گروه «هیئت تحریر الشام»، که از جبهه النصره منشعب شده و اکنون یکی از قدرتهای اصلی مخالف بشار اسد است، به دلیل ارتباطات گذشتهاش با القاعده و مواضع افراطی، در مرکز توجه جهانی قرار دارد. با اینکه این گروه از ایدههای داعش فاصله گرفته و برخی تغییرات را اعلام کرده، اما همچنان نگرانیهایی از همکاری احتمالی آن با گروههای افراطی مانند داعش در آینده وجود دارد
فرارو- دانیل بایمن، مدیر برنامه جنگ، تهدیدات غیرمتعارف و تروریسم مرکز مطالعات استراتژیک و بین الملل
به گزارش فرارو به نقل از روزنامه نیویورک تایمز، یکی از بزرگترین ابهامات پیش روی سوریها و همسایگان این کشور، ماهیت واقعی گروههای مخالف بشار اسد، بهویژه «هیئت تحریر الشام» است که در ماههای اخیر رهبری بسیاری از حملات علیه نظام بشار اسد را بر عهده داشته است. این گروه اکنون به یکی از بازیگران اصلی در میان مخالفان دولت سوریه تبدیل شده است. با این حال، موضعگیریهای بینالمللی در قبال این گروه، بهویژه از سوی ایالات متحده، همچنان سوالات زیادی را بهوجود آورده است. آمریکا نهتنها «هیئت تحریر الشام» را یک گروه تروریستی میداند، بلکه رهبر آن، ابو محمد الجولانی را نیز هدف جایزه ۱۰ میلیون دلاری خود قرار داده است.
هیئت تحریر الشام که مانند گروه داعش از «جبهه النصره» بهوجود آمده است، خود از القاعده در عراق منشعب شده بود. ابو محمد الجولانی، رهبر این گروه، در ابتدا بهعنوان یکی از فرماندهان برجسته القاعده شناخته میشد، اما در سال ۲۰۱۶ بهطور علنی از این گروه جدا شد و در سال ۲۰۱۷ هیئت تحریر الشام را تشکیل داد. او بارها اعلام کرده که مخالف ایدههای داعش در خصوص ایجاد خلافت اسلامی و همچنین حملات تروریستی خارجی است.
در مناطق تحت کنترل این گروه، الجولانی سعی کرده مبارزانی که به القاعده یا داعش وفادارند را سرکوب کند. اگرچه این اقدامات ممکن است نشان از تغییرات در نگرشهای الجولانی باشد، اما تحلیلها نشان میدهند که ممکن است او تنها بهطور موقت علیه این گروهها ایستاده باشد تا در شرایطی خاص قدرت را بهدست آورد. این امر نگرانیهایی را ایجاد میکند که در آینده ممکن است دوباره با داعش یا دیگر گروههای مشابه همکاری کند.
یکی از سوالات مهم و باز در مورد آینده سوریه این است که چگونه هر دولتی که در این کشور شکل بگیرد، قادر خواهد بود جمعیت متنوع و متکثر آن را مدیریت کند. ابو محمد الجولانی، رهبر هیئت تحریر الشام، به رهبران اقلیتهای مسیحی، دروزی و سایر گروههای مذهبی گفته است که آنها در زمینه عبادت آزاد هستند. با این حال، پیروان این گروه همچنان به نسخهای افراطی از اسلام وفادارند و کارنامه حقوق بشر هیئت تحریر الشام ترکیبی از اقدامات متناقض است.
بر اساس گزارش وزارت امور خارجه ایالات متحده، هیئت تحریر الشام متهم به نقض حقوق بشر علیه اقلیتها شده است. این گروه در مناطق تحت کنترل خود، نهتنها اموال مسیحیان آواره را تصرف کرده، بلکه محدودیتهایی برای نمایشهای عمومی مسیحیت اعمال کرده است. حتی زمانی که به عبادت مسیحیان اجازه داده شده، این گروه همچنان تلاش کرده است تا حضور نمادهای مذهبی مسیحی را محدود کند.
