
در پی تلاشهای ترامپ برای اعمال نفوذ در سیاست اوکراین از جمله درخواستهای غیرمعمول و فشار بر زلنسکی، شکاف میان دو کشور عمیقتر شد. زلنسکی تسلیم این فشارها نشد و با رد پیشنهادهای ترامپ، از منافع اوکراین دفاع کرد. این ماجرا پیامدهای فراتر از اختلافات شخصی دارد و میتواند به عقبنشینی تاریخی در ارزشهای غربی و اصول نظم بینالمللی منجر شود، اصولی که آمریکا برای دههها در شکلگیری و حفظ آنها تلاش کرده است.
فرارو– فرید زکریا، مجری برنامه تلوزیونی شبکه سی. ان. ان و نویسنده روزنامه واشنگتن پست و نشریه نیوزویک
به گزارش فرارو به نقل از روزنامه واشنگتن پست، پس از پایان مذاکرات هیئت روسی در عربستان سعودی، مایکل والتز، مشاور امنیت ملی آمریکا اعلام کرد که «تنها رئیسجمهور ترامپ» قادر است مسیر گفتوگوهای جهانی برای پایان دادن به جنگ اوکراین را تغییر دهد. همزمان، مارکو روبیو، وزیر امور خارجه برای عقب نماندن از رقابت، بلافاصله تأکید کرد: «مهمترین مسئله این است که تنها رهبری که میتواند این کار را انجام دهد، رئیسجمهور ترامپ است»
به عصر جدیدی از دیپلماسی آمریکایی خوش آمدید؛ سبکی که یادآور کره شمالی است، جایی که دیپلماتها بیش از آنکه بر دشمنان خارجی تمرکز کنند، در تلاش برای جلب رضایت رئیس خود هستند. دونالد ترامپ راهکاری سریع برای پایان دادن به جنگ اوکراین پیشنهاد کرده است: «تسلیم کامل». حتی فرانسه در سال ۱۹۴۰، پس از یک حمله برقآسای آلمان، ناچار به پذیرش شکست شد. اما اوکراین، علیرغم مواجهه با دشمنی بهمراتب قدرتمندتر، نهتنها سه سال تمام در برابر حمله روسیه ایستادگی کرده، بلکه موفق شده است بخشهایی از خاک تحت کنترل روسیه را نیز بازپس بگیرد.
بااینحال، دولت ترامپ پیش از آغاز هرگونه مذاکره رسمی، بسیاری از خواستههای کلیدی روسیه را پذیرفته است: بازگرداندن تمامی مناطق اشغالی اوکراین، رد عضویت این کشور در ناتو و عدم حضور نیروهای آمریکایی در خاک اوکراین. علاوه بر این، ترامپ، ولودیمیر زلنسکی رئیسجمهور اوکراین، را به تمسخر گرفته، او را «دیکتاتور» خوانده و هشدار داده است: «او باید هرچه زودتر کاری بکند وگرنه کشورش نابود خواهد شد.» جای تعجب ندارد که مقامات ارشد روسیه ازجمله دمیتری مدودف، رئیسجمهور پیشین، از این مواضع استقبال کرده و آن را به سود کرملین ارزیابی کنند.
اما چه عاملی باعث شده است که ترامپ حاضر باشد از منافع اوکراین چشمپوشی کند و به ولادیمیر پوتین نزدیک شود؟ نظریههای متعددی درباره روابط او با روسیه مطرح شده، اما به نظر میرسد که ریشه اصلی این ماجرا به رابطه شخصی ترامپ و زلنسکی بازمیگردد. ترامپ اغلب تحولات را از منظر شخصی ارزیابی میکند و تنش میان او و زلنسکی سالهاست که ادامه دارد.
در سال ۲۰۱۶، افشا شد که پل مانافورت، رئیس ستاد انتخاباتی دونالد ترامپ، از ویکتور یانوکوویچ، رئیسجمهور پیشین اوکراین و از چهرههای نزدیک به کرملین، مبالغی دریافت کرده است. یانوکوویچ پس از اعتراضات گسترده در سال ۲۰۱۴ به روسیه پناه برد. همزمان، اتهاماتی مبنی بر دخالت روسیه در انتخابات ریاستجمهوری آمریکا به نفع ترامپ مطرح شد.
