bato-adv
bato-adv
کد خبر: ۸۰۷۹۶۰
نگاه رسانه‌های جهان به تحولات شام؛

برگ برنده در دست ترکیه؛ خاورمیانه شوکه شد!

برگ برنده در دست ترکیه؛ خاورمیانه شوکه شد!

«به ادعای ناظران، سقوط سریع بشار اسد صرفا ریشه‌های داخلی ندارد و می‌تواند ماحصل شرایط مقاومت بالاخص حزب‌الله و اسراییل باشد. از طرفی دیگر جنگ در اوکراین و تمرکز روسیه بر این کشور از دیگر دلایل پایان دولت اسد بود. همزمان خروج ایران از منطقه خاکستری و رویارویی با اسراییل بستر را برای تغییر معادلات شام هموارتر کرد.»

تاریخ انتشار: ۱۰:۱۱ - ۲۰ آذر ۱۴۰۳

سی‌ان‌ان طی گزارشی ضمن ارزیابی ابعاد پیشروی سریع گروه‌های مخالف دولت سوریه مدعی است که پیشروی شگفت‌انگیز اپوزیسیون، نتیجه تحولات پیشین منطقه است. در جریان حمله امریکا به عراق، ایالات‌متحده تلاش کرده تا در باب سوریه از سیاستی پیروی کند تا نیاز‌های متفاوت متحدانش، یعنی اسراییل، اردن، ترکیه و همچنین شرکای متزلزل خود یعنی عراق و لبنان را محقق کند.

به گزارش اعتماد، با این همه در گزارش ادعایی سی‌ان‌ان آمده است که سوریه همواره به واسطه پیونددهنده نفت عراق به مدیترانه، شیعیان عراق و ایران به لبنان و زیرساخت جنوبی ناتو (ترکیه) به بیابان‌های اردن برای واشنگتن چندان مطلوب نبود. جرج بوش این بازیگر را در محور شرارت قرار داد؛ اوباما نمی‌خواست به آن نزدیک شود و دونالد ترامپ نیز یک‌بار به سرعت، آن را بمباران کرد.

به ادعای ناظران، سقوط سریع بشار اسد صرفا ریشه‌های داخلی ندارد و می‌تواند ماحصل شرایط مقاومت بالاخص حزب‌الله و اسراییل باشد. از طرفی دیگر جنگ در اوکراین و تمرکز روسیه بر این کشور از دیگر دلایل پایان دولت اسد بود. همزمان خروج ایران از منطقه خاکستری و رویارویی با اسراییل بستر را برای تغییر معادلات شام هموارتر کرد.

به گزارش ادعایی سی‌ان‌ان، تمامی مولفه‌های پیش رو حکایت از آن دارد که خاورمیانه در حال لرزیدن است؛ چراکه ایده‌هایی که به عنوان بدیهیات تلقی می‌شدند مانند قدرت فراگیر ایران و روسیه در شام ظاهرا کم‌رنگ شده، گزاره‌ای که می‌تواند شرایط خطرناکی را غالب کند، اما فعلا برگ برنده در دست ترکیه است؛ کشوری که عضو ناتو است و این فرصت را دارد تا از آشفتگی‌های حاکم فرصت‌سازی کند.

به ادعای ناظران، آنکارا مجبور شده که در سوریه بازی بلندمدتی را انجام دهد و از سال ۲۰۱۲ بیش از سه میلیون پناهنده را در خود جای داده است. این کشور ناچار شده که گسترش نیرو‌های کرد و نیرو‌های دموکراتیک سوریه که ایالات‌متحده آنها را برای مقابله با داعش حمایت می‌کرد، هضم کند. از همین رو شاید بتوان گفت ترکیه مدت‌ها در انتظار چنین لحظه‌ای بود. اما آنچه مبهم است، این است که آنکارا از چه گروهی در برابر گروهی دیگر حراست خواهد کرد. درحالی که ترکیه ممکن است جرقه حملات تحریرالشام را زده باشد، اما سرعت سقوط اسد را پیش‌بینی نکرد.

