یک اقثتصاددان، گفت: اکنون شرایطی را تجربه میکنیم که حتی در درون ساختار قدرت هم نارضایتی بسیار شدید وجود دارد، اما مهم این است که ما قادر باشیم کانونهای اصلی مشکلمان را شناسایی کنیم.
فرشاد مومنی، استاد اقتصاد دانشگاه با تاکید بر اینکه بازارگرایی مبتذل که مبتنی بر خصوصی سازی فاسد، آزادسازی فاسد و شوک درمانی فسادزا است، نظم اجتماعی ما را میان تهی کرده، گفت: ببینید عزیزان چقدر از نظر کیفیت پشتیبانی کارشناسی و بنیه یادگیری از تجربیات سقوط کردهاند که از یک سو با عنوان صادرات سیب زمینی، غارت سفره فقرا اتفاق میافتد و، چون جهش نرخ ارز داشتیم، به قیمت به غارت بردن سفرههای مردم، جیبهای کوچکی، هیولاییتر بزرگ میشوند و این قدر این کار جنون آمیز انجام میشود که به فاصله کوتاهی، همانها که بر آن میزان جنون آمیز و مشکوک، اسم رهاسازی را صادرات گذاشته بودند، اکنون به واردات افتادهاند. متوجه نیستند که این کار چقدر قبیح است که کشوری که چندین برابر نیاز مصرفی اش قابلیت تولید سیب زمینی دارد، به خاطر بحران سازیهای ناشی از شوک درمانی، مهمترین ذخایر استراتژیک ارزی را صرف واردات سیب زمینی کند. با این کار همزمان هم کمر تولیدکننده هایتان را شکستید و هم دولت را دچار اضطرار کردید و هم زمینههای شغلی را از شاغلان بخش کشاورزی و صنایع مربوطه دریغ کردید. صد نمونه دیگر هم میتوان این گونه ذکر کرد.
به گزارش جماران، مومنی افزود: مطالعهای که انجام شده، نشان میدهد در همین شوک ارزی که از حدود کمتر از ۶۰ هزارتومان دلار را به بالای ۸۰ هزارتومان رساندند، شوک تقاضای ۸۰۰ هزار میلیارد تومانی برای سرمایه در گردش برای تولیدکنندهها اضافهتر شده است. یعنی اینها با این کار، بی سابقهترین رونقها را برای رباخوارها ایجاد کردند. مگر میشود شما شعار عدالت دهید و بعد مردم را دچار فقر و عسرت و بیکاری کنید و سفرههای رباخوارها را چاقتر کنید؟!
این استاد دانشگاه علامه طباطبایی با تاکید بر اینکه با عنوان خصوصی سازی داراییهای بین نسلی کشور را به تاراج گذاشتند و به هیچ کدام از اهدافشان هم نرسیدند، اظهار داشت: چرا هیات وزیران آقای پزشکیان باید یک مصوبه بگذارد و ببینید این مصوبه چقدر تهی از اندیشه، تهی از آرمان و تهی از سازمان مناسب برای اعتلابخشی به ایران است که با دست پاچگی میگویند سازمانهای بیمهای کشور، هر چه سریعتر داراییهای سرمایهای خود را بفروشند. بدون اینکه هیچ کدام از تمهیداتی که حداقل فقط جلوگیرنده فساد باشد درنظر گرفته شده باشد و البته اینکه چه نسبتی با عدالت و توسعه برقرار میکند، پیش کش!
به گفته مومنی؛ تمام جهتگیریهای سیاستی اقتصادی و اجتماعی در ربع قرن گذشته، نشان میدهد پس رفت بزرگی در فهم اقتضائات اندیشهای توسعه، در فرایندهای قانون گذاری، تصمیم گیری و تخصیص منابع در حال رخ دادن است و ما به یک بازاندیشی نظام وار در زمینه توسعه فراگیر نیاز داریم. توسعهای که در قلب آن عدالت اجتماعی قرار دارد. باید نسبت به پیوند میان توسعه عادلانه با خواستههای انقلابیون ۱۳۵۷ بازنگری کنیم.
