bato-adv
bato-adv
پیام‌های متناقض ترامپ به جهان؛ انزواطلبی یا بازتعریف نقش آمریکا؟

چگونه جهان باید برای بازگشت ترامپ آماده شود؟

چگونه جهان باید برای بازگشت ترامپ آماده شود؟

بازگشت ترامپ به قدرت با انزواطلبی، جنگ تجاری با چین، تشدید تنش با ایران و سیاست‌های معامله‌محور همراه خواهد بود. اروپا به‌دنبال خودمختاری امنیتی است و حمایت از دموکراسی جهانی ممکن است تضعیف شود. در این دوره روابط با ناتو، تایوان و خاورمیانه با چالش‌های جدی مواجه خواهند شد.

تاریخ انتشار: ۱۸:۵۸ - ۱۵ آذر ۱۴۰۳

فرارو- دوره نخست ریاست‌جمهوری دونالد ترامپ نشان داد که وی همواره به توصیه‌های کارشناسانه و تصمیمات منطقی وقعی نمی‌نهد. در تازه‌ترین اقدام، ترامپ تهدید کرده است که تعرفه‌ای ۲۵ درصدی بر واردات کالا از کانادا و مکزیک و ۱۰ درصد اضافی بر واردات از چین اعمال خواهد کرد؛ اقدامی که می‌تواند ضربه‌ای سنگین به اقتصاد جهانی وارد کرده و فشار‌های گسترده‌ای بر دوش مصرف‌کنندگان آمریکایی بگذارد.

به گزارش فرارو به نقل از روزنامه واشینگتن پست، این تصمیمات که از سیاست‌های شعارگونه و انزواطلبانه ترامپ نشأت می‌گیرند، گویای تغییر مسیر قابل‌توجه در نقش‌آفرینی جهانی آمریکا هستند. جهان باید خود را برای شرایط جدیدی آماده کند؛ شرایطی که در آن جایگاه رهبری جهانی آمریکا تضعیف می‌شود، برخورد‌های تجاری بیشتری میان واشنگتن و هم‌پیمانان سنتی و حتی دشمنانش رخ می‌دهد و سیاست‌های این کشور بیش از پیش به سمت رویکرد‌های معامله‌محور متمایل می‌شود.

هدف سیاست‌گذاران نزدیک به دونالد ترامپ، جمهوری‌خواهانی که از حساسیت این تحولات آگاه‌اند و رهبران خارجی که در تلاش‌اند روابط خود با ایالات متحده را مدیریت کنند، باید به دنبال کاهش آسیب‌های ناشی از تغییرات در معادلات جهانی باشند. این تحولات، به‌ویژه در اروپا، با بیشترین میزان اختلال همراه خواهد بود.

خودمختاری استراتژیک؛ راهکار اروپا برای مواجهه با سیاست انزواگرایانه آمریکا

تجربه دوره نخست ریاست‌جمهوری ترامپ به رهبران اروپایی نشان داد که نمی‌توانند تنها به آمریکا به‌عنوان تکیه‌گاه اصلی امنیتی خود اعتماد کنند. همین مسئله، آنها را واداشت تا بیش از پیش به تقویت امنیت جمعی فکر کنند. اکنون که مشخص شده نسخه جدید انزواطلبی ترامپ نه یک انحراف موقت، بلکه به نظر می‌رسد به بخشی ماندگار از سیاست خارجی آمریکا بدل شده است، عقلانی است که اروپایی‌ها امنیت خود را به گونه‌ای طراحی کنند که کمتر به حمایت آمریکا وابسته باشد.

بسیاری از رهبران اروپایی و ناتو در سال‌های اخیر تلاش کرده‌اند تا مفهوم «خودمختاری استراتژیک» را به‌عنوان راهکاری برای کاهش وابستگی امنیتی به ایالات متحده مطرح کنند. از سال ۲۰۲۲، بیشتر کشور‌های عضو ناتو، که تعداد آنها به ۳۲ کشور رسیده، هزینه‌های دفاعی خود را افزایش داده‌اند. این افزایش به‌گونه‌ای بوده است که اکنون تنها تعداد محدودی از اعضا هنوز به هدف اختصاص ۲ درصد از تولید ناخالص داخلی خود به امور دفاعی نرسیده‌اند. در همین حال، حمله نظامی روسیه به اوکراین زنگ خطر دیگری برای ناتو و اروپا به صدا درآورد و تهدید یک روسیه تجدیدنظرطلب را به مرز‌های این پیمان رساند. با وجود این شرایط، بیشتر اقدامات عملی برای دستیابی به «خودمختاری امنیتی» اروپا همچنان در حد حرف و وعده باقی مانده است.