همزمان گروهی از تحلیلگران مدعی‌اند که ذی‌نفعان جهانی باید با تاثیرات ژئوپلیتیکی سوریه کنار بیایند. به ادعای این گروه واقعیت این است که سرنگونی دولت اسد برای همه خوشایند نبود. درست است که کشور‌های غربی و عربی و همچنین اسراییل، تمایل دارند نفوذ ایران در سوریه کاهش یابد، اما هیچ کدام نمی‌خواهند که یک گروه شورشی رادیکال جایگزین بشار اسد شود.

از منظری دیگر می‌توان گفت، تحولات سوریه، نخستین آزمون واقعی کشور‌های عربی است. در اوج جنگ داخلی سوریه، کشور‌های عرب ازجمله عربستان‌سعودی و امارات متحده عربی، روابط خود را با دولت بشار اسد که به ایران وابسته بود، قطع کردند، چراکه به ادعای گروهی از تحلیلگران به‌دنبال انزوای سوریه بودند و حمایت خود را از گروه‌های مخالف دولت اعلام کردند و این حمایت را فرصتی برای کاهش نفوذ منطقه‌ای تهران تلقی کردند. اما بشار اسد با کمک روسیه، ایران و حزب‌الله لبنان، توانست به بحران حاکم پایان دهد.

تریتا پارسی، معاون اجرایی موسسه کوئینسی مستقر در واشنگتن گفت: «در سال ۲۰۱۱، تعداد بسیار زیادی از کشور‌ها به سرعت به این نتیجه رسیدند که اگر دولت بشار اسد سقوط کند، برای آنها بهتر خواهد بود، اما سعودی ها، اماراتی‌ها و دیگران در منطقه اکنون از شرایط سوریه ناراضی نیستند و آن را یک چالش بی ثبات‌کننده برای خود می‌بینند، بنابراین اگرچه بسیاری از این کشور‌های عربی به دنبال استفاده از دولت ضعیف سوریه برای بهبود موقعیت خود در برابر ایران هستند، اما واقعیت این است که این کشور‌ها خواهان بقای اسد بودند.

فارین پالسی: سوریه پسا اسد و گزینه‌های ایران 

فارن پالسی با انتشار یادداشتی مدعی شد: بشار اسد، رییس‌جمهور سوریه بامداد یکشنبه به وقت محلی از کشور خارج شد. پیشروی برق‌آسای ائتلاف گروه‌های شورشی به ۵۰ سال حکومت خانواده اسد پایان داد. با رسانه‌ای شدن این خبر گمانه‌زنی‌های زیادی در مورد آینده این کشور به‌شدت آشفته مطرح شد. در جریان حمله‌ای که توسط گروه رادیکال حیات تحریرالشام (HTS) رهبری می‌شد، شورشیان مسلح کنترل شهر‌های عمده حلب، حماه و حمص را در کمتر از دو هفته به دست گرفتند، زیرا نیرو‌های دولتی سوریه روحیه خود را از دست داده و به سرعت عقب‌نشینی کردند. در همین حال، به نظر می‌رسد که قدرتمندترین متحدان بشار اسد نیز از پیشروی سریع غافلگیر شده‌اند، بالاخص آنکه روسیه در اوکراین گرفتار و مقاومت حامی ایران بر درگیری با اسراییل متمرکز است.

این نشریه در ادامه مدعی شد؛ فروپاشی غیرمنتظره دولت بشار اسد دیپلمات‌ها را به تکاپو واداشت تا با رویداد‌ها همگام شده و هم پیامد‌های بالقوه خلأ ناگهانی قدرت در کشوری را که گروه‌های مسلح، افراط‌گرایان و قدرت‌های خارجی مدت‌ها برای نفوذ در آن تلاش می‌کنند را هضم نمایند. در شرایط کنونی اعتقاد بر این است که ترکیه از حملات شورشیان تحت رهبری تحریرالشام به شکلی ضمنی حمایت کرده هر چند آنکارا به شکل رسمی هرگونه مشارکت در این فرآیند را رد کرده است.

