مقاومت هستند که طی سال گذشته شاهد تقویت موقعیت خود بودهاند. تداوم تکه تکه شدن دولت شناخته شده بین المللی یمن به این معنی است که قدرت سیاسی و نظامی حوثیها همچنان مسلط است. پیش بینی قدرت آنها در دریای سرخ به آنها امکان حضور جهانی را داده و حملات آنها به خطوط کشتیرانی (مرتبط با اسرائیل)، که آنها آن را در راستای همبستگی با فلسطینیها توصیف میکنند، باعث شرمساری رژیمهای عربی شده است، که انفعال نسبی آنها در قبال تحولات غزه به منبع خشم مردم آنها تبدیل شده است. اما این اشتباه است که حوثیها را صرفاً امتداد ایران توصیف کنیم. این تصور نمیتواند مبنای یک سیاست مؤثر باشد.
این گزارش با تاکید بر این گزاره که «درست است که حوثیها بدون حمایت ایران در جایگاه امروزی خود قرار نخواهند داشت»، میافزاید: قدرت فزاینده حوثیها بهطور غیرقابل انکاری به نفع ایران است و شریکی برای آن در منتهی الیه جنوب غربی شبه جزیره عربستان فراهم میکند. هدف بلندمدت ایران این است که شاهد تثبیت و نهادینه شدن قدرت حوثیها باشیم. از نظر عملی، این بدان معناست که ایران حوثیها را تشویق میکند تا نقش منطقهای مهمتری را در قالب محور مقاومت ایفا کنند.
در ادامه این گزارش ادعا شده: گفته میشود، بین منافع ایران و حوثیها اختلاف نظر وجود دارد. به ویژه حوثیها تحمل بسیار بیشتری در برابر خطر نسبت به تهران از خود نشان دادهاند. پس از ۷ اکتبر، ایران نسبت به حملات حوثیها در دریای سرخ تردید داشت، با این حال حوثیها بدون توجه به این موضوع ادامه دادند. تحمل ریسک بالاتر آنها اولاً ناشی از اعتماد بیش از حد - ناشی از تسلط آنها در داخل یمن و توانایی آنها برای مقاومت در برابر حملات عربستان و امارات - و دوم به دلیل ایدئولوژی تهاجمی و گسترده آنها است.
نویسندگان این متن در ادامه ادعا میکنند که ایران در طول سالها مراقب بوده که اقدامات خود را تنظیم و از رویارویی مستقیم با آمریکا و اسرائیل اجتناب کند. این نشان میدهد که ایران نسبت به برنامه تهاجمی حوثیها، بهویژه در دریای سرخ، ملاحظاتی خواهد داشت. ترس این است که حوثیها ایران را در دور جدیدی از خشونت درگیر کنند. علاوه بر این، در صورت فروپاشی آتشبس در یمن، احتمال حملات مجدد حوثیها علیه عربستان سعودی و امارات افزایش مییابد و خطر بیثباتی بیشتر منطقه و تهدید گرم شدن اخیر روابط تهران و ریاض را به دنبال خواهد داشت.
نویسندگان این گزارش میافزایند: ورود دولت دوم ترامپ این معادله را بیشتر تغییر میدهد. اگر حملات آمریکا منجر به تعلیق واردات سوخت از طریق بندر حدیده (یکی از چهار منبع اصلی درآمد حوثیها) شود، آنها احتمالاً تعهد خود را به یک آتشبس فرامرزی عملی با عربستان سعودی کنار میگذارند. در بدترین سناریو، خصومت مستقیم بین حوثیها و عربستان سعودی از سر گرفته خواهد شد. هر دو طرف تلاش کردهاند از شکستن آتشبس اجتناب کنند، اما در عمل چه کسی در نهایت اولین شلیک را انجام میدهد، بهویژه اگر آمریکا از حریم هوایی عربستان برای حمله به یمن استفاده کند.
این گزارش تاکید میکند: بعید است که حملات هوایی و دریایی مجدد و بسیار گستردهتر ایالات متحده مانع فعالیت حوثیها شود. آنها دوباره از مناطق کوهستانی یمن برای رفتن به زیر زمین و مخفی شدن استفاده خواهند کرد. زیرساختهای آنها در حال حاضر در سراسر کشور، از جمله در مناطق متراکم شهری، پراکنده است. تأثیر اصلی این حملات این است که احتمال افزایش حملات حوثیها به کشتیهای آمریکایی و غربی و از سرگیری حملات پهپادی و موشکی علیه اسرائیل بیشتر میشود. همچنین بعید است که ایران مستقیماً تلافی کند. اگر هدف از حملات به یمن این باشد که تهران را به پای میز مذاکره بکشاند، احتمالاً موفق نخواهند شد.
نویسندگان این گزارش در پایان با بیان پیشنهاداتی مداخله جویانه مینویسند: اگر دولت ترامپ واقعاً میخواهد حوثیها را تضعیف و در نهایت شکست دهد، باید با تلاشی واقعی و بلندمدت برای حمایت از صلح پایدار در یمن شروع کند. این امر مستلزم تقویت شورای رهبری ریاست جمهوری شناخته شده بین المللی، هم از نظر سیاسی و هم احتمالاً نظامی است. در غیاب یک جبهه قوی و متحد ضد حوثی، سیاست کنونی تنها باعث تسریع تجزیه یمن و طولانی شدن بی ثباتی آن میشود. آمریکا همچنین باید تلاشها را برای مقابله با قاچاق سلاح و سوخت به حوثیها تشدید و منافع اقتصادی حوثیها را در خارج از یمن شناسایی و مسدود کند. صرف نظر از این، واشنگتن باید از اقدام در یمن بدون حداقل هماهنگی با متحدان منطقهای خود در خلیج فارس، به ویژه امارات و عربستان سعودی اجتناب کند. حداقل، این دو کشور - که یک جنگ شکست خورده علیه حوثیها را تجربه کردهاند - درک میکنند که چه استراتژیهایی با این گروه و به طور کلی در یمن جواب نمیدهد.