
عملیات «دیوار آهنین» اسرائیل در شمال کرانه باختری که به دستور بنیامین نتانیاهو آغاز شد، با اهداف متعددی از جمله تضعیف تشکیلات خودگردان فلسطین، کاهش مقاومت نظامی و انسانی، گسترش شهرکسازی و تقویت حمایت راستگرایان افراطی اسرائیل طراحی شده است. این عملیات نه تنها به مسائل امنیتی محدود نیست، بلکه به عنوان بخشی از راهبرد کلان اسرائیل برای تغییر ترکیب جمعیتی و جغرافیایی کرانه باختری و آمادهسازی زمینه الحاق این مناطق به اسرائیل در نظر گرفته میشود.
فرارو- «جمال زحالقه»، عضو سابق کنست و رهبر سابق حزب تجمع ملی دموکراتیک
به گزارش فرارو به نقل از روزنامه القدس العربی، دو روز پس از اعلام آتشبس در غزه، اسرائیل عملیاتی نظامی به نام «دیوار آهنین» را در شمال کرانه باختری شروع کرد. این عملیات شهرها و اردوگاههای جنین، طولکرم، طوباس و مناطق اطراف آنها را هدف قرار داد. ارتش اسرائیل این حمله را بر اساس تصمیم بنیامین نتانیاهو و بهمنظور راضی کردن متحدان راستگرای افراطی خود انجام داد.
«یسرائیل کاتس»، وزیر جنگ اسرائیل، اعلام کرد که این حملات تنها برای مقابله با مقاومت نیست، بلکه برای خالی کردن اردوگاههای پناهندگان از ساکنان آنها طراحی شده است. در همین حال، شهرکنشینان از این وقایع خوشحال شدند و نظرسنجیها نشان داد که حزب «صهیونیسم مذهبی» دوباره توانسته است به حدنصاب لازم برسد.
به نظر میرسد ادامه بقای دولت نتانیاهو تنها به عدم دستیابی به آتشبس پایدار در غزه وابسته نیست، بلکه به پیشبرد عملیات «دیوار آهنین» نیز مرتبط است. این کمپین ممکن است تا انتخابات بعدی اسرائیل ادامه یابد. زمان آغاز این عملیات یک روز پس از تحلیف ترامپ به عنوان رئیسجمهور ایالات متحده بود که به اسرائیل اجازه داد بدون هیچگونه محدودیت یا نظارت عمل کند. حمایت ترامپ از اقدامات اسرائیل باعث شد تا هیچ واکنش رسمی از سوی دولت آمریکا در قبال این حملات اعلام نشود و تمامی اظهارات در حمایت از شهرکسازی و شهرکنشینان بود.
بهطور کلی، اسرائیل با تکیه بر حمایت بیقید و شرط آمریکا، ضعف نهادهای بینالمللی و تفرقه در میان فلسطینیها، احساس آزادی کامل برای اقداماتش دارد. در داخل اسرائیل نیز مخالفتهای جدی وجود ندارد و تنها گاهی هشدارهایی از سوی برخی روزنامهنگاران به گوش میرسد که فشار بیش از حد ممکن است به وقوع انتفاضه جدیدی در کرانه باختری منجر شود. کرانه باختری، بهویژه از دیدگاه راستگرایان اسرائیلی، قلب هویتی و تاریخی سرزمین اسرائیل به شمار میآید. حتی بسیاری از چپگرایان صهیونیست نیز به این منطقه نگاهی خاص دارند؛ هرچند برخی از آنها معتقدند که واگذاری بخشهایی از آن برای دستیابی به صلح ضروری است. نتانیاهو بهعنوان اصلیترین تصمیمگیرنده در اسرائیل، اهداف راهبردی خود را بهگونهای تعیین میکند که با امنیت داخلی اسرائیل پیوند بخورد. او اغلب مقاصد شخصی و انگیزههای سیاسی خود را در قالب اهداف دولت میگنجاند و آنها را بخشی از سیاست کلان این کشور میکند.
حمله نظامی اخیر در کرانه باختری، که بزرگترین عملیات از زمان انتفاضه دوم محسوب میشود، نشاندهنده حرکت تدریجی اسرائیل به سمت دستیابی به یک راهحل نهایی برای چالشهای این منطقه است. برخلاف اقدامات گذشته که اغلب واکنش به رویدادهای خاص بودند، این عملیات بر اساس یک استراتژی کلان شکل گرفته است که بهنظر میرسد اهداف مشخصی را دنبال میکند. در مجموع، به نظر میرسد که اسرائیل در عملیات «دیوار آهنین» بهدنبال تحقق ده هدف مرکزی است که جهت سیاستها و رویکردهای امنیتی آن را مشخص میکنند.
۱-سیاست نابودی و به حاشیه راندن تشکیلات خودگردان فلسطین: اسرائیل، بهویژه دولت نتانیاهو، تلاش دارد تا موجودیت سیاسی فلسطینیها را به کلی از بین ببرد و سرزمین اسرائیل را بدون هیچ مشارکتی کاملاً به شهروندان اسرائیلی اختصاص دهد. برخی از مخالفان نتانیاهو به تخریب و جابجاییهایی که قدرت خودگردان فلسطینی را تضعیف کرده، اعتراض میکنند. اما حامیان نتانیاهو، این هدف را آشکارا حمایت و تایید میکنند.