به ادعای ناظران عدم تمایل اسد برای تعامل با آنکارا این بازیگر را ناامید کرده بود. نماینده اصلی دولت ترکیه در میان نیرو‌های پیروز مخالف، ارتش ملی سوریه است، ائتلافی از شبه‌نظامیان که روابط پیچیده‌ای با تحریرالشام دارد. در همین راستا گروهی مدعی‌اند که ترکیه برای افزایش نفوذ و قدرتش در سوریه خیزی جدی برداشته است. این در‌حالی است که ترکیه نیرو‌های دموکراتیک سوری را که تحت حمایت ایالات‌متحده قرار دارند و تقریبا کنترل یک‌سوم خاک این کشور در شمال شرقی سوریه به دست گرفتند برنمی‌تابد و آنها را تهدید قلمداد می‌کند، از همین رو به باور برخی تحلیلگران، کرد‌ها در سوریه، آینده‌ای مبهم و غیرقابل پیش‌بینی دارند.

چارلز لیستر، مدیر برنامه سوریه در موسسه خاورمیانه مستقر در واشنگتن، گفت: «از یک منظر پایان اسد قابل تأمل است. از طرفی دیگر سرنوشتی مبهم در انتظارش قرار دارد؛ سرنوشتی که کسی قادر به پیش‌بینی‌اش نیست.»

لیستر در ادامه ادعا کرد یکی از نگرانی‌های کنونی آن است که گروه تروریستی داعش که زمانی سرزمین‌هایی را از عراق تا سوریه در اختیار داشت بازگشته و از موقعیت کنونی سوءاستفاده کند. همچنین این سوال وجود دارد که آیا تحریرالشام را باید در مذاکرات پیش رو لحاظ کنیم یا خیر.

لیستر با استناد به شرایط پیشین مدعی است: «امروز نیز در سوریه شاهد شرایطی هستیم که در قابش بسیاری از بازیگران خارجی، احزاب و نیابتی‌ها به دنبال فرصت‌سازی هستند؛ گزاره‌ای که خطرناک است.»

همزمان صنم وکیل، مدیر برنامه خاورمیانه و شمال آفریقا در چتم هاوس مدعی است: «ایران در اتاق فکر خود شرایط را بررسی کرد و به خوبی می‌دانست گزینه‌های زیادی دراختیار ندارد بالاخص آنکه ارتش سوریه برای جنگیدن آماده نبود.»

سقوط دولت سوریه تقریبا ۱۴ ماه پس از حمله حماس به اسراییل در ۷ اکتبر ۲۰۲۳ رخ داد که زنجیره‌ای از وقایع را رقم زد و خاورمیانه را به‌هم ریخت. وکیل در این باره مدعی است که تهران اکنون خود را در لحظه‌ای حساس می‌بیند، زیرا ترامپ دوباره روی کار آمده و متحدانش وعده بازگشت کمپین فشار حداکثری علیه تهران را می‌دهند. عاموس هوخشتاین، نماینده دولت بایدن در مذاکرات صلح بین اسراییل و حزب‌الله، روز شنبه در نشستی در مجمع دوحه گفت، درحالی که آینده سوریه عمیقا نامشخص است، این وضعیت می‌تواند «پیامد‌های عظیمی» برای لبنان داشته باشد.

لوموند: از سکوت عربستان و امارات تا مانور قطر- آیا تراژدی لیبی تکرار می‌شود؟

ریچارد لبارون یکی از اعضای ارشد غیرمقیم برنامه‌های خاورمیانه مدعی است: پادشاهی‌ها و بازیگران خاورمیانه بیشترین ارزش را برای ثبات قائل هستند. تغییر سیاسی از هر نوع برای این گروه از بازیگران تهدید محسوب می‌شود نه فرصت. به ادعای این تحلیلگر اکثر کشور‌های عربی آشکارا از بشار اسد حمایت می‌کردند و او را به هرگزینه‌ای ترجیح می‌دادند، از همین رو در میان کشور‌های عربی، شاید تنها قطر که به برخی از نیرو‌های مخالف سوری کمک کرد برای کمک پیش‌قدم شود. اسراییل، همسایه سوریه نیز آرامش دوران اسد را ترجیح می‌داد و در باب تحولات آینده محتاط خواهد بود. اکثر کشور‌های عربی (و اسراییل) نیز انقلاب سوریه را به عنوان یک امتیاز خالص برای ترکیه منهای خود درنظر می‌گیرند.

