موضعگیری رسانههایی مانند کیهان، جوان و وطن امروز به طور طبیعی در شماره فردای این روزنامهها مشخص خواهد شد. با توجه به رخ دادن سقوط نظام دمشق در صبح یکشنبه، تا کنون فعلاً رسانههای آنلاین به این مساله واکنش نشان دادند.
فرارو- تفاوت نگاه رسانههای مستقل، اصلاحطلب و اصولگرا به بحران جدید سوریه که پس از برقراری آتشبس در لبنان کلید خورد، نسبت به مرحله قبلی این جنگ بیش از پیش مشخص بود. چرا که در دوران جنگ داخلی و جنگ با تروریسم پس از ۲۰۱۱ سیاست ایران مسیر دیگری داشت که بر نگاه رسانه نیز تاثیر میگذاشت و اینبار نیز همین طور است. تغییر سیاست کشور نسبت به این بحران، خطکشیها درباره موضوع سوریه را پررنگتر کرد. در این میان، برخی رسانههای تندرو اصولگرا نتوانستند نارضایتی خود از وقایع را پنهان کنند.
به گزارش فرارو، موضعگیری رسانههایی مانند کیهان، جوان و وطن امروز به طور طبیعی در شماره فردای این روزنامهها مشخص خواهد شد. با توجه به رخ دادن سقوط نظام دمشق در صبح یکشنبه، تا کنون فعلاً رسانههای آنلاین به این مساله واکنش نشان دادند.
خبرگزاری اصولگرای تسنیم گزارشی درباره سالهای حکومت خانواده اسد داشت و تلاش کرد مجموع عوامل را مد نظر قرار بدهد: «این یادداشت زمانی تکمیل میشد که به مسائلی مانند «دوره رشد اقتصادی در دهه ابتدایی قرن جدید»، «بحران سوریه و جنگ داخلی» و «تحریم و فشار شدید اقتصادی بر سوریه» میپرداختیم، بهصورت کوتاه در مورد اولی باید گفت در تاریخ سوریه، بالاترین رشد اقتصادی در دهه ابتدایی حکمرانی بشار اسد تجربه شد که به تقویت طبقه متوسط این کشور انجامید، در مورد دومی و سومی نیز باید بهصورت مبسوط نوشت؛ زیرا اساساً سقوط حکومت اسد بدون توجه به این موارد غیرممکن است.
در پایان باید گفت کارنامه ۵۴ ساله حکمرانی خاندان اسد بر سوریه، امروز پایان یافت؛ اما بیتردید این ۵۴ سال بخش مهمی از تاریخ سوریه را تشکیل میدهد. دوران حکمرانی اسد (پدر و پسر)، بیش از نیمی از کل تاریخ سوریه جدید را تشکیل میدهد و مانند هر حکمران دیگری واجد نقاط ضعف و قوت بسیاری است، آیا بعدها، ملت سوریه از این دوران بهعنوان «نوستالژی» یاد خواهند کرد؟
تجربه نشان داده است که ملت سوریه به تاریخ و فرهنگ خود بهای بسیار زیادی میدهند و «حس غرور ملی» میان آنها بسیار قوی و ریشهدار است، آیا در دوران جدید، این احساس تقویت خواهد شد؟»
سایت خبری متعلق به جریان تندرو و نزدیک به عناصر پایداری از چند روز قبل در این حوزه پرکار بود و چند محتوا تولید کرد. تا قبل از سقوط اسد، شاخصترین آنها یادداشت یکی از اعضای امنیتی سابق دفتر سیدابراهیم رئیسی در دوره ریاستجمهوری بود. او نوشت: «یکی از نتایج «دیپلماسی منطقهای» موفق و «سیاست همسایگی» ایران در ۳ سال گذشته این بود که تنشها و نزاعهای بین کشورهای اسلامی اعم از «یمنی-سعودی/اماراتی»، «سوری-سوری»، «طالب-افغانی»، «عراقی-عراقی»، «ایرانی-آذری/تاجیک/ترکمن» به جبهه عملیاتی همافزای کشورهای «جبهه مقاومت» علیه آمریکا و اسرائیل و متحدانش تبدیل شد.
توافق اسفند۱۴۰۱ ایران و عربستان در چین، تغییردهنده بازی (game changer) معادلات منطقه بود که آمریکاییها را غافلگیر کرد. درواقع آمریکاییها با راهاندازی اغتشاشات خیابانی سال۱۴۰۱ در ایران القا میکردند که کار حکومت ایران تمام شده و براندازی در حال وقوع است که ناگهان این توافق آن هم با وساطت قطب مقابل آمریکا یعنی چین - که معمولا خودش را درگیر موضوعات سیاسی و امنیتی منطقه نمیکرد - نهایی شد و پس از آن روند عادیسازی روابط «ایران و جبهه مقاومت» با کشورهای عربی منطقه مانند عربستان، مصر، اردن، بحرین و کویت آغاز و بشار اسد بعد از ۱۲سال دوباره به اتحادیه عرب و کنفرانس سران کشورهای اسلامی دعوت شد.
