آیا بیحوصله بودن برای ما خوب است؟ چرا کارشناسان میگویند که این احساس فراخوانی برای اقدام است و چگونه میتوان از آن حداکثر استفاده را کرد؟
فرارو- در هر ساعتی از شبانه روز میتوانیم سرگرم شویم؛ با وجود تلفنهای هوشمند و شبکات مجازی بیحوصلگی یا به اصطلاح سر رفتن حوصله نادر میشود، اما در حقیقت این حس بدی نیست!
به گزارش فرارو به نقل از یاهو لایف، بیحوصلگی و کسالت در واقع میتوانند مزایایی به همراه داشته باشند. با این حال، ابتدا باید به خودمان اجازه دهیم که واقعاً خسته باشیم. یک خبرنگار به نام کیت لیندسی اخیراً در خبرنامه خود در پاسخ به توییتی از زنی که از کاهش روزافزون دامنه توجه خود شکایت میکرد، نوشت: «ترک کردن شبکههای اجتماعی و آموزش مجدد عضلات تمرکز مغز ما را ملزم به انجام یک کار میکند: بیحوصله باشیم.» لیندسی ادامه داد: «بیحوصله نبودن به این دلیل است که شما همیشه مشغول هستید. بهای امتناع از اینکه اجازه دهید مغزتان استراحت کند، تماشای زندگی دیگران از طریق شبکههای اجتماعی است.»
او همچنین اضافه کرد بیحوصلگی زمانی است که کتابی را برای خواندن در مترو میآورید یا با فردی که در صف قرار دارد درباره کند بودن متصدی داروخانه صحبت میکنید. بیحوصلگی زمانی است که کارهایی را انجام میدهید که باعث میشود احساس کنید زندگی را تحت کنترل دارید. کارشناسان از این شرایط به عنوان یک فرصت و نه یک مشکل یاد میکنند. پس بیحوصلگی دقیقا چیست؟ لارس اسوندسن، پروفسور فلسفه، میگوید: «بیحوصلگی یا سر رفتن حوصله یک احساس ناراحتی است که نشان میدهد نیاز ما به معنای شخصی ارضا نمیشود.» جیمز دانکرت، استاد روانشناسی در دانشگاه واترلو کانادا، میگوید: «این یک حالت انگیزشی است که در آن میخواهید کاری معنادار و هدفمند برای خود انجام دهید. اما هیچ یک از گزینههای موجود را نمیخواهید.»
بیحوصلگی همیشه وجود داشته است. اسوندسن میگوید: «نوع بی حوصلگی پیشامدرن وجود داشته است. یکی از هفت گناههای کبیره مسیحیان که معمولا به اشتباه به عنوان "تنبلی" ترجمه میشود.» دیدگاه امروزی درباره کسالت و بیحوصلگی نیز بسیار خشن است. کارلا ماری مانلی، روانشناس و نویسنده، به یاهو لایف گفت: «کسانی که احساس کسالت را ابراز میکنند، اغلب به عنوان افرادی کمتر باهوش، کمتر موفق و ناشایست در نظر گرفته میشوند. بسیاری از مردم ناخودآگاه بیحوصلگی را با عدم بهره وری مرتبط میکنند. از آنجایی که جامعه ما به بهره وری اهمیت میدهد، کسالت از نقطه نظری منفی دیده میشود.»
همچنین شایان ذکر است آنچه هنگام نگاه کردن به تلفن خود تجربه میکنید لزوماً درگیری ذهنی سالم نیست. دانکرت میگوید: «این درگیر شدن غیرفعال ذهن است و آنچه بیحوصلگی نیاز دارد درگیری فعالتر ذهن است.» سوندسن معتقد است بیحوصلگی در واقع چیز بدی نیست. «وضعیت کسالت فضایی ایجاد میکند که در آن میتوانید و باید با خودتان ارتباط برقرار کنید. از آنجایی که چیزهای بیرونی اهمیت خود را از دست میدهند، شما به خودتان بازگردانده میشوید.»
چگونه میتوانیم از احساس بیحوصلگی نهایت استفاده را ببریم؟ برای شروع، استراحت کنید. دانکرت میگوید: «اولین کاری که باید انجام دهید این است که یک نفس عمیق بکشید و سعی کنید آرام باشید. دومین کاری که باید انجام دهید این است که از خود بپرسید چرا؟ چرا در حال حاضر حوصلهام سر رفته است؟ سپس، سعی کنید این احساس را مجدداً تنظیم کنید تا به جای اینکه بر علیه شما باشد، به نفع شما باشد.»
به گفته دانکرت، بیحوصلگی فرصتی برای بازنگری در اهداف بزرگ و کوچک زندگی است. او میگوید: «خستگی یک فراخوان برای اقدام است. عملکرد آن این است که شما را تحت فشار بگذارد و شما را به انجام کار دیگری تشویق کند، زیرا هر کاری که در حال حاضر انجام میدهید به اندازه کافی شما را مشغول نمیکند.» به عنوان مثال، افرادی که از شغل خود خسته شدهاند، ممکن است به دنبال مسیر شغلی هیجان انگیزتر و کاملتر باشند. در سطح خرد، احساس بیحوصلگی در زمانی که برای مثال منتظر تحویل بسته پستی خود هستید، ممکن است شما را به انجام پروژهای که به تعویق انداخته بودید تشویق کند.
راههایی برای استفاده حداکثری از دورههای بیحوصلگی وجود دارد. وقتی سرعتمان را کاهش دهیم تا از بیحوصلگی به عنوان فرصتی برای بررسی درونی خود استفاده کنیم، میتوانیم انرژی و تجربیات جدیدی را به زندگی خود بیاوریم. اسوندسن درباره کسالت میافزاید: «ما فقط باید اجازه دهیم که این احساس به درون ما نفوذ کند، به جای اینکه کل زندگی خود را صرف فرار از آن کنیم.» مهم است که اجازه دهیم کسالت بدون برنامه وجود داشته باشد. اگر ما بیحوصلگی را راهی برای رسیدن به یک نتیجه خاص بدانیم اهمیت فواید آن را پر رنگ میکنیم.
این سیگنالی را بپذیرید که چیزی در زندگی شما درست نیست. همانطور که کارشناسان میگویند کسالت یک فراخوان برای اقدام است. این نشانه آن است که کاری که در حال انجام میدهید نیازهای شما را برآورده نمیکند. به آن سیگنال توجه کنید و به سمت چیزی حرکت کنید که به شما احساس رضایت بدهد.
اجازه دهید ذهن شما سرگردان شود. اشکالی ندارد که در تمام ساعات روز سرگرم نباشید. در واقع، ما نباید در تمام ساعات روز سرگرم باشیم. از لحظات کسالت استفاده کنید تا مغزتان استراحت کند و به محیط فعلی خود نگاه کنید و با آن درگیر شوید.
از کسالت به عنوان انگیزه استفاده کنید. احساس بیحوصلگی ناراحت کننده است، اما اگر از آن فرار نکنید بیشتر در مورد علایق و چیزهای الهام بخش زندگی خود یاد میگیرید. این فرآیند باعث میشود علاقه بیشتری به آموختن و پیشرفت در زندگی پیدا کنید.