با این حال کریم مزران، مدیر ابتکار شمال آفریقا بر این باور است که تحولات سوریه آنچه در سال ۲۰۱۱ در لیبی رخ داد را یادآوری می‌کند. به باورش این احتمال وجود دارد که در آینده میان مخالفان و ساختار‌های حاکم که چندین سال در سوریه ریشه داشتند، اختلاف‌ها و شکاف‌ها به رویارویی بینجامد. به باور این تحلیلگر، دومین درسی که لیبی می‌تواند به سوریه بدهد این است که چگونه با قدرت‌های خارجی چه منطقه‌ای و چه جهانی برخورد کند. لیبیایی‌ها به قدرت‌های خارجی اجازه دادند تا آنها را تقسیم و جدا کنند تا هر یک از آنها حداقل حق وتو در مورد تحولات سیاسی و اقتصادی داشته باشند.

نخبگان جدید سوریه باید برای یافتن مخرج مشترک بین خود تلاش کنند و به جای عجله در برگزاری انتخابات، کنفرانس آشتی ملی را برای پیش‌نویس اصول و ارزش‌های اصلی که برای همه مردم سوریه اعمال می‌شود، ترتیب دهند. تنها پس از این لحظه تأمل عمیق و بنای یک منافع ملی جدید مبتنی بر هویت مشترک، کشور باید به سمت انتخابات پیش رود. در بخش دیگری از این یادداشت آمده؛ دیپلمات‌های عرب مشتاق هستند تا از اشتباهات سال ۲۰۰۳ در عراق اجتناب کنند، زمانی که بسیاری از مقامات ارشد در بروکراسی عراقی برکنار شدند و هیچ اداره موقتی باقی نماند. تصمیم نیرو‌های اپوزیسیون برای اجازه دادن به محمد غازی الجلالی، نخست وزیر سوریه، برای باقی ماندن در سمت خود به عنوان یک عامل حیاتی برای ثبات تلقی می‌شود.

شورای آتلانتیک: تحولات شام استراتژی ایران در برابر مقاومت را تغییر می‌دهد؟

احتمال افزایش هم‌صدایی تهران و حوثی‌ها

همزمان نیکلاس بلانفور نیز در باب تحولات سوریه مدعی است: پایان ناگهانی اسد، پیوند‌های ژئواستراتژیک ایران و حزب‌الله لبنان را به شدت پیچیده می‌کند. به ادعای او، اسد از زمان به قدرت رسیدن در جولای ۲۰۰۰، محور اتصال ایران در شرق منطقه به حزب‌الله در غرب و بستری برای ارایه حمایت‌های استراتژیک قلمداد می‌شد.

این تحلیلگر در ادامه مدعی شد؛ در شرایط کنونی حزب‌الله بر رویارویی با اسراییل متمرکز است و در منطقه مانور چندانی ندارد، این گروه آتش‌بس با اسراییل را پذیرفته، اما واقعیت‌های جدید در سوریه حاکی از آن است که این بازیگر شاید به واسطه تحولات سوریه نتواند به راحتی مجهز شود.

به ادعای این تحلیلگر، پایان اسد احتمالا منجر به ظهور شکل جدیدی از حکومت خواهد شد که بیشتر منعکس‌کننده دموگرافیک اکثریت سنی سوریه است، شکلی که بعید است حزب‌الله پذیرایش باشد.

همزمان دنی سیترینوویچ، تحلیلگر مسائل ایران مدعی است که تحولات سوریه شاید موجب شود تا مقاومت در استراتژی امنیتی‌اش تجدیدنظر کند.

به ادعای این تحلیلگر، تمرکز ایران بر تحولات خاورمیانه و رویارویی اسراییل و مقاومت زمینه را برای شورش شام هموار کرد و موجب شد تا تهران خط لجستیکی که از آن برای حمایت از حزب‌الله استفاده می‌کرد را از دست بدهد.