تا جایی که در حاشیه اجلاس سران کشورهای اسلامی در ریاض در نوامبر۲۰۲۳، وقتی بشار اسد از آیتالله رئیسی بابت «بازگشت سوریه به اتحادیه عرب» تشکر کرد، شهید رئیسی در پاسخ فرمودند: آقای بشاراسد اشتباه نکنید؛ شما به اتحادیه عرب برنگشتید؛ بلکه آنها مسیر را اشتباه رفته بودند و برگشتند! و درنهایت پس از طوفانالاقصی، روند عادیسازی روابط با رژیم صهیونیستی در جهان اسلام در قالب پروژه «پیمان ابراهیم» به کما رفت و سونامی اعتراضات مردمی در سراسر جهان علیه ظلم رژیم در غزه، شکل گرفت.» فارغ از خطای تحلیلی نویسنده، این یادداشت زمانی منتشر شد (۴ روز قبل) که تمام پازل مورد افتخار نویسنده از دست رفته بود. آخرین نمونه آن است که هنوز مشخص نیست چرا هیچ کدام از کشورهای اتحادیه عرب این بار از اسد حمایت نکردند و کشورهای عربی حاضر در این یادداشت از جمله سوریه بر ادعای کشورهای همسایه بر جزایر سهگانه ایران صحه گذاشتند. سوریه ۱۰ روز پس از سقوط هلیکوپتر رئیسی این اقدام را انجام داد.
رجانیوز هنوز واکنش اختصاصی خود به سقوط اسد را منتشر نکرده و صرفاً به بازخوانی هشدارهای مقام معظم رهبری پرداخته و این تیترها را استفاده کرده است: «هشدار رهبری به اسد: مراقب نقشه جدید غرب برای سوریه باشید/آنها قصد دارند سوریه را از معادلات منطقه خارج کنند/هر چقدر ما عقب بنشینیم، طرف مقابل جلو میآید.»
کانال تلگرامی کیهان به عنوان بازوی این رسانه که در طول روز نیز به روزرسانی میشود، تا لحظه تنظیم این گزارش صرفاً به بازنشر نوشتهای از امیرحسین ثابتی منفرد نماینده تندروی تهران پرداخت که نوشته بود: «این جمله تاریخی شهید سلیمانی انگار برای همین روزها و ساعتهاست:
"من با تجربه این را میگویم که میزان فرصتی که در بحرانها وجود دارد در خود فرصتها نیست. اما شرط آن این است که نترسید و نترسیم و نترسانیم... "
پس از اشغال عراق توسط امریکا نیز خیلیها تصور میکردند که کار منطقه و ایران تمام است، اما هوشمندی جمهوری اسلامی و اتخاذ راهبرد درست منطقهای اش، کاری کرد که آن بحران بزرگ به یک فرصت کم نظیر برای ایران تبدیل شد.
امروز نیز در همان نقطهایم به شرطی که به جای انفعال، به دنبال تبدیل بحران به فرصت باشیم و چنین رویکردی از دل روزمرگی و گدایی از غرب و اکتفا به حداقلها در نمیآید، اولین شرط تبدیل بحران به فرصت، باور داشتن به توانمندیهای بزرگ کشور و اعتماد به نفس در برابر دشمنان است. نقطه سر خط!»
یادداشتی در خبرگزاری فارس منتشر شد که مساله سقوط اسد را از این زاویه میدید: «وجود بشار اسد در راس حکومت سوریه هم برای جمهوری اسلامی ایران و هم برای او یک فرصت بود. ایران از این فرصت برای تقویت جبهه مقاومت و ارتقای حکمرانی در سوریه استفاده کرد ولی او به اندازه کافی به توصیههای جمهوری اسلامی در خصوص مردمسالاری و دفاع مردمی توجه ننمود. عدم همراهی مردم با دولت بهدلیل اوضاع وخیم اقتصادی، ضعیف شدن ارتش و آلوده شدن به فساد، اعتماد دولت سوریه به برخی وعدههای دولتهای خارجی در ازای دست برداشتن از مقاومت برخی از همین اشتباهات است، تا جایی که همانگونه که حتی در رسانهها نیز بهچشم میخورد، او حتی تا همین چند روز قبل هم درخواست صریحی از جمهوری اسلامی برای کمک نکرده بود در حالیکه روشن بود نظام حکومتی سوریه توان لازم برای ایستادگی را ندارد.»