۲ – از میان بردن مسئله پناهندگان: اسرائیل مدعی است که اردوگاههای کرانه باختری به «مراکز تروریسم» تبدیل شدهاند. به همین دلیل در عملیات فعلی خود، این اردوگاهها را هدف قرار داده و بسیاری از خانهها، تأسیسات، خیابانها و خدمات اساسی مانند برق، آب و ارتباطات را تخریب کرده است؛ اما نمیتوان اقدامات اسرائیل در تخریب اردوگاهها را فقط به مسائل امنیتی محدود دانست. این اقدامات اهداف سیاسی روشنی دارند از جمله از بین بردن مسئله پناهندگان و تلاش برای خاتمه دادن به وضعیت پناهجویی. اسرائیل با تخریب اردوگاهها و حمله به سازمان آنروا (آژانس امدادرسانی و کاریابی برای آوارگان فلسطینی) که همچنان موضوع پناهندگان را زنده نگه داشته، سعی دارد این موضوع را کاملاً حذف کند.
۳ – عادی سازی کوچ اجباری: از هفتم اکتبر و پس از اظهارات دونالد ترامپ، کوچ اجباری به بخش جداییناپذیری از سیاست اسرائیل تبدیل شده است. چیزی که پیشتر بهعنوان یک ایده غیرقابل اجرا مطرح میشد، اکنون به سطح جلسات برنامهریزی و تصمیمگیری ارتقا یافته است. با آواره کردن حدود ۴۲ هزار فلسطینی از اردوگاههای جنین، نور شمس و طولکرم، یسرائیل کاتس، وزیر جنگ اسرائیل اعلام کرد که ارتش به این افراد حداقل تا یک سال اجازه بازگشت نخواهد داد. در نتیجه، کوچ اجباری در کرانه باختری دیگر یک ایده نیست، بلکه به یک سیاست رسمی و سیستماتیک تبدیل شده است. این مسئله باید نگرانیهای جدی در اردن برانگیزد و موجب واکنش قاطع کشورهای عربی و فلسطینی شود.
۴- استراتژی چمن زنی: این راهبرد قدیمی اسرائیل پس از هفتم اکتبر به یک اولویت برجستهتر تبدیل شده است؛ بهطوریکه رویکرد امنیت ملی اسرائیل از بازدارندگی به پیشگیری تغییر یافته است. عملیات «دیوار آهنین» یکی از نمونههای برجسته این سیاست است که هدف اصلی آن نابود کردن تواناییهای انسانی، مالی و معنوی گروههای نظامی فلسطینی در شمال کرانه باختری است. این عملیات بهوضوح برای کاهش حضور این گروهها و تواناییشان در مقابله با اشغالگری طراحی شده است.
۵ – دگرگون سازی آگاهی؛ خشونتهای شدید در عملیات «دیوار آهنین» تنها برای انتقامجویی یا تخلیه خشم نیست. این اقدامات در چارچوب یک استراتژی موسوم به «خشونت عقلانی» انجام میشود. هدف اصلی، تغییر آگاهی فلسطینیها و ارسال این پیام است که هرگونه حمله به اسرائیل یا حتی فکر کردن به آن، تاوانی سنگین و بهیادماندنی خواهد داشت.
۶ – آماده سازی برای الحاق: جناح راست اسرائیل همچنان خواهان توافق با ترامپ برای اجرای طرح الحاق بخشهایی از کرانه باختری به اسرائیل است. در همین حال، برخی در اسرائیل معتقدند که افزایش حضور و استقرار دائمی ارتش اسرائیل در کرانه باختری بهطور طبیعی زمینهساز گسترش مناطق الحاقی خواهد بود.
۷ – گسترش شهرک سازی؛ شمال کرانه باختری اکنون به کانون اصلی پروژه گسترش شهرکها تبدیل شده است. اسموتریچ، وزیر دارایی بر این باور است که یکی از دلایل «بیثباتی امنیتی» در این منطقه، «کمبود شهرکها» است. در نتیجه، طرحهایی برای احداث دهها شهرک جدید در شمال کرانه باختری در دست بررسی است. عملیات نظامی فعلی نیز بهگونهای طراحی شده که محیطی مناسب برای توسعه شهرکها در مناطق اطراف جنین، طولکرم، طوباس و دیگر نواحی فراهم کند.
۸ – تحریک مردم؛ اسرائیل بهصورت عمدی غیرنظامیان را هدف قرار میدهد تا آنها را برای اعمال فشار بر مبارزان تحت فشار بگذارد. همین مسئله باعث شده تا حجم زیادی از تخریب و کوچ اجباری را شاهد باشیم. این رویکرد ریشه در سیاستهای قدیمی دارد و اسرائیل با وجود ارتکاب جنایات جدید، همچنان از جنایات گذشته خود دست نمیکشد.
۹ – تغییر تقسیمات منطقهای؛ براساس توافق اسلو، منطقه «A» تحت کنترل امنیتی و اداری فلسطینیها بود. اما در عملیات کنونی، اسرائیل بخشهایی از این مناطق را تصرف کرده و عملاً آنها را به منطقه «B» تبدیل کرده است. در منطقه «B» امنیت تحت نظارت ارتش اسرائیل است، در حالی که اداره مدنی همچنان برعهده تشکیلات خودگردان فلسطینی است. همزمان، نیروهای امنیتی اسرائیل بهطور مستقیم با نمایندگان شهرداریها و شوراهای روستایی درباره مسائل مدنی تماس میگیرند.
۱۰ – جلب رضایت جناح راست؛ یکی از اهداف عملیات «دیوار آهنین» جلب رضایت جناح راست افراطی اسرائیل بود. این جناح پس از آتشبس در غزه ابراز نارضایتی کرده بود؛ بنابراین نتانیاهو با آغاز جنگ در کرانه باختری سعی کرد حمایت این جناح را مجدداً جلب کند، دولت کابینه خود را حفظ کند و سیاستهای تجاوزکارانهاش را ادامه دهد.