حتی در صورتی که هیئت تحریر الشام قادر باشد عناصر افراطی خود را مهار کند، نگرانیها در مورد رشد مجدد قدرت داعش همچنان باقی است. پیش از آغاز آخرین حملات، این گروه تروریستی در سال ۲۰۲۴ اعلام کرده بود که قصد دارد تعداد حملات خود در عراق و سوریه را نسبت به سال ۲۰۲۳ دو برابر کند. طبق برآوردها، هماکنون داعش حدود ۲۵۰۰ مبارز در این دو کشور دارد و اردوگاههای آموزشی خود را در مناطق دورافتاده تاسیس کرده است.
علاوه بر این، هزاران مبارز داعش در سوریه بازداشت شدهاند و برخی از آنها ممکن است در آینده آزاد شوند. در شرایطی که گروههای مخالف در تلاش برای کسب قدرت هستند، داعش ممکن است با استفاده از خلأ قدرت و درگیریهای داخلی در سوریه، توانایی تصرف اراضی جدید و انجام عملیاتهای تروریستی بیشتر را پیدا کند.
تا به امروز، مشخص نیست که آیا هیئت تحریر الشام قادر خواهد بود قدرت را تثبیت کند، با رقبای خود همکاری کند و یک دولت پایدار در سوریه تشکیل دهد. این گروه که در حال حاضر قویترین گروه مخالف نظام بشار اسد بهحساب میآید، اما تنها گروهی نیست که در صحنه حضور دارد. ایالات متحده سالهاست که با نیروهای دموکراتیک سوریه (SDF)، که عمدتاً از کردها تشکیل شدهاند، برای مبارزه با داعش همکاری میکند و حدود ۹۰۰ نیروی نظامی خود را در سوریه نگه داشته است.
با فروپاشی نیروهای نظام اسد، نیروهای دموکراتیک سوریه موفق به تصرف اراضی بیشتری شدهاند و در دیگر نقاط کشور، گروههای محلی نیز از وضعیت آشوب استفاده کردهاند. در این میان، امکان شکلگیری یک دولت واحد از این وضعیت پیچیده وجود دارد، اما در کوتاهمدت احتمالاً گروههای مختلف در بخشهای مختلف سوریه حاکم خواهند شد. این امر بهویژه زمانی که تجربههای گذشته را در نظر میگیریم، ممکن است به رقابتهای مسلحانه میان این گروهها منجر شود. در چنین شرایطی، هرگونه چشمانداز برای ایجاد یک دولت فراگیر و باثبات در سوریه، در هالهای از ابهام باقی میماند.
یکی از نگرانیهای عمده در خصوص آینده سوریه این است که هیئت تحریر الشام و سایر گروههای شبهنظامی، به همراه ساکنان محلی، ممکن است انتقامی از حامیان بشار اسد و جوامع اقلیت، بهویژه علویها که هسته اصلی رژیم اسد را تشکیل میدهند، بگیرند. بشار اسد برای تقویت قدرت خود در مقابل اکثریت سنی مسلمان در کشور، ائتلافی از علویها، مسیحیان، دروزیها و دیگر اقلیتها تشکیل داده بود. اما حالا که قدرت به دست سنیها بازگشته، این احتمال وجود دارد که گروههایی که در دوران نظام اسد به حاشیه رانده شده بودند، به دنبال انتقام از کسانی باشند که آنها را بهعنوان سلطهگران سابق خود میبینند.
چنین رویدادهایی در تاریخ منطقه نیز سابقه دارد. بهعنوان مثال، پس از سقوط رژیم صدام حسین در عراق در سال ۲۰۰۳، عراقیها شروع به شکار اعضای حزب بعث کردند که آنها را مسئول جنایات رژیم میدانستند. در سوریه نیز، اگرچه دلایل بسیاری برای نفرت از کسانی که مردم را شکنجه و سرکوب کردهاند وجود دارد، اما در چنین شرایطی معمولاً افرادی که بهطور مستقیم مسئول جنایات نبودهاند، قربانی انتقامجوییها میشوند. این وضعیت میتواند به تشدید بحران انسانی و اجتماعی در سوریه منجر شود و آیندهای پر از خشونت و بیثباتی را برای این کشور رقم بزند.
اگر آشوب، انتقامجویی و درگیریهای داخلی بخشهایی از سوریه را در بر گیرد، وضعیت انسانی این کشور ممکن است بدتر از قبل شود. جنگ داخلی در سوریه تاکنون منجر به آوارگی حدود هفت میلیون نفر در داخل کشور و بیش از پنج میلیون نفر به کشورهای همسایه و دیگر نقاط جهان شده است. اگرچه امیدواریهایی برای بازگشت بسیاری از این پناهندگان، بهویژه در ترکیه، لبنان و دیگر کشورها وجود دارد، اما شرایط بهویژه برای جوامعی که به بشار اسد وابسته بودهاند، میتواند دشوار باشد.