این استاد دانشگاه معتقد است: تصور اینکه حکومتی بتواند بهبود عملکرد اقتصادی داشته باشد، اما به ساختار سیاسی با توزیع ناعادلانه دست نزند، وهم بی پایه است. امکان ندارد. ما با تقدم امر سیاسی روبهرو هستیم و توزیع عادلانه قدرت در ایران بر توزیع عادلانه ثروت اولویت دارد. در ۱۰ سال گذشته، کلیدیترین دادههایی که سالها نظام آمار و اطلاعات کشور انتشار عمومی میداد را حذف کردهاند؛ اینها نشانه است. اینکه میبینید اسم سندی را برنامه هفتم میگذارند و اولین بار در تاریخ ایران است که در آن سند جدول منابع و مصارف ارزی اصلا وجود ندارد. یعنی من نمیخواهم توضیح دهم که چه میزان ارز را میخواهم صرف چه مسائلی کنم. شما این گونه میخواهید توسعه پیدا کنید؟!
مومنی با بیان اینکه تولید فناورانه با زورگویی، تهدید و ارعاب امکان پذیر نیست و حکومتی که عدالت، استقلال و آزادی میخواهد باید از مسیر تولید فناورانه حرکت کند، پرسید: چرا ما اکنون این میزان وحشتناک به سمت عمق بخشی و تنوع بخشی به خام فروشی میرویم و تولید فناورانه در ایران، یکی از بدترین شرایط تاریخی خود را میگذراند؟! اندیشه نوین توسعه باید در فهم قاعده گذاران کشور تجلی پیدا کند، اما ما متاسفانه ردی از آن نمیبینیم. چقدر شرم آور است برای ما که داعیه دینی داریم که در اثر این شوک درمانی ها، در ربع قرن گذشته، عموما در ربع پایانی فاسدترین کشورهای دنیا قرار داشتیم.
رئیس موسسه مطالعات دین و اقتصاد، یادآور شد: در ۱۰ ساله اول بعد از پیروزی انقلاب، ما بالاترین سطح مشارکت فعال و موثر مردم در سرنوشت سیاسی و اقتصادی شان را داشتیم. این مشارکت بعد از جنگ سقوط کرده است و سرشماریهای بعد از جنگ نشان میدهد دو، سوم جمعیت در سنین فعالیت، هیچ نقشی در تولید ملی ندارند و اوضاع از نظر مشارکت سیاسی هم از آن بدتر است. مجلسی شکل دادید که پشتوانه مردمی اش به پایینترین سطح رسیده و همه اینها بازتاب عدول از اندیشه شهید بهشتی و آرمانهای اصیل انقلاب اسلامی است که آمیزهای از درک روزآمد از توسعه و درک مقتضی زمان از دین است. این چه بساطی است که به نام دین مداحی گری رواج میدهید و در آن هم بیش از اینکه اندیشه و خرد نیروی محرکه ترویج اعتقادات باشد، به حداقل رساندن اتکا به خرد و به حداکثر رساندن اتکا به احساسات نقش ایفا میکند. همه اینها حساب و کتاب دارد و اگر قرار باشد این گونه پیش رویم امکان ندارد بتوانیم گرفتاریهایمان را برطرف کنیم.
مومنی با بیان اینکه مهمترین فلسفه وجودی دولت این است که ثبات اقتصاد کلان برقرار کند، اما شوک درمانی دشمن ثبات است و ریشه انگیزشهای تولیدی را میسوزاند، گفت: چون شما به رباخواری، سوداگری و واردات پاداش میدهید، قادر نیستید که برای نیروی انسانی با کیفیتی که تربیت کردید، شغل ایجاد کنید و آنها را با سرخوردگی از کشور فراری میدهید. به اسلامی برگردیم که میگوید هرچه عقل آن را حکم میکند، شرع هم بر آن حکم میکند. نه آن که میخواهد احساسات را بر عقل غلبه دهد. بی نظیرترین آثار در این زمینه متعلق به شهید بهشتی و بعد شهید مطهری و در میان اسلام شناسان معاصر آقای جوادی آملی است.