در واکنش به این اتهامات، اطرافیان ترامپ او را تشویق کردند که نظریهای عجیب و بیاساس را بپذیرد؛ اینکه در واقع اوکراینیها صحنهسازی کردهاند تا روسیه را بهعنوان عامل این مداخله معرفی کنند. ترامپ ظاهراً این روایت را پذیرفته بود، چنانکه در مکالمه تلفنی معروف خود با ولودیمیر زلنسکی، رئیسجمهور اوکراین، در ژوئیه ۲۰۱۹، دو درخواست مشخص مطرح کرد: دسترسی به «سروری» که ادعا میشد دخالت اوکراین را اثبات میکند و انجام تحقیقاتی درباره جو بایدن و پسرش هانتر.
بااینحال، زلنسکی در برابر فشارهای ترامپ تسلیم نشد، حتی زمانی که ترامپ کمکهای نظامی به اوکراین را بهعنوان اهرم فشار متوقف کرده بود. این ایستادگی زلنسکی به ویژه با توجه به شخصیت خودمحور و خودبزرگ بین دونالد ترامپ؛ احتمالا خشم و عصبانیت وی را برانگیخت.
بهتازگی، دونالد ترامپ درخواستی غیرمعمول از زلنسکی مطرح کرده است که حتی با استانداردهای خود او نیز عجیب به نظر میرسد: اختصاص ۵۰ درصد از منابع طبیعی اوکراین از جمله نفت، گاز و مواد معدنی، در ازای ازسرگیری کمکهای نظامی. زلنسکی با رد قاطع این پیشنهاد، تأکید کرد که چنین موضوعی تنها در چارچوب مذاکراتی گستردهتر شامل تضمینهای امنیتی قابل بررسی است؛ اما این پاسخ نیز عملاً نوعی مخالفت مستقیم با خواسته ترامپ محسوب میشد. لو پارناس، اوکراینی-آمریکایی که در همکاری با رودی جولیانی برای پیشبرد اهداف ترامپ در اوکراین نقش داشت، زمانی در گفتوگو با پولیتیکو اظهار داشت: «ترامپ از زلنسکی متنفر است و زلنسکی هم این را میداند.»
به نظر میرسد اوکراین برای ترامپ یادآور مجموعهای از خاطرات ناخوشایند است و زلنسکی رهبر خارجیای است که نهتنها از پذیرش خواستههای او سر باز زده، بلکه حاضر نشده او را بهطور مداوم تحسین کند. اما این ماجرا صرفاً به یک اختلاف شخصی ختم نمیشود. چنین رویکردی میتواند به تسلیم تاریخی منافع و ارزشهای غربی منجر شود؛ ارزشهایی که طی دههها شکل گرفته و تثبیت شدهاند.
ایالات متحده همواره در خط تلاشها برای جلوگیری از مشروعیتبخشی به تصرف سرزمین از طریق زور قرار داشته است. پس از جنگ جهانی دوم، این کشور بر گنجاندن این اصل در منشور سازمان ملل متحد پافشاری کرد. در دادگاههای نورنبرگ نیز، آمریکا نقش کلیدی در شناسایی تهاجم نظامی بهعنوان یک جرم ایفا کرد. علاوه بر اقدامات دیپلماتیک، ایالات متحده بارها با بهکارگیری قدرت نظامی از این اصل دفاع کرده است که از جمله میتوان به مقابله با تجاوز کره شمالی در سال ۱۹۵۰ و جلوگیری از اشغال کویت توسط عراق در سال ۱۹۹۱ اشاره کرد.
کتاب «بینالمللیها» نوشتهی اونا هاتاوی و اسکات شاپیرو، روند تحول نظم جهانی را از اوایل قرن نوزدهم تا اواسط قرن بیستم بررسی میکند. در فاصلهی ۱۸۱۶ تا ۱۹۴۵، بیش از ۱۵۰ مورد تصرف ارضی ثبت شده است. اما پس از ۱۹۴۵، با شکلگیری مجموعهای از قواعد و هنجارهای بینالمللی که ایالات متحده نقشی محوری در ایجاد آن ایفا کرد چنین مواردی بهشدت کاهش یافته و تقریباً از میان رفتهاند. این نظم جدید، که بر پایه منشور سازمان ملل متحد و چارچوبهای حقوق بینالملل بنا شده، یکی از دستاوردهای آمریکا در نظم جهانی محسوب میشود. اما اکنون، این میراث به دلیل تصمیمات و اقدامات دلبخواهانهی دونالد ترامپ در معرض خطر قرار گرفته است.