به ادعای این تحلیلگر، اکنون ایران باید مسیر جدیدی را برای حراست از مقاومت محاسبه کند و راه‌حلی بیابد که توانایی‌اش را برای بازدارندگی اسراییل و ایالات‌متحده به تنهایی و بدون حمایت مقاومت افزایش دهد.

این تحلیلگر در ادامه مدعی شد؛ ایران احتمالا اکنون به دنبال تقویت قابلیت‌های متعارف خود از جمله پیگیری توافق سوخو-با روسیه، تقویت سیستم دفاع هوایی است. علاوه بر این تغییر دکترین هسته‌ای ایران یا تلاش برای رایزنی با غرب جهت خروج از بن‌بست هسته‌ای ممکن است در برنامه‌های تهران قرار بگیرد.

همزمان امیلی میلیکن، معاون مدیر رسانه و ارتباطات ابتکار N۷ مدعی شد که پایان اسد می‌تواند زمینه را برای هماهنگی و اتحاد قوی‌تر میان ایران و حوثی‌های یمن هموار کند. به ادعای این گروه، حوثی‌های یمن و رهبر آنها عبدالملک الحوثی نقش برجسته‌تری در محور مقاومت ایران بر‌عهده گرفته‌اند. با این همه به ادعای این تحلیلگر، همزمان نیرو‌های دولتی یمن و متحدان‌شان در منطقه ممکن است از موفقیت شورشیان سوری الهام بگیرند و علیه حوثی‌ها طغیان کرده و بستر را برای شعله‌ور‌تر شدن جنگ داخلی در یمن هموار کنند.

واشنگتن‌پست، پلن اسراییل و پادشاهی‌ها برای عصر پسا اسد- روسیه قدرت مانورش در خاورمیانه را از دست داد

جاناتان پانیکوف، مدیر ابتکار امنیت خاورمیانه مدعی شد: سقوط اسد به طرز تکان‌دهنده بسیار سریع محقق شد. با این حال پایان ناگهانی دوره اسد سوال‌ها درباره آینده را افزایش داده است.

این تحلیلگر در ادامه ادعا کرد: درک اسراییل از پایان اسد پیچیده است، زیرا اسراییلی‌ها مطمئن نیستند که عصر تازه پسا اسد برای آنها عصری با ثبات باشد. با این همه چنین تغییری می‌تواند برای تل‌آویو بسان فرصت قلمداد شود. واقعیت این است که حملات اسراییل به مواضع حزب‌الله لبنان و مقاومت مستقر در سوریه موجب شد تا اعضای این گروه تحت فشار قرار بگیرند؛ گزاره‌ای که برای تحریرالشام و ائتلاف شورشی‌ها فرصت‌ساز شد. اپوزیسیون به دنبال آن بودند تا اطمینان حاصل کنند که در صورت آغاز حمله رویارویی حزب‌الله و مقاومت قرار نخواهند گرفت.

پانیکوف در ادامه ادعا کرد: اگرچه اسراییل ممکن است برنامه‌ریزی برای مخالفان سوری نداشته باشد، اما این توان و فرصت را دارد تا زمینه را برای تعامل و برقراری آرامش نسبی هموار سازد. تل‌آویو برای به دست آوردن تضمین‌های امنیتی در شمال می‌بایست با دولت جدید سوریه در باب تلاش‌های مقاومت جهت تجهیز دوباره به توافق‌های خصوصی و جدی دست یابد. این تحلیلگر در ادامه ادعا کرد: طبیعتا داشتن لبنانی که مطابق با توافق طائف باشد و تحت سلطه حزب‌الله نباشد و سوریه‌ای که با ایران هم‌صدا نگردد، برای تل‌آویو فرصت‌ساز خواهد بود. در این میان کشور‌های حاشیه خلیج‌فارس - که برخی از آنها تصور می‌کردند دولت اسد باقی می‌ماند و به همین دلیل از او و سوریه در اتحادیه عرب استقبال کردند‌- احتمالا به دنبال پلن‌های تازه‌ای هستند. درحالی که دوحه ممکن است برای تامین مالی هر دولت تازه‌ای که در سوریه قدرت بگیرد، خیز بردارد، نگرانی‌های دیرینه ابوظبی و ریاض در مورد دولت‌های تحت رهبری رادیکال‌ها برجسته‌تر شده و ممکن است موجب شود تا این گروه از بازیگران میلی برای صرف هزینه برای سرمایه‌گذاری در سوریه پسا اسد نداشته باشند.