در صورتی که این جوامع هدف حملات و انتقامجوییها قرار گیرند، ممکن است بهطور جمعی مجبور به فرار شوند و به کشورهای میزبان پناه ببرند. این در حالی است که کشورهای میزبان خود تحت فشار اقتصادی و اجتماعی زیادی قرار دارند و نمیتوانند پاسخگوی نیازهای این جمعیت بزرگ باشند. از سوی دیگر، کسانی که به سوریه باز میگردند، با شهرهایی ویران و اقتصادی که دیگر کارکردی ندارد، مواجه خواهند شد. بازسازی این مناطق میتواند دههها زمان ببرد و چالشهای عظیمی را پیش روی جامعه سوریه قرار دهد.
اما جهان در حال حاضر هیچ آمادگی جدی برای کمک به وضعیت بحرانی سوریه ندارد. روز شنبه، دونالد ترامپ، رئیسجمهور منتخب آمریکا، در توییتی نوشت: «درگیر نشوید!» در حالی که جنگها در اوکراین، سودان و غزه تمام منابع جهانی را میطلبند، دولتهای غربی بهویژه از همکاری با هیئت تحریر الشام حتی به دلایل انسانی نیز اجتناب خواهند کرد. این امر باعث میشود که کمکهای انسانی به سوریه احتمالاً محدود و ناکافی باشد.
در چنین شرایطی، بیثباتی سوریه بهطور فزایندهای منجر به اقدام نظامی از سوی دیگر دولتهای منطقهای خواهد شد که تلاش دارند موقعیت خود را در بحران جاری بازتعریف کنند. روسیه که تا پیش از این نقش عمدهای در حمایت از دولت بشار اسد داشت، اکنون در حال کاهش حضور نظامی خود در سوریه هست. این خروج نیروها به دیگر کشورهای منطقه این فرصت را میدهد که برای پر کردن خلأ قدرت وارد عمل شوند و این امر میتواند منجر به پیچیدهتر شدن وضعیت و گسترش تنشها در سطح منطقه شود.
ترکیه بهویژه نگران نیروهای دموکراتیک سوریه است که عمدتاً از کردها تشکیل شدهاند و ممکن است برای تضعیف این نیروها اقدام نظامی انجام دهد. این نگرانیها بهویژه از آن جهت است که ترکیه گروههای کرد را تهدیدی برای امنیت ملی خود میداند و در سالهای اخیر بارها عملیاتهایی در شمال سوریه علیه نیروهای کرد انجام داده است.
از سوی دیگر، اسرائیل نیز نگران است که نظام بشار اسد که برای بسیاری از کشورهای منطقه، بهویژه اسرائیل، یک «شیطان شناختهشده» است، با نیرویی جدید جایگزین شود که ممکن است کمتر قابل بازدارندگی باشد. نام «جولانی»، رهبر هیئت تحریر الشام بهویژه توجه اسرائیلیها را جلب کرده است؛ چرا که این نام به ارتباطات او با بلندیهای جولان اشاره دارد، منطقهای که پیشتر بخشی از سوریه بود و اسرائیل در سال ۱۹۸۱ آن را ضمیمه کرد.
اگر دولتهای کنونی و آینده ایالات متحده بخواهند از گسترش جنگهای نیابتی منطقهای، بحرانهای انسانی جدید و تبدیل شدن سوریه به پناهگاهی برای گروههای تروریستی جلوگیری کنند، باید در چند ماه آینده دیپلماسی دقیق و مؤثری را پیشه کنند.
اگرچه همه میتوانیم امیدوار باشیم که سوریه در حال پشت سر گذاشتن گذشته وحشتناک خود است، اما باید یادآوری کرد که امید به تنهایی نمیتواند جایگزین سیاستهای واقعی شود. در نهایت، این بحران بهویژه از منظر انسانی، نیاز به همکاری جامع و تصمیمگیریهای دیپلماتیک مستمر دارد تا از وقوع فاجعههای بیشتر جلوگیری شود.