بازگشت دونالد ترامپ به قدرت می‌تواند به مباحث پیرامون استقلال دفاعی اروپا جدیت بیشتری ببخشد و حس فوریت تازه‌ای در این زمینه ایجاد کند. ترامپ که پیش‌تر نسبت به ادامه حمایت مالی و نظامی ایالات متحده از جنگ دفاعی اوکراین علیه روسیه ابراز تردید کرده بود، وعده داده است که این درگیری را به‌سرعت خاتمه خواهد داد. بسیاری این وعده را به معنای اعطای امتیازات ارضی به روسیه تعبیر کرده‌اند. اگر ترامپ کمک‌های نظامی و مالی به اوکراین را متوقف کند، کشور‌های اروپایی با چالشی جدی در تأمین این خلأ مواجه خواهند شد. بودجه‌های دفاعی آنها پیش‌تر تحت فشار‌های سنگین قرار گرفته و ذخایر تسلیحاتی‌شان نیز در پی جنگ اوکراین به شدت کاهش یافته است. 

ترامپ و نتانیاهو در مسیر تقابل با ایران

ترامپ بار‌ها نشان داده که از سیاست‌های سخت‌گیرانه علیه ایران حمایت می‌کند و گفته می‌شود در دوران جدید، او قصد دارد با هدف محدود کردن درآمد‌های نفتی ایران، تحریم‌ها را به شکل جدی‌تر و موثرتر علیه تهران اعمال کند.

در همین حال، انتظار می‌رود ترامپ آزادی عمل بیشتری به بنیامین نتانیاهو نخست‌وزیر اسرائیل بدهد. نتانیاهو همواره ایران را دشمن اصلی اسرائیل دانسته و برنامه هسته‌ای این کشور را تهدیدی جدی برای موجودیت اسرائیل می‌پندارد.

با توجه به شبکه پیچیده‌ای از متحدان و مخالفان ایران در منطقه، این رویکرد می‌تواند پیامد‌های مختلفی را به همراه داشته باشد. از یک سو، ممکن است برخی از کشور‌های منطقه را به همبستگی علیه ایران سوق دهد و از سوی دیگر، احتمال بی‌ثباتی و افزایش درگیری‌های منطقه‌ای را تقویت کند.

سیاست معامله‌محور ترامپ؛ آیا دموکراسی جهانی قربانی می‌شود؟

پیش‌بینی می‌شود که درگیری‌های اقتصادی و سیاسی میان ایالات متحده و چین در صورت بازگشت ترامپ به قدرت، شدت بیشتری پیدا کند. ترامپ در جریان کارزار انتخاباتی خود پیشنهاد داده بود که تعرفه‌هایی تا ۶۰ درصد بر کالا‌های وارداتی از چین اعمال کند. البته ممکن است این موضع‌گیری به‌ظاهر تلاشی برای تقویت موقعیت ایالات متحده در مذاکرات تجاری باشد. در چنین شرایطی، انتظار می‌رود مشاوران ترامپ، متحدان آمریکا و حتی رهبران چین او را تشویق کنند که به‌جای دامن زدن به یک جنگ تجاری زیان‌بار، به دنبال تعامل سازنده با پکن باشد.

همزمان با افزایش تنش‌ها، ممکن است تایوان نسبت به تعهد آمریکا در حمایت از این جزیره در برابر هرگونه حمله احتمالی چین قاره‌ای دچار تردید شود. دونالد ترامپ، رئیس‌جمهور پیشین ایالات متحده، تایوان را به «سرقت» صنعت تراشه‌های رایانه‌ای آمریکا متهم کرده و تهدید به اعمال تعرفه بر تراشه‌های تولیدی این کشور کرده است. در این میان، مشاوران نزدیک به ترامپ که دیدگاه‌های ضدچینی دارند، باید به اهمیت تقویت روابط با کشور‌های منطقه‌ای که به دنبال مهار قدرت‌نمایی پکن هستند، توجه داشته باشند.

اولویت اعلام‌شده سیاست خارجی جو بایدن، یعنی ترویج دموکراسی، احتمال دارد با بازگشت دونالد ترامپ به کاخ سفید کنار گذاشته شود. ترامپ همواره به جای تمرکز بر ارزش‌های دموکراتیک، رویکردی معامله‌محور را در تعامل با رهبران خارجی ترجیح داده است. البته در دوران بایدن نیز ترویج دموکراسی با ملاحظات ژئوپلیتیکی همراه بود و در برخی مواقع او در برابر فشار‌های سیاسی جهانی عقب‌نشینی کرد.

تجربه دوره اول ریاست‌جمهوری ترامپ نشان داد که برخی از رهبران جهان و حتی مشاوران ارشد توانستند تا حدی رفتار‌های او را مدیریت کنند.

مجله خواندنی ها
bato-adv
bato-adv
bato-adv
پرطرفدارترین عناوین