 به ادعای این تحلیلگران، پادشاهی‌های خلیج‌فارس تحولات سوریه را رصد کرده، چراکه برای‌شان مهم است، رهبری بعدی این کشور کیست. این تحلیلگر در ادامه ادعا کرد: اگر اسراییل، کشور‌های حوزه خلیج‌فارس و دیگر بازیگران منطقه درایت داشته باشند، از این لحظه به عنوان فرصتی برای شکل دادن به آینده منطقه استفاده خواهند کرد و در موضعی منفعل قرار نمی‌گیرند.

همزمان کلارک کوپر، تحلیلگر مسائل روسیه نیز مدعی است: روسیه در حال از دست دادن قدرت خود در خاورمیانه است. او مدعی است: آزادسازی دمشق توسط شورشیان سوری به رهبری هیات تحریرالشام (HTS) که توسط ایالات‌متحده به عنوان یک گروه تروریستی معرفی شده، نشان‌دهنده تنزل روزافزون نیرو‌های زمینی چندملیتی حامی اسد است. اما این امر همچنین بازتاب از دست دادن فاجعه‌بار احتمالی سرمایه‌گذاری قابل‌توجه روسیه در سوریه و جای پای این بازیگر در مدیترانه است.

کوپر در ادامه ادعا کرد: پایان اسد نشان‌دهنده انقباض توانایی روسیه برای قدرت‌نمایی در منطقه و ادعای این کشور به عنوان قدرت بزرگ است. روسیه ممکن است اکنون با از دست دادن پایگاه دریایی‌اش در آب‌های گرم و همچنین یک پایگاه هوایی توانایی‌اش برای مانور در آفریقا و مدیترانه را ازدست بدهد؛ گزاره‌ای که راهبردی مسکو برای نفوذ در سایر بخش‌های جهان را تحت‌تاثیر قرار خواهد داد.

موسسه مطالعات خاورمیانه: آلترناتیو‌های شام- آیا سوریه پسا اسد برای عادی‌سازی خیز بر می‌دارد؟

توماس اس. واریک، تحلیلگر مسائل بین‌الملل در باب تحولات سوریه و نقش احتمالی ایالات‌متحده مدعی است: ایالات‌متحده مستقیما در پایان اسد دخالتی نداشت، اما می‌تواند در آینده این کشور سهم بزرگی داشته باشد.

به ادعای این تحلیلگر، دولت آینده ترامپ صدا‌های متفاوتی برای رقابت می‌شنود. جناح انزواطلب استدلال خواهد کرد که واشنگتن می‌بایست خود را از معادلات درون این بازیگر کنار بکشد. در مقابل صدا‌های دیگر به ترامپ یادآوری می‌کنند که پایان (ادعایی) حضور ایران، حمایت از امنیت اسراییل و صلح در لبنان، متغیر‌هایی است که دولت ترامپ باید آنها را لحاظ کند. صلح در خاورمیانه یکی از بزرگ‌ترین جاه‌طلبی‌های ترامپ است و اگر او به حرف‌های مشاوران درست گوش کند، می‌تواند راه درازی برای دستیابی به آن داشته باشد. در این میان آروا دیمون یک عضو ارشد غیرمقیم در مرکز رفیق حریری و برنامه‌های خاورمیانه شورای آتلانتیک با اشاره به تحولات سوریه از سال ۲۰۱۱ و درگیری این کشور در جنگ داخلی و تجربه افراط‌گرایی براین باور است که سوری‌ها فعلا به عمل‌گرایی ائتلاف باور ندارند مگر آنکه نیرو‌های مسلح پیروز بتوانند هم‌صدا شده و ساختاری واحد تعریف کنند.

به باور این تحلیلگر، سوریه پسا اسد نیاز به مصالحه و معامله با جهان دارد بالاخص در شرایطی که بازیگران خارجی هرکدام تلاش دارند تا به شکلی جای پای خود را در این کشور مستحکم کنند. در مقابل سارا زعیمی، کارشناس ارشد غیرمقیم آفریقای شمالی ادعای دیگری دارد و مدعی است که آلترناتیو سیاسی کنونی برای اسد از ایده‌آل بودن فاصله زیادی دارد، زیرا اپوزیسیون همچنان پراکنده است.

ابومحمد الجولانی، رهبر شورشیان به واسطه ارتباط با رادیکال‌ها گذشته‌ای مشکوک دارد بالاخص آنکه گفته می‌شود به ترکیه نزدیک است. با این حال، باید به مردم سوریه اجازه داده شود تا حاکمیت خود را تعیین کنند و بدون قیمومیت بین‌المللی، انتقال قدرتی را که می‌خواهند برای کشورشان رقم بزنند. آنها همچنین باید برخی از مسائل وجودی در مورد روابط با همسایگان نزدیک خود را حل کنند. تصور اینکه رهبران جدید در دمشق در حال عادی‌سازی روابط با اسراییل و تغییر پویایی‌های منطقه برای نشان دادن گسست واقعی با دکترین بعث باشند، فعلا مقوله‌ای قابل تأمل نیست. هر چند در درازمدت امکان تحققش وجود دارد.

گاردین: روسیه، سوریه را باخت!

گاردین با انتشار گزارشی مدعی شد: پایان اسد در سوریه، که مسکو سال‌ها از آن حمایت کرد، ضربه شدیدی به نفوذ این بازیگر در خاورمیانه وارد کرد. با این حال، یک خط نقره‌ای هنوز برای مسکو وجود دارد: در سوریه شرایط برای بازتعریف دولتی حامی غرب وجود ندارد، این همان گزاره‌ای است که در «انقلاب‌های رنگی» سال‌های قبل رخ داد. علاوه بر این روابط خوب ولادیمیر پوتین، رییس‌جمهور روسیه با سایر دولت‌های عربی - از جمله عربستان‌سعودی، امارات متحده عربی، قطر و مصر- نیز احتمالا قوی باقی خواهد ماند. حال به ادعای این تحلیلگر، سوال اصلی این است که آیا روسیه می‌تواند پایگاه دریایی و هوایی خود را در سوریه حفظ کند یا خیر. نیرو‌های مخالف اسد که به تازگی پیروز شده‌اند، ممکن است تمایلی به ماندن این بازیگر نداشته باشند؛ به خصوص که هواپیما‌های جنگی روسیه مستقر در سوریه تا همین اواخر بار‌ها مواضع این گروه‌ها را بمباران کرد.

با این حال، اگر اکنون جنگ قدرت در میان برندگان در سوریه بالا بگیرد، این احتمال وجود دارد که مسکو فرصتی برای همکاری با برخی علیه دیگران به دست بیاورد. یکی از احتمالات، حمایت روسیه از یک کشور علوی در امتداد سواحل مدیترانه است که دو پایگاه این بازیگر در آن قرار دارند (اقلیت علوی ستون فقرات رژیم اسد بود). مسکو حتی می‌تواند حمایت امریکا از دولت کرد سوریه در شمال شرق سوریه را به عنوان الگوی خود قرار داده و در ارتباط با علوی‌ها از آن پیروی کند. با این حال، حفظ پایگاه دریایی و هوایی مسکو ممکن است ممکن نباشد، شاید به این دلیل که دولت جدید سوریه تحت تسلط سنی‌ها ثابت می‌کند که قوی است و روس‌ها را بیرون می‌راند یا به این دلیل که سوریه در چنان هرج و مرجی فرو می‌رود که نمی‌توان امنیت پایگاه‌ها را حفظ کرد.

برچسب ها: سوریه شام
مجله خواندنی ها
bato-adv
bato-adv
bato-adv
پرطرفدارترین عناوین